چگونه وحشت جنگ الهام بخش تلاش این ایتالیایی برای نجات 500 پناهنده شد

به گزارش دپارتمان اخبار جهان پایگاه خبری آبان نیوز ،

در ماه مارس آلبرتو آندرانی ایتالیایی برای نجات 40 نفر از خارکف اوکراین، از جمله خانواده همسرش، بمب و گلوله را نادیده گرفت..

20 نفر از کسانی که 58 ساله نجات یافته اند هنوز با او در آپارتمانش در وین اتریش اقامت دارند.

یک ماه بعد، آلبرتو به کشور جنگ زده بازگشت. این بار او امیدوار است 500 نفر را نجات دهد.

او با جمع‌آوری تیمی برای حمایت از او در پشت صحنه، با مقامات اوکراینی برای ایجاد یک کریدور انسان دوستانه امن برای آسیب‌پذیرترین افراد این کشور همکاری کرد.

این داستان تلاش ماموت اوست.

من نمی توانم چهره کسانی را که برای کمک گریه می کنند فراموش کنم.

آلبرتو که برای سازمان ملل در مناطق پس از درگیری کار می کند، ابتدا در ماه مارس به اوکراین رفت تا خانواده همسرش را به امن برساند. او در اولین سفر خود به دلیل نقض تصادفی مقررات منع رفت و آمد در سراسر کشور تقریباً کشته شد.

اما آلبرتو منصرف نشد.

او که جنگ را یک «نسل‌کشی» توصیف می‌کند، از آنچه در سفر از طریق اوکراین می‌دید، به شدت نگران شد. این عزم او را برای بازگشت و انجام کاری بزرگتر تقویت کرد.

از طریق کمک های صدها نفر، آلبرتو حدود 20000 یورو برای تامین هزینه ماموریت دوم جمع آوری کرد. او با شهردار ترنوپیل، شهری کوچک در غرب اوکراین، تماس گرفت و شروع به برنامه ریزی برای نجات صدها زن، کودک، سالخورده و معلول کرد، به ویژه آنهایی که ابزاری برای فرار ندارند.

آلبرتو در آستانه سفر دوم خود گفت: “افکار زیادی دارم.” جنگ از اولین سفر او با اتهامات جنایات جنگی روسیه وحشیانه تر شده بود و او نگران ورود به یک منطقه جنگی بود.

اما من نمی توانم چهره افرادی را که دیدم فراموش کنم [in Ukraine] که از من کمک می خواستند.»

«دستیارم پس از سقوط بمب‌ها مرا رها کرد»

ماموریت آلبرتو تقریباً بلافاصله با موانعی مواجه شد.

در 2 آوریل، اولین روز پس از ورود او به ترنوپیل، یک انفجار قوی پنجره های هتل او را لرزاند. این انفجار یک موشک روسی بود که قبل از اصابت به شهر رهگیری شد. این توهمات او از امنیت را در هم شکست، زیرا فکر می کرد ترنوپیل تا آن زمان از بمباران روسیه در امان مانده بود.

اوضاع بدتر شد، دستیار آلبرتو – یک هموطن ایتالیایی – او را ترک کرد. او تمام ارتباط خود را با آلبرتو قطع کرد و هیچ توضیحی به او نداد. پیام های آلبرتو بی پاسخ مانده است.

با این حال، آلبرتو باقی ماند.

او به طور خستگی ناپذیری با گروهی متشکل از مسیحیان انجیلی اوکراینی و ناسیونالیست های راست افراطی برای یافتن افرادی که نیاز به تخلیه داشتند، بازدید از پناهگاه ها، تکمیل مدارک و برقراری ارتباط با مقامات کار کرد.

او گفت که آلبرتو در تمام این مدت احساس ترس دائمی و اساسی داشت.

او گفت: «وقتی به تالار شهر می روید، می دانید که در یک ساختمان سازمانی هستید که به راحتی می تواند هدف موشک قرار گیرد. سوال بزرگ همیشه این است: “آیا ما بعدی خواهیم بود؟”

آلبرتو همچنین مجبور شد اختلافات سیاسی خود را با شهردار ترنوپیل، سرهی نادال، که به حزب ملی گرای افراطی سوبودا تعلق دارد، کنار بگذارد و در نهایت از تلاش های او برای کمک به پناهندگان شهر تمجید کرد.

او گفت: «در شرایطی مانند این، سیاست مهم نیست. “صرف نظر از [Nadal’s] او تمام تلاش خود را برای کمک به افراد نیازمند انجام می دهد.»

