به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،
در آغاز سال، ران دیسانتیس به نظر می رسید که شاید بتواند پاسخی برای همه مشکلات حزب جمهوری خواه باشد.
برای اولین بار در دههها، یک سیاستمدار محافظهکار در مورد موضوعاتی که پایگاه پوپولیستی حزب را با تشکیلات محاصرهشدهاش متحد میکرد – و بدون ایجاد مقاومت از جانب دموکراتهای فلوریدا – به شهرت ملی رسید. به نظر می رسید که او راهی فراتر از اختلافات و شکست های 15 سال گذشته به جمهوری خواهان ارائه می دهد.
به نظر می رسد که آقای دسانتیس دیگر جوابگو نیست. اعداد نظرسنجی او در حال افزایش است. قدرت او به عنوان نامزد انتخابات عمومی زیر سوال رفته است. این تا حدی به این دلیل است که او در صحنه ملی دچار افت شده است، اما همچنین به این دلیل است که او به آرامی به یک نوع جمهوریخواه قدیمیتر تبدیل شده است – نوعی بدون پاسخ به مشکلات حزب.
او گرفتار مسائلی است که در گذشته باعث تفرقه و آسیب به جمهوری خواهان شده است، مانند سقط جنین، حقوق، روسیه و رفتار دونالد جی. ترامپ. در برابر آقای ترامپ و بدون دموکراتها به عنوان یک ورقه، غریزه او برای اتخاذ محافظهکارانهترین موضعگیری او را بسیار به سمت راست سوق داده است. او به تد کروز دیگری واگذار شده است.
آقای دیسانتیس احتمالاً هرگز سرگرم کننده ای مانند آقای ترامپ، سخنوری مانند رونالد ریگان یا فردی مانند جورج دبلیو بوش نخواهد بود که با او آبجو بخورد. اما برای رقابت بر سر نامزدی، او حداقل باید همان چیزی باشد که چند ماه پیش به نظر میرسید: نوع جدیدی از محافظهکار، که میتواند با تمرکز بر مجموعه جدیدی از مسائلی که او را به خود جلب کرده، به تشکیلات و پایهها علاقهمند باشد. در اینجا: مبارزه برای “آزادی” و علیه “بیدار”.
کمپینهای متفاوت آقای دیسانتیس علیه همه چیز، از محدودیتهای ویروس کرونا گرفته تا برنامههای درسی مطالعات جنسیتی، چندان محبوب نبود، حداقل از نظر نظرسنجی ملی، اما با این وجود، نوعی طلای سیاسی بود. این به او اجازه میدهد احساسات پایه جمهوریخواهان را هدایت کند و بدون توهین به حساسیتهای محافظهکار بورژوازی در مورد نژاد، مهاجرت و جنسیت، از فاکس نیوز استفاده کند. در واقع، بسیاری از محافظهکاران نخبه از محدودیتهای «بیدار شدن» و «ویروس کرونا» درست مانند رتبهبندی متنفر بودند. حتی برخی از دموکرات ها نیز با مواضع او همدردی کردند. در نتیجه، او در انتخابات فلوریدا با قاطعیت پیروز شد. حضور دموکراتیک در انتخابات افتضاح بود.
این ترکیب جذابیت پایه و نخبگان او را به یک نامزد طبیعی برای رهبری ائتلاف ضد ترامپ تبدیل کرد. در آخرین انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری، در سال 2016، آقای ترامپ مرکز رای دهندگان جمهوری خواه را در اختیار داشت و انشعابات مخالف خود را در هر دو طرف ترک کرد. سمت راست او، آقای کروز و محافظه کاران ارتدکس بود. در سمت چپ او، مارکو روبیو، جان کاسیچ و مؤسسه نسبتاً متوسط و تجاری دوستانه وجود داشت. هیچ یک از این چهرههای جناحی شانسی برای متحد کردن این دو گروه متفاوت نداشتند، اما برای لحظهای زودگذر پس از انتخابات میاندورهای در سال گذشته، به نظر میرسید که آقای دیسانتیس همه جناحهای مختلف که لزوماً ترامپ نیستند را زیر پرچم خود جمع کرده است.
از آن زمان، ائتلاف آقای دیسانتیس از هم پاشیده است. مبارزات سطحی او در مسیر مبارزات انتخاباتی ممکن است برای اکثر افراد مشهود باشد، اما چیزی که به راحتی نادیده گرفته می شود، مبارزه فراگیر برای ایجاد تعادل بین نیازهای رقابتی یک ائتلاف ایدئولوژیک متنوع در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان است.
