به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوکلاه می خواهند در مورد او بگویند؟ اینکه او مرد مهربانی بود؟ اینکه او مرد عاقلی بود؟ اینکه او برنامه هایی داشت؟ اینکه او یواشکی به چشم مربی تیم حریف در طول یک غوغا نامناسب ضربه زد (که هیچ کس نمی خواهد ببیند، اما واقعاً واقعاً می خواهد ببیند)؟
زمزمه ضعیف این هفته مبنی بر اینکه ژوزه مورینیو ممکن است یک قدم به مدیریت پاری سن ژرمن نزدیکتر شود، قبلاً الهامبخش واکنشهای شدیدی در بسیاری از پلتفرمهای مختلف صنعت واکنش فوتبال است.
مورینیو به سرعت تماس با پی اس جی را انکار کرد، در عین حال از بازگشت به این نوع گفتگوهای ژوزه محور خوشحال به نظر می رسید. اما سخت نیست که بفهمیم چرا کمی پچ پچ استاندارد باید چنین هیجانی ایجاد کرده باشد.
زیرا باید اراده کرد که به یاد بیاوریم که این واقعاً هنوز اتفاق نیفتاده است، که زیبنده ترین امپراتوری گرد و غبار فوتبال اروپا تاکنون به عنوان راه حلی برای فقدان قلب، هدف، روش و کشش اساسی خود بر سر مورینیو قرار نگرفته است. به نظر می رسد یک نادیده گرفتن فرهنگی عجیب است، مثل اینکه جونی میچل در وودستاک اجرا نمی کند اما نسخه شیطانی آن.
عمدتا ژوزه در پاریس فقط یک چشم انداز مهیج است، از کمدی اصلی مورینیو و نیمار، با هم، در نهایت در درک توهم زا از دست رفته اند تا مورینیو که مانند یک ارل خشمگین زمین خورده در اطراف زمین های تروا و آژاسیو قدم می زند، تا حقایق وحشتناک شما. در حال حاضر می توانید بشنوید که او را به نزدیکترین لنز تلویزیون می اندازد که سرانجام اخراج شد.
چه کسی دوست ندارد این را در پی اس جی پس از آن همه آزمایش محکوم به فنا با تظاهر به خوب بودن، جدی بودن یا علاقه به ساختن چیزی ببیند؟ اینجا ما موسسهای داریم که آخرین نگاه طولانیمدت را در آینه میکند، آرایش جوکر آغشته میشود و فقط تسلیم میشود. ما این هستیم. ارباب تاریکی را استخدام کنید. بالاخره ولدمورت مسئولیت ستاره مرگ را بر عهده گرفت.
در واقعیت، البته، ایده وحشتناکی خواهد بود. مورینیو ممکن است مربی بسیار معروفی باشد، اما از سال 2017 تاکنون هیچ کار قابل توجهی انجام نداده است. قوس حرفه ای او به وضوح نشان می دهد که سبک تقلیل دهنده خودش، که همیشه سعی می کند با آخرین خراش ناخن تیز نهایی دست به پیروزی برسد، مناسب نیست. به این نوع کارفرمای ارباب.

در واقع این تراژدی دوران حرفه ای مورینیو است که آنقدر سریع خوب شد که او خود را ناتوان از مدیریت در باشگاهی – کوچکتر، پرقدرت تر، قابل خرید – که در آن بهترین شانس را برای انجام بهترین کار خود داشت، یک فوق العاده، ناتوان بود. نسخه مربی از اصل پیتر.
تماشای دیدار رم مورینیو مقابل بایر لورکوزن در نیمه نهایی لیگ اروپا در روز پنجشنبه همچنان یک تماشای هیجان انگیز بود. او اکنون در سن 60 سالگی، به طرز هیجان انگیزی سفید و وحشی شده است و مانند یک کاپیتان قایق کوسه ای کاریزماتیک روی خط تماس ظاهر می شود.
یک خشم آشنا در این تیم رم وجود دارد. در یک نقطه، تامی آبراهام توسط هم تیمی هایش مورد سرزنش قرار گرفت، زیرا نتوانست از زمین خارج شود و یک کارت زرد را مبادله کند. حتی تنها گل بازی یک توپ بلند بود، همان روحیه قدیمی انتظار، خراب کردن، سپس مستقیم به سمت چشم، گلو، موقعیت حداکثر فرصت.
و در این مرحله، مسیر گستردهتر دوران حرفهای مورینیو هنوز کمی مورد بررسی قرار گرفته است. سقوط او از رتبه نخبگان عموماً به عنوان شواهدی از مردی خارج از زمان در نظر گرفته می شود، که بیش از حد به ذخایر مغناطیسی شخصی خود متکی است، عمل گرایی پوشانده شده با درخشش افراد مشهور.
تناقض اینجاست که بزرگترین دستاوردهای مورینیو، کارهای معتبر مربیگری سخت و دقیق است. ناگفته نماند که اکنون کمی نادیده گرفته شده است. با هر معیار عینی، قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با پورتو و اینترناسیونال هنوز هم بزرگترین دستاوردهای مربیگری فردی در سطح بالای فوتبال باشگاهی اروپا در 25 سال گذشته است.