این احساس متقابل بود.

ناتالیا کارمند تالار شهر گفت: «ما از کاری که آلبرتو انجام داده بسیار سپاسگزاریم. “خانواده ها توسط [us] بسیار با احتیاط، و کسانی که آلبرتو نجات داده است، اکنون خوشحال هستند.”

در 10 آوریل، پس از بیش از یک هفته در ترنوپیل، ماموریت آلبرتو کامل شد. او سوار اتوبوس خود شد که حدود 50 پناهنده داشت و به سمت مرز لهستان حرکت کرد و به سلامت به وین رسید.

بسیاری از سرنشینان هواپیما خانواده هایی بودند که در موقعیت های چالش برانگیز قرار داشتند: مادران با مشکلات روانی شدید، افراد مبتلا به صرع و افراد مسن.

«مادرها به من گفتند که دیدند درب خانه‌شان توسط روس‌ها شکسته شد تا شهرها را ویران کنند. و بدتر،» او گفت.

“فرزندان من هرگز صدای بمب ها را فراموش نمی کنند”

در میان صدها نفری که آلبرتو و تیمش نجات یافتند، یولیا 42 ساله و دو پسر 8 و 11 ساله او از کیف پایتخت اوکراین هستند.

آنها اکنون در سان کارلو کاناوسه، شهر کوچکی در نزدیکی شهر ایتالیایی تورین، پناه گرفته اند، جایی که بسیاری از پناهندگانی که آلبرتو به تخلیه آنها کمک کرد در حال حاضر در آنجا اقامت دارند.

یولیا که زندگی جدید خود را دور از ترس و وحشت در خانه توصیف کرد، گفت: “پسران من خوشحال هستند.”

“ما الان خوب هستیم. ما در امان هستیم،» او افزود.

اما یولیا هنوز زخم های درگیری را به یاد می آورد.

«در اوکراین، شب‌های بی‌خوابی زیادی داشتیم. ما اکنون می توانیم بخوابیم، “یولیا گفت. اما فرزندانم به من گفتند که هرگز صدای بمب‌هایی را که در نزدیکی خانه ما فرود می‌آید فراموش نمی‌کنند.»

او روزی را که روسیه به اوکراین حمله کرد و دنیای او به هم ریخته بود را به خوبی به یاد می آورد.

او گفت: «در 24 فوریه، من با مادربزرگ و فرزندانم در کیف بودم. «آن روز، بمب‌ها، صداهای بلند را شنیدم.

“باورم نمی شد که این اتفاق می افتد.”

خانواده در کیف ماندند، اما پس از اصابت موشک‌ها به پادگان نزدیک خانه‌شان، تصمیم گرفتند به سمت غرب به سمت ترنوپیل بروند، جایی که در نهایت کشور را ترک کردند.

او گفت: «هنگامی که در ترنوپیل بودم، رویای من این بود که برای عید پاک به خانه خود بازگردم. اما شوهرم که در اطراف کیف مانده بود، به من گفت که این خیلی خطرناک است و هر لحظه ممکن است موشک بیاید.

زمانی که یولیا با پسرانش به همراه آلبرتو به ایتالیا گریخت، مجبور شد شوهرش را پشت سر بگذارد.

یولیا می گوید: «هر دو فرزندم وقتی پدرشان رفت گریه می کردند. “یگور مانند سایر مردان اوکراینی 18 تا 60 ساله مجبور است در کشور بماند و در حال حاضر در حال جنگ است.

به آنها گفتم: شما باید به پدرتان افتخار کنید. اگر او نماند، پس چه کسی از خانه ما دفاع خواهد کرد؟»

از آن زمان، یولیا فقط توانسته است به طور پراکنده با یگور صحبت کند. او خندید: “آخرین باری که با من تماس گرفت، در واقع برای این بود که از او بپرسد که آیا باید به خانه بیاید تا گل ها را آبیاری کند.”

مادربزرگ 86 ساله او نیز در اوکراین ماندگار شد.

یولیا گفت: «مادربزرگ من شش ساله بود که هیتلر کیف را بمباران کرد. او دیگر نمی ترسد. او خوب است، دو گربه ما پیش او مانده اند.»

یولیا افزود: “من یک دوست نزدیک در ماریوپول دارم.” کل شهر در زیر زمین زندگی می کند، مانند یک فیلم. افراد زیادی مرده اند. آنچه در اوکراین اتفاق می افتد فقط یک جنگ نیست، یک نسل کشی است.

