به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اسگاهی اوقات یک بحران به بهترین وجه خود را در چیزهای کوچک نشان می دهد. انبوهی از لباسهای شستهشده، که تا به حال تصور نمیکردید همچنان انجام دهید. صدای باز شدن در ورودی در ساعات اولیه و صدای قدم های بزرگسالی که از پله ها بالا می رود.
زندگی با کودکان بیست و چند ساله ناامید که احتمالاً باید مدتها پیش در لانه پرواز میکردند، اما نمیتوانستند از خانه خارج شوند، به طور فزایندهای برای والدین میانسال عادی است. اداره آمار ملی این هفته تأیید کرد که برای اولین بار اکثریت جوانان 20 تا 24 ساله در انگلستان و ولز هنوز زیر سقف والدین زندگی می کنند، به طوری که تعداد کودکان به اصطلاح بزرگسال 14 درصد افزایش یافته است. دهه
بزرگسالی، به این معنا که بتوانید روی پای خود بایستید، یا بدون نیاز به معرفی ناخوشایند با پدرتان، قرار ملاقاتی را به خانه بیاورید، برای رسیدن به آن زمان بیشتر و بیشتر طول می کشد.
همانطور که برخی ممکن است پنهانی از داشتن بچهها برای مدتی طولانیتر لذت ببرند، هیچ چیز مانند بازگشت به خانه در اواخر میانسالی به یک یخچال غارت شده و انبوهی از مربیان در سالن نیست تا این واقعیت را که مالکیت خانه در میان افراد زیر 35 سال به خانه بیاورد. از دهه 1980 تقریباً به نصف کاهش یافته است. نادیده گرفتن بحران مسکن وقتی پیامدهای آن هر روز صبح با شما صبحانه مینوشند، سختتر است، با این حال بریتانیا – به معنای واقعی کلمه – روی چیزی که باید منبع همدردی غریزی برای جوانان و گرانقیمتها باشد، شکست میخورد.
پس از سالها هشدار نمایندگان محافظهکار مبنی بر اینکه خانهسازی روستایی باعث از بین رفتن حمایت از حزب محافظهکار میشود، انتخابات محلی هفته گذشته باعث شد تا برخی از آنها این موضوع را نپذیرفتند. ساختمان آنها را نیز می کشد، هرچند کندتر. حمایت از محافظهکاران در میان افراد زیر 25 سال در سطح 15 درصد در حال انقراض است و صندلیهایی که زمانی امن در ساری، کنت یا آکسفوردشایر بودند، تا حدودی به لطف هجوم جوانان ناامید که از لندن قیمتگذاری کردهاند، در حال تبدیل شدن به حاشیه هستند.
اما اگر نتایج هفته گذشته راهنمایی باشد، به زودی این فقط یک مشکل محافظهکاران نخواهد بود. اگر احزاب مترقی در سال آینده در شهرها و حومههای شهر پیروز شوند، همان امضاکنندگان طومارها را به ارث خواهند برد که در حال حاضر ترس از خدا را به نمایندگان محافظهکار خود وارد میکنند و مقاومتشان در برابر هر توسعه محلی که برای آن مبارزه کردهاند. سالها بهطور جادویی تنها به این دلیل که نخستوزیر تغییر میکند، از بین نخواهند رفت. (یا این آخرین باری نبود که حزب کارگر در قدرت بود و یک رشته صندلی کمربند مسافرتی حاشیه ای در اطراف M25 در دست داشت که از آن زمان به رنگ آبی درآمده است.)
در حالی که اکثر بریتانیاییها اکنون این موضوع را برای خانهسازی بیشتر میپذیرند، اما وقتی نوبت به بحران میرسد، اغلب مخفیانه ترجیح میدهند که در حیاط پشتی شخص دیگری باشد. بدون طرحی تخیلی برای مبارزه با نیمبییسم از طریق ایجاد این احساس در جوامع که ساختمان جدید به طور فعال در راستای منافع شخصی آنهاست، هر دولت جدید برای ارائه آنچه تقریباً همه افراد در سیاست بریتانیا به طور خصوصی قبول دارند که مورد نیاز است مبارزه خواهد کرد.
پیشنهاد کارگر برای دادن اولین خرید خانه های جدید به صورت محلی و محدود کردن فروش به خریداران خارج از کشور، شروعی جذاب است. اما آنچه جوامع اغلب میخواهند ببینند، کنترلهای سختتر بر توسعهدهندگان است تا اطمینان حاصل کنند که آنچه که واقعاً به آن علاقهمند هستند – خانههای ارزان قیمتی که فرزندانشان میتوانند روزی بخرند – تا حدی شباهت به آنچه واقعاً ساخته میشود دارد. در جوامع روستایی که اغلب خانههای اجرایی چهار خوابه هستند که میتوانند سود کلانی داشته باشند و در شهرها آپارتمانهایی که به صورت اجاره به فروش میرسند. تضمین این که جراحیهای جدید پزشک عمومی، مکانهای مدرسه و مسیرهای اتوبوس در کنار خانههای جدید ساخته میشوند، نه اینکه بیپایان وعده داده شده اما تحویل داده نمیشوند، نیز کمک خواهد کرد.
در همین حال، یک پروژه آزمایشی به رهبری شرکت انرژی Octopus، که برای جوامعی که مایل به نصب مزرعه بادی در کنار هم هستند، تخفیف هنگفتی در قبوض انرژی ارائه میکند، در همین حال، مدلهایی را ارائه میدهد که ارزش کاوش را دارند. رشوه واژه زشتی است. اما اگر توسعهدهندگان بتوانند با بازسازی خانههای محلی موجود با همان فناوری سبز – مثلاً پانلهای خورشیدی یا عایق – که قصد دارند با تخفیف زیاد در ساختمانهای جدید خود نصب کنند، پول سختی را برای همسایگان جدید خود ذخیره کنند، چه؟
با این حال، مهمتر از همه، سیاستمداران از همه احزاب باید هنر ارائه یک استدلال قدرتمند را که رای دهندگان نمی خواهند بشنوند، در مورد عواقب تصمیمات خود چه برای فرزندان خود و چه برای دیگران، دوباره بیاموزند. چند سال پیش در یک انتخابات عمومی در اینجا در آکسفوردشایر، من دیدم که نامزدها یکی پس از دیگری تکان میخوردند و به هم میپیچیدند و به طور کلی یک سوال عصبانی درباره خانهسازی برنامهریزی شده مطرح کردند.
تنها کسی که در دفاع از میکسر بتن که به درهای رای دهندگانش می رسید، نماینده حزب محافظه کار در آن زمان بود که از همه حاضران خواست که اگر تا 40 سالگی صاحب خانه شده اند دست های خود را بالا ببرند. سپس به صراحت به آنها گفت که در این نرخ را بچه هایشان نمی توانند. (هشدار اسپویل: او در نهایت دوباره انتخاب شد.) یک حزب محافظه کار در حال افول دیگر اعتماد به نفسی ندارد که با رای دهندگان خود به این شکل برخورد کند، اما یک دولت جدید در مرحله ماه عسل فرصت کوتاهی برای فرار از گفتن حقایق ناراحت کننده دارد. .
در همین حال، هر کسی که به سنی رسیده باشد که عمدتاً به دلیل قرار گرفتن تصادفی در مکان مناسب در زمان مناسب، به خوبی از بازار ملک خارج شده باشد، در عین حال، بهتر است در مورد بخت خوب خود و مسئولیت اخلاقی ناشی از آن فکر کند. اگر نه، همه ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که برای مدت طولانی در آن انبوه لباسهای شسته شده خیره شویم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.