به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مay واقعا بی رحم ترین ماه است. برای باشگاه فوتبال لیورپول و یورگن کلوپ چیزی وحشیانه، و حتی کمیک تاریک، در فینالها و روزهای پایانی فعلی وجود دارد، آن حاشیههای نازک در پایان یک سال باشکوه و طاقتفرسا.
لیورپول در این فصل 62 بازی انجام داده و تنها 3 بازی را باخته است. آنها اکنون یکی دیگر از آنها باقی مانده است، یک فینال درخشان لیگ قهرمانان اروپا مقابل رئال مادرید در سنت دنیس در شنبه شب، مسابقه ای که قبلاً دو بار جابجا شده است، در یک نوع تور بورن از نقاط پر زرق و برق منطقه یوفا، از طریق مونیخ دور شده است. ، سنت پترزبورگ و در نهایت به پاریس.
و اگرچه ممکن است بیهوده، ساده و کاملاً اشتباه به نظر برسد که بگوییم فصل با پیروزی یا شکست در ورزشگاه دو فرانس تعیین میشود، اما نه ماه از چیزی نزدیک به کمال ورزشی، که در حال حاضر دو جام عمیق است، به عنوان موفقیت یا موفقیت در نظر گرفته میشود. شکست در یک بازی یکباره؛ خوب، احتمالاً هم درست است.
این زیبایی و همچنین شرارت ورزش نخبگان است. این همچنین نشان از کیفیت فوق العاده این تیم بالغ کلوپ است. با هر معیار منطقی، لیورپول در حال حاضر آنجاست. این تیم قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده است. آنها آن نتهای عمیقتر، ساختارها، بازپخت هر سطح باشگاه را دارند. و با این حال در حال حاضر یک فینال مانند این، یک بلو چیپ واقعی یکباره، ممکن است همان چیزی باشد که لیورپول به آن نیاز دارد.
با وجود تمام اوجهایی که تا این لحظه وجود داشته است، هنوز احساس وجود دارد که هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکرده است، تا اوج تعیینکننده خود را تجربه کند. این اغلب فقط به نحوه سقوط وسایل مربوط می شود. پیروزی در فینال لیگ قهرمانان مقابل تاتنهام هاتسپر تعیین کننده، غیرقابل استدلال و بزرگ بود. اما همچنین، در پایان، یک فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل تاتنهام هاتسپور. قهرمانی در لیگ با 18 امتیاز یک شاهکار فوق العاده بود، اما همچنین تجربه ای بود که در شرایط قرنطینه گل آلود شده بود.
پاریس در روز شنبه، دست کم از نظر فراگیری، چیز دیگری است. در اینجا فرصتی است تا به جهانیان نشان دهیم که این تیم چقدر خوب هستند، در سینمایی ترین حالت. تیمهای بزرگ معمولاً چنین لحظاتی را تجربه میکنند، از جدایی میلان از بارسلونا در اوج سالهای ورود ساکی به کاپلو، بازیهای هولناک منچستریونایتد در برابر بایرن مونیخ، تا کمال بیرحمانه بارسلونا در دوران پپ در ومبلی در سال 2011.
این چیزی بیش از یک تئاتر ساده است. برای کلوپ یک نکته تاکتیکی فوری تری برای چشم انداز رویارویی با حریفانی با این کیفیت وجود دارد. لیورپول یکی از محبوبترین بازیکنان است. در بهترین حالت آنها تیمی منسجم تر، بی امان و قدرتمندتر هستند. با وجود بادهای اولیه در پشت آنها، این احتمال وجود دارد که آنها بتوانند از مادرید عبور کنند.
اما در اینجا یک نکته هشدار نیز وجود دارد. رکورد اخیر لیورپول در برابر تیم های بهتر یکی از نقاط ضعف تیتر آنهاست. چرا آنها در این فصل قهرمان لیگ نشدند؟ واضح ترین پاسخ این است که در شش بازی مقابل سایر اعضای چهار تیم برتر، آنها شش تساوی و بدون کلین شیت به دست آوردند. آنها منچستر سیتی را 3-2 در جام حذفی شکست دادند. آخرین باری که لیورپول به غیر از ضربات پنالتی، قهرمان اخیر لیگ قهرمانان اروپا را شکست داد، بازی 2-0 مقابل چلسی در سپتامبر 2020 بود.
در دو ماه گذشته مادرید شکست خورده است چلسی و سیتی. آنها سال گذشته نیز لیورپول را شکست دادند، اگرچه در جزئیات آن بازی است که ممکن است کلید شنبه باشد.
فینال ها معمولاً در خط میانی برنده می شوند. اینها اغلب بازیهایی هستند که به عمق میروند، توانایی نگه داشتن توپ و نشان دادن ریتمهای خود را تحت فشار آزمایش میکنند. اینجاست که مادرید برتری خود را در این رقابت حفظ کرده است. مودریچ-کروس-کاسمیرو به خودی خود یک دوره است، فوتبالیست هایی با چنان کیفیت، چنان هوش، چنان بازی های بزرگی که می توانند راه هایی برای پیروزی پیدا کنند، می توانند نیم ساعت را در مقابل دویدن بگذرانند، اما هنوز هم می دانند که لحظات خودشان فرا می رسد.
مخصوصاً تونی کروس این روزها تقریباً از همان دقیقه اول خسته به نظر می رسد، فوتبالیستی که به نظر می رسد در شن های خیس می دود، اما می داند که هنوز ظرفیت تأثیرگذاری روی یک بازی در این سطح را دارد.
این خط میانی مادرید است که نسبت به لیورپول برتری داشته است. به نظر می رسید لوکا مودریچ و کروس در ساعت ابتدایی ورزشگاه آلفردو دی استفانو در فصل گذشته با هوای سبک تری بازی می کردند و مالکیت توپ را در اختیار داشتند و زمانی برای زدن پاس های توری در آن منطقه قرمز پشت مدافعان کناری پیدا کردند. این فاصله در فینال 2018 بیشتر مشهود بود، زمانی که کروس 99 لمس، مودریچ 90 و هافبک لیورپولی متشکل از جینی واینالدوم، جیمز میلنر و جردن هندرسون که به نظر می رسد فوتبالیست مورد علاقه مودریچ باشد، شب را در تعقیب گذراند.
دلایل متعددی برای مشکوک شدن وجود دارد که اکنون می توان آن را معکوس کرد. اولاً، بزرگان مادرید همه مسنتر هستند. اگر کارلو آنچلوتی حضور پر انرژی ادواردو کاماویگا را ترجیح دهد، ممکن است کروس بازی نکند. دوم، لیورپول ممکن است فقط تیاگو آلکانترا را برای شنبه بازگرداند، تنها هافبک مرکزی خود با کلاسی که با این پادشاهان سرعت و لمس پا به پا می شود. حضور او – و در مورد آن تردید جدی وجود دارد – یک گام بزرگ خواهد بود.
سوم، تیمی که لیورپول سال گذشته بیرون آورد، اوزان کاباک و نات فیلیپس را در دفاع داشت، افت کیفیتی که بر همه جنبه های بازی آنها تأثیر می گذارد.
چیزهای زیادی از خط دفاعی بالای لیورپول ساخته شده است، روشی که نترس بودن مدافعان میانی آنها در حفظ آن موقعیت به کلوپ اجازه می دهد تا بازی را فشرده کند و مطبوعات را به حالت خفگی تبدیل کند. مادرید باید با این فشار کنار بیاید. و در آن یک سوم وسط است که می توان بازی را برد و باخت.
قابل توجه ترین عنصر مبارزات لیورپول در برابر تیم های بهتر، نحوه حمله حریفان به فضای پشت مدافعان کناری با پاس های سریع از هافبک مرکزی است. رویارویی مستقیم بین وینیسیوس جونیور و ترنت الکساندر-آرنولد آشکارترین نقطه فشار در اینجاست.
هر دو بازیکن به دنبال یافتن برتری در آن جناح خواهند بود. فضایی که الکساندر-آرنولد عمداً ترک میکند – این یک تاکتیک است – با فشار آوردن به عنوان یک بازیکن هجومی تنها زمانی واقعاً یک منبع هشدار است که خط هافبک نتواند کنترل را به دست بگیرد تا بازیکنی مانند کروس از داشتن فضایی برای پیدا کردن جلوگیری کند. محدوده او کلوپ یک انتخاب دارد: دفاع راست خود را به فضاهای پیشرفته معمولی خود فشار دهد، به روند و پوشش اعتماد کند. یا عمیق تر بنشینید و بدانید که وینیسیوس و کریم بنزما واضح ترین لبه تیغ مادرید را فراهم می کنند. در هر صورت، بخش اعظم این امر از نحوه نگهداری مرکز ناشی می شود.
نکات جالب دیگری نیز وجود دارد. مادرید در چهار هفته گذشته یک بازی معنادار انجام داده است، برد خانگی مقابل سیتی. از آن زمان بنزما و مودریچ کمتر از 180 دقیقه بازی کرده اند. لیورپول اگر چیزی بیش از حد طولانی شود، به خاطر آخرین اتفاقات و لحظات بحرانی خود متحیر شده است.
بعید است اهمیت زیادی داشته باشد. اشاره شده است که در اینجا هیچ مرحله دومی وجود ندارد، که پیشرفت رئال وابسته به کشاندن راه آنها به این روابط بوده است. اما فینالی مانند این مرحله دوم نهایی است. این وقت اضافه است، پایان بازی، لحظه ای که شما را چسبانده و روی دیوار می چرخانید، هر انتخاب، هر شک، هر نت ضعفی در درخشان ترین تابش ها پخش می شود.
لیورپول در پاریس به نوعی غایت است. برای مادرید این منطقه آسایش آنهاست، جایی که در تمام فصل سعی کرده اند به آن برسند. اکنون تنها سؤال این است: چه کسی در آن نور چشمک می زند؟
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.