یولیا در حالی که چند هفته گذشته را به یاد می آورد و در مورد آینده فکر می کرد، مایل است از آلبرتو قدردانی کند که او و دو پسرش را به امنیت رساند.

او گفت: “آلبرتو از همه ما حمایت زیادی کرده است.” او به ما گفت که همه چیز خوب پیش می رفت و تا آخر از ما مراقبت می کرد. همه اوکراینی ها بی نهایت از او سپاسگزار هستند.»

هیچ یک از مقامات ایتالیایی به ما پاسخ نداده اند.

الیزابتا کاپانلی یکی از تیم آلبرتو است که در دفتر او در وین کار می کند.

الیزابتتا که استاد دانشگاه بولونیا و مدیر سابق بانک جهانی برای رومانی و مجارستان بود، پس از اولین سفر آلبرتو در ماه مارس، شفاهی درباره این ماموریت شنید.

از آن زمان، او پروژه را هماهنگ می کند و وظایف مختلفی را انجام می دهد که از تحقیق گرفته تا صحبت با مدیران و پیگیری موارد فردی را شامل می شود.

او به یورونیوز گفت: «زندگی من از زمان پیوستن به این تلاش زیر و رو شده است. من می توانم آن را بپردازم، اما تمام برنامه هایم را رها کردم.

«افرادی که شبکه کردند و در مورد آن شنیدند [Alberto’s mission] و اکنون برای آن کار می کنند، برای کمک به این پروژه آمده اند.” “این همه چیز به چیزی بزرگتر از آنچه او با قلب خوب و سخاوتمندش در نظر داشت تبدیل شده است.”

از اولین سفر آلبرتو، هدف او در واقع به چیزی بسیار بزرگتر از آنچه که قصد انجام آن را داشت، تبدیل شده است – یعنی، او برای ایجاد یک کریدور بشردوستانه امن و پایدار بین ترنوپیل، اتریش و ایتالیا کار کرده است که می تواند به پناهندگان اوکراینی بدون کمک کند. شبکه های پشتیبانی یا خویشاوندان خارج از کشور

در حالی که او تقریباً 50 نفر را با اتوبوس خود از اوکراین خارج کرد، سایر تخلیه ها در دسته های هفتگی ادامه دارد. آلبرتو و الیزابتتا گزارش داده‌اند که در حال حاضر بیش از 100 نفر نجات یافته‌اند و این تیم در تلاش است تا به هدف 500 پناهنده‌اش برسد.

اما علیرغم سطح عظیم کار گروهی پشت ماموریت آلبرتو، یک چیز وجود دارد که او هنوز از دست می دهد: حمایت مقامات ایتالیایی.

نامه‌ای که در 28 مارس توسط آلبرتو و شهردار ترنوپیل امضا شد، از تعدادی از مقامات منطقه‌ای ایتالیا – از جمله روسای جمهور منطقه‌ای پیمونت، توسکانی، امیلیا رومانیا، و لیگوریا، و شهرداران تورین، ایورا، درخواست کمک کردند. فلورانس، بولونیا و جنوا – در کمک به تخلیه و اسکان پناهندگان. با گذشت بیش از یک ماه، هیچ یک از آنها پاسخی ندادند.

این بدان معناست که پروژه آلبرتو باید خود را تامین کند و به سازمان‌های مستقلی مانند انجمن La Memoria Viva برای کمک به تخصیص و کمک به پناهندگان در اسکان مجددشان تکیه کند.

ما همه جا پناهنده داریم. در پیمونت و آبروزو در ایتالیا، در کراکوف و ورشو در لهستان. ما کمک دریافت کرده ایم، اما نمی دانیم که اوضاع در اوکراین تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و تامین افراد شکننده می تواند مشکلات زیادی ایجاد کند. ما به سادگی حمایت کافی دریافت نکرده ایم.»

در حالی که آلبرتو به وضوح از نتایجی که تاکنون دریافت کرده است راضی است، نمی‌تواند سرخوردگی‌ای را که از عدم حمایت دریافت‌شده از سوی مؤسساتی که به کمک آن‌ها حساب می‌کرد احساس می‌کرد، مهار کند.

وی در پایان گفت: “هدف این پروژه رقابت با کانال های تخلیه موجود نیست، بلکه ایجاد یک کریدور پایدار برای افراد آسیب پذیر است.” مقامات ایتالیایی فقط این را درک نکرده اند.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …