به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مندر اواخر سال 2021، تورم قیمت مصرف کننده در بسیاری از کشورها افزایش یافت. پس از تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه 2022، قیمتها دوباره افزایش یافت. در پاسخ، بانکهای مرکزی به شدت سیاستهای پولی را تشدید کردند – نرخ بهره را از نزدیک به صفر به حدود 5 درصد یا بیشتر افزایش دادند. از آنجایی که افزایش نرخ بهره نتوانسته است تورم اصلی را به نرخ هدف 2 درصدی که مورد علاقه فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا (ECB) است، کاهش دهد، فشار برای افزایش بیشتر نرخ ها همچنان ادامه دارد.
ما مدتهاست که شک داریم که افزایش نرخ بانک مرکزی بتواند تورم جدید را با قیمتی قابل قبول اجتماعی کنترل کند. در بیشتر کشورها دستمزدها از تورم بسیار عقب است. افزایش بیش از حد قیمت ها به وضوح تأثیر حاشیه سود بالاتر و تنگناهای آشکار عرضه را منعکس می کند.
در چنین شرایطی، واگذاری کنترل تورم به بانکهای مرکزی مانند این است که از یک بانک مرکزی قدیمی بخواهیم نقص برداشت را برطرف کند. تنها سیاستهای هدفمند برای افزایش تولید و کنترل حاشیه سود در بخشهای استراتژیک، نه افزایش عمومی در قیمت پول قرضشده، شانس زیادی برای کارکرد دارند.
اما تکیه بر افزایش نرخ های بانک مرکزی در شرایط کنونی به دلیل دیگری احمقانه است: واقعیت بحران آب و هوا که اکنون وظایف بانک های مرکزی و سیاست گذاران را بسیار پیچیده کرده است. یک دلیل واضح است: نرخ های بهره بالاتر به طور قابل توجهی انتقال انرژی های تجدیدپذیر را کاهش می دهد. این به دو صورت اتفاق می افتد.
اولاً، فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر جدید به کار گرفته شده، که هزینههای نسبتاً بالایی دارند، رقابتیتر (نسبت به فناوریهای سوخت فسیلی از قبل نصبشده) تنها زمانی که نرخهای بهره پایین هستند، رقابتیتر هستند.
مطالعات مهندسی نشان میدهد که اگر نرخهای بهره 4 تا 4.5 درصد (به جای صفر) باشد، هزینه برق (LCOE) فتوولتائیک خورشیدی (PV) و بادی خشکی به ترتیب 11 و 25 درصد افزایش مییابد. بنابراین سرمایه گذاری در ظرفیت انرژی تجدیدپذیر جدید تنها زمانی قابل دوام است که قیمت های بازار به آنها اجازه دهد LCOE کامل خود را به دست آورند.
برآوردهای آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که اگر نرخ بهره از 3 درصد به 7 درصد افزایش یابد، LCOE نیروگاههای گازی حدود 4 درصد افزایش مییابد، در حالی که نرخ بهره برای PV بادی و خورشیدی فراساحلی (مقیاس ابزار) افزایش مییابد. بیش از 30 درصد.
دوم، نرخهای بهره بالا از تولیدکنندگان قدیمی نفت و گاز در برابر رقابت تولیدکنندگان انرژی کمکربن در حال رشد محافظت میکند. آنها غول های نفت و گاز را قادر خواهند ساخت تا به حداکثر رساندن درآمد حاصل از دارایی های در حال زوال و غروب خورشید خود ادامه دهند. به ویژه روغن می تواند برای مدت طولانی با قیمت کمتر و کمتر شارژ شود.
سال 2022 به ما رنگ و بویی از چیزهای آینده داد: اکسون 56 میلیارد دلار سود خالص برای سال ثبت کرد، در حالی که همه شرکت های بزرگ نفتی روی هم نزدیک به 200 میلیارد دلار خالص درآمد داشتند. این سودهای بادآورده خبر بسیار خوبی برای سهامداران است، زیرا اکسون قصد دارد 30 میلیارد دلار برای خرید مجدد سهام در سال 2023 و 50 میلیارد دلار دیگر در سال 2024 هزینه کند.
اما آنها خبر بدی برای بقیه ما هستند – زیرا نرخهای بهره بالا انگیزه سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را از بین میبرد، اقتصاد ما را عمیقتر درگیر وابستگی به سوختهای فسیلی میکند، کربنزدایی را کاهش میدهد و ما را با قدرت بیشتری در مسیر رسیدن به گرمخانه زمین قرار میدهد.
به طور متناقض، در نتیجه همه این موارد، انقباض پولی نیز تضمین میشود که دستیابی به هدف ثبات قیمتها را برای فدرال رزرو یا بانک مرکزی اروپا دشوارتر میکند. از این گذشته، گرمایش جهانی، اگر متوقف نشود، دفعات بلایای طبیعی (سیل و آتشسوزیهای جنگلی) و رویدادهای شدید آب و هوایی (خشکسالی) را افزایش میدهد. همه ما در چند سال گذشته دیدهایم که چگونه اینها عرضه جهانی غذا را مختل میکنند، زنجیرههای کالاهای جهانی را بر هم میزنند و سیستم مالی بیثبات را بیشتر بیثبات میکنند. در حال حاضر، گرمای شدید در اسپانیا و بخشهایی از آسیا، کشاورزی را مختل میکند و بر اکوسیستمها و زنجیرههای تأمین که قبلاً تحت فشار هستند، فشار وارد میکند.
