به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افپنجاه سال پیش، یک جوان 24 ساله به طور متوسط ازدواج کرده بود، با شریک زندگی خود زندگی می کرد، و احتمالاً قبلاً یکی از والدین بود. داده های سرشماری هفته گذشته نشان می دهد که امروز آنها احتمالا هنوز با والدین خود زندگی می کنند.
به پدیده مدرن موسوم به “نوجوانی طولانی” خوش آمدید. این اصطلاحی است که به بچههایی اشاره میکند که نمیتوانند کاملاً بیستسالههایشان را ترک خانه والدین کنند. اما این به منظور اعطای درجه ای مضحک از عاملیت به نسل زومر است. آنها سبک زندگی پیتر پن را انتخاب نمی کنند: جلیقه تنگ توسط واقعیت های سخت اقتصادی بر آنها تحمیل شده است. چه کسی واقعاً میخواهد تا اواخر 20 سالگی با والدین خود زندگی کند و در تلاش برای پسانداز ودیعه برای اجاره باشد، چه برسد به خرید؟
با این حال، آنهایی که اتاق خواب دوران کودکی دارند و می توانند بدون اجاره به زندگی خود ادامه دهند، یا در حالی که در شغلی با آینده کار می کنند، به زندگی خود ادامه دهند. چه تعداد از این افراد زیر 25 سال در جایی زندگی می کنند که تنها کار موجود با دستمزد کم، با فرصت های کمی برای توسعه و پیشرفت زندگی می کنند؟
نابرابری های بین نسلی اغلب به عنوان یک معادله اقتصادی تلخ در نظر گرفته می شود. اگر قیمت مرغ سوپرمارکتی از دهه 1960 به همان میزان قیمت خانه افزایش یافته بود، امروز بیش از 50 پوند هزینه می کرد: افزایش قیمت خانه، درآمدهای بادآورده هنگفتی را به ضرر اجاره کنندگان به صاحبان رسانده است که برخی از آنها را پرداخت می کنند. بالاترین اجاره در اروپا
فارغالتحصیلان متوسط با دهها هزار پوند بدهی ترک میکنند که در نهایت بیشتر، اگر نگوییم تمام زندگی کاری خود، آن را پس میدهند. تغییرات اعمال شده در پاییز گذشته به این معنی است که فارغ التحصیلان با درآمد متوسط در نهایت به میزان قابل توجهی بیشتر پرداخت می کنند، در حالی که بالاترین درآمد کمتری پرداخت می کنند. عامل افزایش مالیاتی که آنها باید برای تامین هزینه های جمعیت سالخورده بپردازند، و اینکه چگونه زومرها قرار است به حقوق بازنشستگی کمک کنند که در هر صورت با نرخ های بسیار خفیف تری نسبت به آنچه امروز بازنشسته های پررونق از آن بهره می برند، پرداخت می کنند؟
این سرفصلها شروع نمیکنند به اندازه چیزی که ما از جوانان بیشتری میخواهیم آن را رها کنند. آن سالهای آزمایشهای اجتماعی دیوانهوار در خانه اول شما در اوایل دهه ۲۰ زندگیتان. امنیت دانستن اینکه شما مجبور نیستید هر چند سال یکبار بچههایتان را جابهجا کنید. تضمین جایی که بتوانید در دوران بازنشستگی زندگی کنید. اگر والدین شما دچار زوال عقل شوند، مجبور نیستید کار غیرممکن کار تمام وقت و مراقبت را با هم ترکیب کنید. همه چیزهایی که از این نسل دور میشوند، به جز راحتترین تکهها در بالا که میتوانند به ثروت خانواده تکیه کنند. تأثیرات محافظت کننده این ثروت در طول زمان چند برابر می شود، بنابراین اینکه والدین شما چه کسی هستند، برای جایی که در زندگی به پایان می رسید اهمیت بیشتری دارد، نه کمتر.
چانه زدن در مورد سطح مناسب برای هزینه های تحصیل یا کمی کمک اضافی برای خریدارانی که برای اولین بار در اواخر دهه 30 زندگی خود دارند، که قیمت ها را حتی بیشتر برای بقیه بالا می برد. راهحلهایی که سیاستمداران، حتی حزب کارگر ارائه میکنند، بسیار پیچیده است. جهان به طرز چشمگیری تغییر کرده است. برای جوانان نیز باید پیشنهاد شود.