چالش او دو نیمه دارد. اولاً، غریزه او برای حرکت به سمت راست در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان نسبت به زمانی که لیبرالهای «بیدار» شکست او بودند، پرمشغلهتر بود. به هر حال، فضای زیادی برای صف آرایی در سمت راست “wake” وجود دارد بدون اینکه کسی در سمت راست از خود بیگانه شود. از سوی دیگر، تلاش برای قرار گرفتن در سمت راست آقای ترامپ، خطر بیشتری را هم در مورد رای دهندگان عمومی و هم برای حامیان نسبتا میانه رو او به همراه دارد.
شاید تعجب آور باشد که آقای دیسانتیس در واقع در میان رای دهندگان میانه رو در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان بهترین عملکرد را دارد. این احتمالاً بیشتر نشان می دهد که کدام جمهوری خواهان نسبت به آقای ترامپ شک دارند تا در مورد آقای دیسانتیس، اما با این وجود به این معنی است که غرایز محافظه کارانه او مرتباً او را در تضاد با پایگاه خودش قرار می دهد.
در برخی موارد، تنش بین آقای دیسانتیس و پایگاه او اجتناب ناپذیر است – و حامیان میانه رو او گاهی شکست خواهند خورد. یک سیاستمدار همیشه نمی تواند هر حوزه ای را راضی کند. به عنوان مثال، سقط جنین یک مشکل مشروع برای آقای دیسانتیس – و همه جمهوری خواهان امروزی ایجاد می کند.
اما به نظر میرسد که آقای دیسانتیس همیشه از تعادل ظریفی که پیش رو دارد آگاه نبوده و در نتیجه مرتکب اشتباهاتی شده است. به عنوان مثال، موضع نسبتاً نرم او در قبال روسیه در مورد اوکراین نادیده گرفته شد که جناح راست نخبه، جنگ طلب و نومحافظه کار نه تنها به شدت به مهار روسیه اهمیت می دهد، بلکه به ناچار بخشی از هر ائتلاف موفق ضد ترامپ نیز خواهد بود. آقای دیسانتیس برای حمایت از آقای ترامپ نیازی به یک نئومحافظه نیست، اما به نظر می رسد که او باید از دفاع از اوکراین حمایت کند.
نیمه دوم این است که مبارزات برای “آزادی” و “از خواب بیدار” چسبی نبوده است که ائتلاف متفرق او را در کنار هم نگه دارد. تا اینجای کار در سال جاری، او اصلاً برای رقابت در مورد این مسائل تلاش کرده است. در عوض، سقط جنین، استحقاقات، روسیه و آقای ترامپ بر گفتگو غالب بوده اند.
از بین تمام اتفاقاتی که تا کنون برای آقای دیسانتیس در سال جاری رخ داده است، این ممکن است نگران کننده ترین و گویاترین باشد. اشتباهات تاکتیکی را می توان اصلاح کرد، اما اگر مبارزه برای “آزادی” و “از خواب بیدار” یک موضوع قدرتمند و سازماندهی نیست، پس او به ویژه با هیچ جمهوری خواه دیگری تفاوت ندارد.
این ممکن است کاملاً تقصیر آقای دیسانتیس نباشد. همه گیری ویروس کرونا پایان یافته است – حداقل برای اهداف سیاسی. اوج “بیدار شدن” نیز ممکن است آمده باشد و رفته باشد: به نظر می رسد قوس دعواهای فرهنگ چپ جدید به مرحله ای ارتجاعی خم شده است که در آن بحث به همان اندازه یا بیشتر بر محدودیت های پیشنهادی جمهوری خواهان در مورد کتاب ها، نمایش های درگ و برنامه های درسی تاریخ AP متمرکز است. مانند آخرین جنجال در مورد افراط و تفریط چپ. تجدید مبارزه یک ساله آقای دیسانتیس با دیزنی – که من فکر می کنم منشأ دقیق آن حتی بسیاری از خوانندگان همیشگی این خبرنامه را دچار مشکل می کند – نشانگر این است که کمپین او علیه “بیدار” در حال مبارزه برای اکسیژن است.
همزمان با محو شدن شمارههای جدید آقای DeSantis، مسائل قدیمی دوباره سر و صدا پیدا کردهاند. دادگاه عالی و ولادیمیر پوتین از آن مطمئن شدند. همینطور آقای ترامپ، که به آقای دیسانتیس به دلیل اظهارات قدیمی در مورد کاهش حقوق مورد حمله قرار گرفت. و در حالی که همه این مسائل آقای دیسانتیس را از طرق مختلف آسیبپذیر میکند، فرصتهای کمی برای حمله به آقای ترامپ وجود دارد.
به عبارت دیگر، تفویض اختیار آقای دیسانتیس تا حدودی به دلیل نیروهای خارج از کنترل او است. اما اگر «آزادی» یا «بیداری» کافی نباشد، او احتمالاً به مجموعهای از موضوعات جدید نیاز خواهد داشت تا رایدهندگانی را که برای همه آزاد باشند، به جز ترامپ متحد کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.