اما بدتر شدن تنگناهای عرضه که تورم را تشدید می کند، تنها بخشی از هزینه ای است که شهروندان عادی از بحران آب و هوا می پردازند. آنها همچنین باید با انواع خطرات جدید یا رو به رشد کنار بیایند. برای مثال، در پاسخ به افزایش خطرات سیل، شرکتهای بیمه فلوریدا را ترک میکنند و شرکتهای بیمه بزرگتر در حال لغو بیمهنامههای مالکان خانه در منطقه هستند.
به طور مشابه، بیش از 340000 صاحب خانه کالیفرنیایی پوشش بیمه اموال خصوصی را به دلیل آتش سوزی هایی که در حال افزایش است از دست دادند و مجبور شدند به یک برنامه بیمه گران قیمت تحت حمایت دولت روی بیاورند.
بر خلاف اجماع نادرست اقتصاددانان کلان و بانک مرکزی، انقباض پولی قادر به کاهش تورم فعلی و آتی ناشی از بحران آب و هوایی نیست.
تورم ایالات متحده اخیراً به دلیل دلایل جانبی، از جمله قیمتهای واردات و انرژی بالاتر، افزایش شدید حاشیه سود شرکتها، و تأثیرات منفی گسترده (و ادامه دار) کووید روی بازارهای کار عمدتاً با دستمزد پایین، به شدت افزایش یافته است. در همان زمان، تقاضای کل به لطف افزایش بیسابقه ثروت خانوارها در طول سالهای 2020-22، بهویژه برای 10 درصد ثروتمندترین خانوارهای ایالات متحده، افزایش یافت.
در آینده، بحران آب و هوا و رانش عمومی به یک سیستم جهانی چندقطبی جنگجویانه، احتمالاً بر زنجیرههای عرضه جهانی فشار بیشتری وارد میکند که منجر به کمبود عرضه – و در نتیجه تورم – میشود، زیرا شرکتها زنجیرههای تامین را به سمت مکانهای امن ژئوپلیتیکی سوق میدهند.
این نوع تورم تنها با هزینه های اجتماعی بسیار بالا به انقباض پولی و افزایش بیکاری پاسخ می دهد. به جای آن نیاز دارد راه حل های هدفمنداز جمله کنترل (استراتژیک) قیمت، مقررات جدید برای مهار سفته بازی در بازار کالا، و سیاست های صنعتی و هزینه های عمومی برای تسریع گذار سبز.
هنگامی که عرضه متغیرتر می شود، سیاست مالی نیز باید تطبیق یابد: کاوش های موجود در مورد راه هایی برای تقاضای ثابت باید اقدامات کلان اقتصادی بسیار جسورانه تری را برای کنترل هزینه های اضافی در زمانی که عرضه به طور موقت محدود می شود، در بر بگیرد. این اقدامات باید شامل مالیات بر سودهای بادآورده (شرکت های بزرگ نفتی و دیگر انحصارطلب ها)، اولویت دادن به سرمایه گذاری عمومی و اعتبارات بانکی برای تولید انرژی های تجدیدپذیر و کربن زدایی، ضد انحصار و کنترل موثر هزینه های اضافی توسط ثروتمندان باشد.
این به معنای نرخ های بالای مالیاتی نیست، اگرچه ما فکر می کنیم که مالیات ها باید بر درآمدهای بالاتر افزایش یابد و بهشت های مالیاتی فراساحلی باید مهر و موم شوند. در عوض، پیشنهاد جان مینارد کینز برای کنترل تورم زمان جنگ از طریق الزام شهروندان ثروتمندتر به پس انداز بخشی از درآمد خود با سرمایه گذاری در اوراق قرضه با بهره، روشی بسیار انسانی تر برای محدود کردن هزینه ها نسبت به بیکار کردن افراد است.
سیاست پولی باید حمایت کردن این گونه ابتکارات سیاست مالی، به جای اینکه دولت ها را با افزایش نرخ بهره و خفه کردن اثرات مضاعف مخارج عمومی و تامین مالی انتقال آب و هوا، مسدود کنند.
تفکر ما در مورد سیاست پولی باید تغییر کند. به جای اینکه بانک های مرکزی را به عنوان حافظان قدرتمند، خیرخواه و تکنوکرات قیمت ها و ثبات کلان تلقی کنیم، زمان آن رسیده است که نقش آنها را به نقش آنها کاهش دهیم. خدمتکاران سیاست های مالی و صنعتی اینها باید به سمت ترویج کربن زدایی سریع و انتقال انرژی تجدیدپذیر هدایت شوند. تنها با انجام این کار میتوانیم از اختلالات ناشی از تغییرات آب و هوایی جلوگیری کنیم و به ثبات قیمت بیشتری دست یابیم.
اگر بانکهای مرکزی تمایلی به یادگیری نواختن کمانچه دوم نداشته باشند، در حالی که جهان ما میسوزد، به کمانچهبازی میپردازند.
-
توماس فرگوسن استاد بازنشسته در دانشگاه ماساچوست، بوستون، و مدیر تحقیقات در موسسه تفکر اقتصادی جدید است.
-
سرواس استورم یک مدرس ارشد در دانشگاه صنعتی دلفت است
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.