به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آh، فینال جام حذفی آن همه شکوه و تشریفات، آداب کلاسیک، آیینهای قدیمی. احساس انتظار با نزدیک شدن به شروع مقدس ساعت 4:45 بعدازظهر. مجموعهای سفارشی از دیجی معروف جهانی پیت تانگ در حال ساخت. بنرها و پلاکاردهایی به افتخار حامی شرکت هواپیمایی مسابقه. گرفتن سنتی از زانو. و سپس، پس از نیم نگاهی به سوت کریگ پاوسون، یک مسابقه فوتبال تقریباً به طور کامل بدون مهاجمان معمولی انجام شد.
یکی از بزرگترین تصورات غلط در مورد جام حذفی در طول سال ها این است که نتوانسته است با زمان حرکت کند. در واقع، از اولین فینال کنینگتون بیضی 150 سال پیش، مردم با آن دست و پنجه نرم می کردند، دستکاری می کردند و چیزهای جدید را امتحان می کردند. این اولین مسابقه ای بود که از تورهای دروازه و آزمایش اعداد روی پیراهن استفاده کرد. اولین کسی که VAR را پذیرفت. اولین کسی که اجازه بازی در یکشنبه را می دهد. پلی آف مقام سوم آمده و رفته است. جام حذفی در بهترین حالت خود صرفاً یک کپسول زمان یا بازسازی تاریخی نیست. می تواند به ما نشان دهد که کی هستیم و به کجا می رویم.
برای یورگن کلوپ و تیم قدرتمندش لیورپول، جام حذفی نشان دهنده نوعی مرز نهایی، مقصد و همچنین بخشی از سفر گسترده تر است. بردن جام به تنهایی تیم را عالی نمی کند. کلوپ که در طول این سالها اولویتهای رقابتی خود را پنهان نکرده است، بدون شک استدلال میکند که موفقیت پروژه او به پیروزی در یک بازی 90 دقیقهای فوتبال پس از ست پیت تانگ بستگی ندارد. اما به تاریخ فوتبال انگلیس برگردید و تعداد کمی از مربیان بزرگ آن در مرحلهای موفق به فتح این رقابت نشدند. برایان کلاف عناوین لیگ و جامهای اروپا را به دست آورد، اما تا روز مرگش نبود یک قهرمانی در فینال جام، یکی از حسرتهای بزرگ او باقی ماند. اگر کلوپ بدون مدال برنده جام حذفی انگلیس را ترک کند، او را می بلعد: نه زیاد، بلکه به طور مداوم و برای همیشه.
برای کل باشگاه، بازی شنبه فرصتی است تا رابطه عجیب و غریبی با قدیمی ترین رقابت بازی را دوباره زنده کند. مسابقه سریع: لیورپول بدون جستجوی آن یا تلاش برای شمارش دستی آنها، چند جام حذفی را برده است؟ تقریباً همه هواداران – به طور غریزی و تقریباً ژنتیکی – در مورد 19 عنوان قهرمانی لیگ و شش جام اروپایی می دانند. اما هفت جام حذفی (یکی کمتر از تاتنهام)؟ این یک رکورد شرم آور نیست. اما این چیزی نیست که در کنار اتوبوس قرار دهید.
تیم های کلاسیک لیورپول ومبلی را باغ خود کردند. یان راش رکورددار گلزن تاریخ فینال جام حذفی است. بیل شنکلی پیروزی سال 1965 را به عنوان بزرگترین دستاورد خود در مدیریت، پیش از قهرمانی لیگ یک سال قبل از آن، عنوان کرد. فینال خسته کننده 1989 مقابل اورتون که هفته ها پس از فاجعه هیلزبورو برگزار شد، برای یک شهر غمگین لحظه ای کوچک برای آرامش بود. با همه اینها و با تمام قهرمانی های کاردیف مایکل اوون در سال 2001 و استیون جرارد در سال 2006، لیورپول 30 سال است که جام را در ومبلی نبرده است. هرگز زمان بهتری برای خاراندن آن خارش وجود نخواهد داشت.