تنها دو قهرمان غافلگیرکننده و کمهزینه اروپا در آن دوره وجود داشته است. هر دو توسط مورینیو مدیریت می شدند. برخی معتقدند که پورتو 2004 کمی تصادفی و خوش شانس بود. اما واقعیت ها چیز دیگری می گویند زیرا هیچ کس از آن زمان به جز خود مورینیو این کار را انجام نداده است، شش سال بعد با تیم اینتر با منابع محدود و سبکی که اگر این ورزش را نوعی بازی ویدیویی ندانید، کاملاً جذاب بود.
بزرگترین نتیجه او هنوز هم شکست 1-0 نیمه نهایی در نیوکمپ در آوریل 2010 است که باعث شد اینتر بارسلونا را حذف کند. اینتر یک شوت به 20 بارسا داشت. مورینیو پس از اخراج تیاگو موتا (هم اکنون در لیست کارهای پی اس جی است) تیمش را با نتیجه 4-5-0 آماده کرد و تماشا کرد که بازیکنانش به مدت یک ساعت عمدا توپ را به بیرون پرتاب کردند. زیرا مالکیت فقط حواس را از کسب و کار واقعی مختل کردن یکی از ماشین های مالکیت بزرگ منحرف می کند.
اینتر با 74 پاس به 691 پاس بارسلونا رسید که بزرگترین و جذاب ترین تضاد بافتی در این سطح در دوران مدرن است. اما این یک اوج شخصی بود که مورینیو، و در واقع خود بازی، از آن زمان از آن عقب نشینی کرده است.
پس از ارتقاء خبرنامه
این چیزها اساساً به عنوان یک محصول یا به عنوان چیزی که بازیکنان فوق ستاره مایل به انجام آن هستند ناپایدار بود. باز هم پارادوکس مورینیو. مدیری که در سالهای اولیهاش بسیار مدرن به نظر میرسید، تمام توجه شدید به جزئیات و حال و هوای جنگسالار آلفای خوشتیپ، آخرین تیپ شخصیتی، آخرین تیپ شخصیتی، سران جزیره ایستر است.
وسوسه انگیز است که بگوییم این لیگ برتر بود که مورینیو را با بازی با بدجنسی هایش خراب کرد و شخصیت کارتونی خود را در مقابل تحمیل هرگونه پیشرفت تاکتیکی واقعی قرار داد. رئال مادرید نیز یک اتحاد محکوم به فنا بود. مورینیو نقش خود را در بزرگترین دو دستی در فوتبال باشگاهی مدرن، یعنی گروه دوگانه پپ-مسی، خوزه-CR7 ایفا کرد، که اپرایی و زیبا بود، اما همچنین از او خواست که به طور کامل نقش مرد بد امپراتوری را به عهده بگیرد.
دو نکته در مورد آن ارزش گفتن دارد. ابتدا این ایده که مورینیو به نوعی دشمن فوتبال است، همانطور که توسط افرادی مانند یوهان کرایف اعلام شد – به ما نگاه کنید، در اینجا، جنبه سبک نیرو – با توجه به جایی که بازی اکنون است، احمقانه به نظر می رسد.

فوتبال دشمنان واقعی زیادی دارد، عمدتاً برهنهبازان دارایی، صندوقهای تامینی و دولتهای تشنه روابط عمومی. مورینیو حداقل شما را به تماشای این فیلم وادار کرد تا خود را در جزئیات تب و تاب آن گم کنید. شخصاً سبک او را خیلی دوست دارم، این واقعیت که در کلیپ های هایلایت آسان نمی گنجد، این که نیازمند کار و صبر و درگیری داخلی طاقت فرسا است، که نقطه مقابل بسته بندی ورزش به عنوان یک محصول سرگرم کننده همگن است.
برای برنده شدن در یک بازی مقابل پیک، مورینیو گریزله هر شیوه دیگری از بازی را تایید می کند و آن را زیبا می کند. بهترین های آن تیم بزرگ بارسلونا، نور و زیبایی آن، با کنتراست قاب شده بود.
از اینجا مورینیو می تواند از شکوفایی دیرهنگام خود لذت ببرد. شاید او بتواند رم را به یک فینال دیگر ببرد، بتواند برای یک سفر به دایره داخلی زمین بازی کند. اما به نظر می رسد که اکنون آنچه او در آن سال ها انجام داد، تکرار نخواهد شد، نه به همان میزان.
شکاف در بالا بیشتر شده است. این روند فقط یک طرفه است. آن اوجهای دوقلوی مورینیو هنوز یک استاندارد طلایی در فوتبال باشگاهی امروزی است – نه اینکه به طرز شگفتانگیزی باارزش باشد، نشانهای که با تمام سکونهای خودش نشان میدهد که چقدر این بازی در اطراف او تغییر کرده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.