چند ایده از گذشته وجود دارد که با به روز رسانی می تواند به حل بحران کمک کند. بازار مسکن برای کاهش قیمت ها نیاز به اصلاحات اساسی دارد: تعدیل مجدد دردناکی که سال ها طول می کشد. اما راهی برای ایجاد تفاوت تقریباً فوری برای جوانان وجود دارد. در دهه 1970، آپارتمان ها ارزان تر بودند، اما دسترسی به وام مسکن نسبتاً محدود بود. زنان حتی نیاز به یک ضامن مرد داشتند. به منظور باز کردن مشاغل در پایتخت به روی مجموعه وسیع تری از جوانان از سراسر کشور، کارفرمایان بزرگی مانند خدمات ملکی، اداره پست و بی بی سی بودجه خوابگاه هایی را برای افراد مجرد در اوایل 20 سالگی تأمین کردند.
چرا دولت نمی تواند یک نسخه مدرن از این، ساخت و تبدیل املاک در مناطق پرشغل و پرهزینه به خوابگاه های دانشجویی را آغاز کند؟ آنها را می توان با اجاره سقف مقرون به صرفه در دسترس قرار داد، با برخی از مکان ها برای جوانان از مناطقی از کشور که فرصت های بازار کار محدود است، و حتی می تواند شامل حمایت ملایم شبانی باشد. این میتواند فرصتهای اقتصادی را برای برخی از جوانان بهطور چشمگیری افزایش دهد و برای جوانانی که دانشگاه را رها نمیکنند و درگیر زندگی مشترک حمایتشده و یارانهای هستند، امکان گذار به بزرگسالی را فراهم کند.
مدل آموزش لیسانس شکسته شده است: سیستمی که گسترش موجه آن به قیمت متحمل شدن بدهی های هنگفت جوانان اتفاق افتاده است، گاهی اوقات فقط برای به دست آوردن شغلی که چند دهه پیش نیازی به مدرک نداشتید.
دادهای وجود ندارد تا بفهمیم آیا مهارتهایی که در حین تحصیل برای یک مدرک ایجاد شدهاند – بر خلاف گواهی مدرکی که باید با بسیاری از کارفرمایان دریافت کنید – ارزش این مبالغ را دارد یا خیر. در مقابل، دوره های کارآموزی به جوانان اجازه می دهد تا به طور همزمان کسب درآمد کنند و یاد بگیرند و در سه سال بدون داشتن هیچ بدهی مدرک بگیرند و در عین حال مهارت های خود را در محل کار واقعی ایجاد کنند. اما هر سال فقط 30000 دوره کارآموزی در دسترس است – که بیشتر آنها توسط افراد بالای 25 سال به جای ترک مدرسه انجام می شود – در مقایسه با بیش از نیم میلیون مکان در دوره های کارشناسی سنتی.
اگر میخواستید آموزشهای پس از ۱۸ سال را طوری طراحی کنید که برای جوانان کارآمد باشد – نه دانشگاهها – تعداد دورههای کارآموزی را به شدت افزایش میدادید و دانشگاههای بیشتری را مجبور میکردید تا با کارفرمایان به آنها کار کنند. این ممکن است منجر به مدارک کمتر انگلیسی و تاریخ و مدارک حرفه ای بیشتر در زمینه هایی از حقوق گرفته تا پرستاری و توسعه فناوری شود. اما آیا این مهم است؟ من شرط می بندم که اگر دوره های کارآموزی با کیفیت بیشتری در دسترس باشد – با پیشنهاد اقامتی مشابه در مقاطع تحصیلی سنتی – جوانان با پای خود رای دهند.
ما تاریخچه ای از نوآوری بزرگ دولت پس از جنگ در بریتانیا داریم: ایجاد NHS. گسترش مسکن شورایی پس از جنگ؛ رویای “دانشگاه هوا” که به الگوی آموزش از راه دور دانشگاه آزاد تبدیل شد. خانههای یارانهای برای اجاره جوانان و گسترش عظیم دورههای کارآموزی فراتر از عقل دولت نیست. اما در حالی که سیاستمداران با علف های هرز بازی می کنند، اوضاع فقط می تواند بدتر شود.
اغراق کردن در مورد پیامدهای محدود کننده زندگی این عدم اقدام سیاسی برای نسلی که اوضاع برای آنها سخت تر از والدینشان خواهد بود، دشوار است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.