در مقابل، جام حذفی مدتها قبل از اینکه یک الیگارشی روسی با ریش پنج روزه به آنها دست بزند، وارد جریان خون چلسی شده بود. این هفت پیروزی بین سالهای 1997 و 2018 – که زیر نظر هفت مربی به دست آمد – به نوعی در اسطورههای چلسی مدرن نقش محوری دارند، این ایده که هیچ باشگاهی در انگلیس وجود ندارد که بتواند خودش را برای یک موقعیت خاص بالا ببرد. این دوازدهمین فینال آنها در 26 دوره اخیر خواهد بود و با این حال، در صورت پیروزی لیورپول، آنها به اولین باشگاهی تبدیل خواهند شد که سه شکست متوالی را تجربه کرده است.
اگر به نظر می رسد که غریزه قاتل تیم توماس توخل را زیر سوال ببریم، تیمی که در 12 ماه گذشته قهرمانی باشگاه های اروپا و جهان را به دست آورده است، همچنین در نظر بگیرید که چلسی اکنون پنج فینال گذشته خود در ومبلی را در همه رقابت ها باخته است. از جمله شکست کبودی در ضربات پنالتی توسط لیورپول در جام کارابائو این فصل.
پنجمین فصل بدون قهرمانی در لیگ – یا در واقع، رتبه دوم – طولانی ترین خشکسالی آنها از دوران کن بیتس خواهد بود. جام حذفی که هنوز تحت تحریمهای دولتی قرار دارد و برای تابستانی دیگر پر از اختلال و انتقال آماده شده است، به چلسی این فرصت را میدهد تا خود را در چیزی واقعی لنگر بیاندازد، این اطمینان خاطر که هنوز همان چیزی است که میگوید.
خود بازی قول می دهد که یک گرداب باشد. به یک دهه به آخرین دیدار این باشگاه ها در فینال برگردید و چیزی که بیش از همه شما را جلب می کند هاله و سنگینی دو مجموعه مهاجم است: دیدیه دروگبا و لوئیس سوارز در زمین، فرناندو تورس و اندی کارول روی نیمکت. این هنوز دورانی بود که باشگاهها به مهاجمان خود بهعنوان توتم، طلسم و آهنگسازشان نگاه میکردند.
دروگبا گل تعیین کننده را در پیروزی 2-1 به ثمر رساند. کارول بسیار بداخلاقی مراحل بعدی بازی را برق انداخت و با ضربه سر از روی تیر افقی که ممکن است – و در آن روزهای پرخطر قبل از رسیدن به گل، ما هرگز به طور قطع نمی دانیم – حتی از خط عبور کرده است.
این یک نوع بازی متفاوت است، نوعی هرج و مرج در فرم آزاد، انبوهی از هافبکهای هجومی ترکیبی که از زوایای عجیب میدوند و سعی میکنند دفاعها را به شکلهای ناپایدار تبدیل کنند. دو خط بلند به شدت برای برتری سرزمینی مبارزه خواهند کرد. دو مدافع روی مو صلاح قرار دهید و به سادگی فضا را برای سادیو مانه ایجاد کنید تا به جایی که می خواهد برود. محکم به کوه میسون بچسبید تا از حملات دیکته او جلوگیری کنید و فضایی را پشت سر بگذارید که کای هاورتز تقریباً مطمئناً آن را پیدا خواهد کرد.
هیچ چیز در مورد این احساس سست یا متعارف یا پنهان نمی کند. هیچ چیز در این مورد به نظر رشته دوم یا غیر ضروری نخواهد بود. گاهی اوقات جام حذفی به خاطر تاریخش سنگینی می کند، بیش از حد غرق در نوستالژی، بیش از حد وسواس فکری به دوران طلایی اسطوره ای. اما 150 سال بعد از واندررز و مهندسان سلطنتی، لیورپول و چلسی زیر آسمان درخشان ومبلی پا خواهند گذاشت: دو تیمی که با گذشتهشان تعریف شدهاند، فوتبالی از آینده بازی میکنند و نگاهشان محکم و با جدیت به زمان حال دوخته شده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.