داستین مارتین چیزی به AFL بدهکار نبود اما بازگشت او به ریچموند همه چیز داشت | AFL

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

Oدر مواقع نادری که در زمین فوتبال همه چیز بر وفق مراد داستین مارتین پیش نمی رود، او سه کلمه را با خود تکرار می کند: قوی. خشونت آمیز. بي وقفه. واقعاً تکان دهنده است. او تمام استعدادها، همه مدال ها و تمام پول های دنیا را دارد. یک باشگاه فوتبال کامل در اطراف او ساخته شد. یک مسابقه کامل نتوانست دستکشی به او بزند. او بدنه بلوط و هیکلی عالی برای ورزشش داشت. حتی در وقت‌های تبلیغاتی، او با لباس‌های زیر خود در حال چرخیدن بود، ظاهراً بدون مراقبت در دنیا. معلوم شد که او هم مثل خیلی از ما بود – از اضطراب غرق شده بود، خودش را نگه می داشت، جلوی سر و صدا را می گرفت. اگرچه تصور دو مرد متفاوت دیگر سخت است، اما یکی به یاد نقل قول قدیمی پل کیتینگ می افتد. در زیر همه چیز، من واقعا می ترسم. زانوهایم در می زند. من مثل یک کاسه اسپاگتی گرم هستم.»

مارتین فصل 2021 را شروع کرد که در همان حال صحبت در مورد متیوس، کری و آبلت بود. او آن را در خط مرزی در گابا، در حالت کودک به پایان رساند، که توسط پزشکان کانال 7 اشتباه تشخیص داده شد. چکمه کلیه ها با پارگی برخورد نمی کنند. او یک هفته را در بیمارستان گذراند و با موز، خرما و کلیپ های یوتیوب امرار معاش کرد. او حدود دو سنگ را از دست داد. تا پایان سال، او عزادار پدرش بود. در 30 سالگی، یک شانس بسیار واقعی وجود داشت که او به فوتبال از دست رفت. ستون نویسان شایعه پراکنده کاسه های خود را لیس می زدند. اما باشگاه و عموماً هواداران فوتبال به او فضا دادند. او چیزی به بازی بدهکار نبود. دیگر چیزی برای رسیدن یا اثبات وجود نداشت.

با این حال، روز شنبه، او بازگشت. مثل همیشه دقیقاً مثل مردی که زانوهایش در می زند حاضر نشد. مثل همیشه، یک بی احتیاطی خاص وجود داشت، نشانه ای از تهدید. به نظر می رسید ماه گذشته را در حالت چمباتمه زدن و اخم کردن سپری کرده است. او برای بازی در گلد کوست در داکلندز در مقابل 9000 مستأصل در یک شب هفته از رختخواب بلند نمی شود. این بیشتر شبیه به آن بود. بازی با توپ قرمز در بعدازظهر شنبه. یک رقابت مناسب وسیله ای با وزن واقعی

مربی کالینگ‌وود می‌گوید اتهامات او هشت قرار ملاقات است، در حالی که ببرها با سه فرزند ازدواج کرده‌اند. پای ها در هر خط محدودیت هایی دارند، اما آنها یک طرف صادق هستند که همیشه به دنبال حمله هستند. دیگر هیچ اقدامی گیج کننده و جانبی وجود ندارد. برخی از بچه‌هایی که آینده‌شان را به آنها می‌چسبانند، کمی شبیه داستی در روزهای جوان‌تر، احمق‌تر و پر از گاز هستند. خود مارتین اکنون دارای یک حس ذاتی است که چه زمانی باید فتیله را بالا برد و چه زمانی آن را به عقب بازگرداند. اینکه چه لحظه ای مهم است و چه چیزی بی اهمیت است. بازی او بین وحشی و جراحی در نوسان است – یک پاس 90 درجه در اینجا، ظاهر یک مداخله گر در غوغا در آنجا، یک ضربه هنر رزمی به نای در صورت لزوم. اما هر بار که کالینگوود تهدید می‌کرد، داستی کمی ایستاده‌تر می‌ایستاد – از سر راه من خارج شوید، جوان‌های تازه‌کار، این لحظه من است، عرصه من، رقابت من است..

داستین مارتین
عکس: جوئل کارت/AAP

بازیکن مسابقه تام لینچ بود. اما روز داستی بود. پس از گل اول خود، پس از اینکه هم تیمی هایش در نهایت دموبینگ را انجام دادند، او نوار مشکی را روی دلتوئید تحتانی خود زد. داستی از اجازه دادن به ما متنفر است. اما استعداد و حتی اندوه او کاملاً نمایان بود. برای دیدن شک باید کمی بیشتر زور بزنید. اما ظاهراً آنجاست. هر چقدر هم که باورش سخت باشد، وقتی داستی به میدان دروازه می‌رود، برای خودش غرغر می‌کند. این به بقیه ما امید می دهد. احتمالاً این تسلی ناچیزی برای جوان فقیر است که او را به خدمت گرفته است.

وقتی MCG در بعدازظهر شنبه بالا می‌رود، سایر وسایل به عقب می‌روند. فراتر از ساحل شرقی، سوان ها دوباره تسلیم سانز شدند، GWS به سختی در کانبرا فریاد زد و ایگلز در بریزبن دعا نکرد. اما در Docklands چیزهای زیادی در خطر بود. بمب افکن ها بهترین بخش شب را با انجام کارهایی که در طول سال انجام داده بودند گذراندند – بازی کردن، مودبانه بازی کردن، فوتبال مودبانه و با پهلو کوتاه، فرستادن کمک به هواداران خود. در تمام سال، هیچ جرقه، هیچ نقطه تفاوت، هیچ عمق، هیچ شانسی وجود ندارد. در این میان، شوخی های معمولی وجود دارد، زیرا اسندون همیشه یک باشگاه قطبی است. فشار زیادی روی مربی وجود دارد.

احساس نکردن بن روتن سخت بود. او خوش برخورد، دستمزد خوبی دارد و به خاطر هوش و ذکاوت خود بسیار مورد توجه است. اما گاهی اوقات به مربیان زیر پمپ نگاه می‌کنید و فکر می‌کنید چرا زحمت می‌کشید؟ او باید یک رسانه خونخوار را دور نگه دارد. او باید به نحوی یک پایگاه حامی را که در انتهای افسار خود قرار دارد آرام کند و درگیر کند. او باید بازیکنانش را وادار کند تا در یک تیم دفاع کنند و ترکیب درونی آنها را پیدا کند. در سه ربع، هدف او ناامید کننده به نظر می رسید. او پاهای اسپاگتی کیتینگ را داشت. تیم، مربی و باشگاه همه در آخرین اخطار خود بودند.

نیم ساعت بعد، او در خط مرزی بود و ریه هایش را بیرون می خندید. شاید آنها شروع به خواندن مانتراهای داستی کرده بودند. شاید بالاخره یاد گرفته بودند که چگونه تکل بزنند. شاید زالزالک به سادگی ریز ریز نبود. بمب افکن ها روی هفت گل بی پاسخ به صدا در آمدند. باشگاه ناگهان نبض گرفت و وزنه ای جهنمی از پشتش.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …