به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ساکنان شهر دانشگاهی دیویس کالیفرنیا در سوگ از دست دادن مردی هستند که می گویند به ابراز محبت و محبت به هر کسی که با او برخورد می کرد مشهور بود.
دیوید بروکس که توسط همسایگانش “مرد دلسوز” لقب گرفته بود، صبح روز 27 آوریل در همان نیمکت پارکی که سال ها روی آن نشسته بود، با ضربات چاقو کشته شد و گوش و قلب خود را به افرادی که با او صحبت می کردند، داد.
او همیشه مهربان ترین و شیرین ترین فرد بوده است. او سعی می کرد در حالت عشق خالص قرار گیرد و این درس ها را ارائه می داد، این بار در تاریخ [park] ماریا بروکس، خواهر بزرگتر دیوید، گفت.
قتل بروکس یکی از سه حمله چاقو اخیری بود که شهر دیویس، یک شهر دانشگاهی در حدود 15 مایلی (24 کیلومتری) از مرکز ایالت کالیفرنیا، ساکرامنتو، را لرزاند. در 30 آوریل، کریم ابونجم، یک دانشجوی 20 ساله در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، با ضربات چاقو در پارک سیکامور پیدا شد. روز بعد شخصی زنی را با چاقو از طریق چادری که در آن زندگی می کرد در منطقه مرکزی شهر اصابت کرد. او از این حمله جان سالم به در برد و در وضعیت بحرانی به سر می برد.
پلیس هنوز به طور قطعی این چاقوها را به یکدیگر مرتبط نکرده است. با این حال، این حملات باعث ترس در شهر کوچک کالج شده است. در میان نگرانی ها و حدس ها در مورد این که این چاقوها کار یک قاتل زنجیره ای است، موجی از تسلیت و ناباوری در مورد مرگ بروکس به وجود آمده است.
ماریا، 54 ساله، گفت: “من از حمایت باورنکردنی افراد در جامعه دیویس که غریبه بودند و اکنون احساس می کنم آنها یک خانواده هستند، داشتم.”
او و دیوید فرزندان یک مادر جامائیکایی و پدری فرانسوی-کرئول بودند، او و دیوید در محله ای از طبقه متوسط پایین در Duarte، شهری در 18 مایلی (29 کیلومتری) شمال شرقی لس آنجلس بزرگ شدند. ماریا به یاد می آورد که خواهر و برادرها تربیت سختی داشتند اما به طرز باورنکردنی نزدیک بودند. آنها هر دو در دانشگاه استنفورد تحصیل کردند و پس از فارغ التحصیلی به منطقه خلیج سانفرانسیسکو نقل مکان کردند. به گفته ماریا، وقتی در منطقه زندگی می کرد، بروکس یک سخنرانی تد با عنوان آرزوی من: منشور ترحم اثر کارن آرمسترانگ را تماشا کرد و به گفته ماریا، یک مراسم تجلی داشت.
او توضیح داد که بروکس به دریاچه مریت در اوکلند میرفت تا از مردم درباره اینکه دلسوزی به چه معناست، افکاری را که در یکی از بسیاری از دفترهایی که در دهه آینده جمعآوری میکرد، یادداشت میکرد، بپرسد. خواهرش گفت که او در سال 2009 به دیویس نقل مکان کرد و مغازه ای را در پارک مرکزی شهر راه اندازی کرد تا “کار شفقت” خود را تمام وقت انجام دهد. این سوال همیشه یکسان بود: “تعریف شما از شفقت چیست؟” او با گذشت زمان شروع به جمعآوری این دفترچهها کرد و به یکی از اعضای جامعه تبدیل شد.»
Breaux کتابی با عنوان Compassion: A Compilation of Concepts on Compassion در سال 2010 منتشر کرد و از او دعوت شد تا در شهرهای مختلف درباره اهمیت شفقت صحبت کند.
آخرین باری که ماریا برادر جوان خود را دید در اواسط ژوئیه 2019 بود. او، شریک زندگی و دخترش پس از اینکه شخصی تماس گرفت و به او اطلاع داد که بروکس بدون مسکن است، با او در دیویس ملاقات کردند. ماریا نگران بود اما برادرش به او گفت که خوب است.
او گفت: “من همیشه خواهر بزرگش بودم که می خواستم از او محافظت کنم.” “دیوید می خواست بیرون و در جامعه باشد و ما باید به ماموریت او احترام می گذاشتیم. با نگاهی به گذشته، باید بیشتر تلاش میکردم، اما میخواستم به او حس عاملیت بدهم، او مردی بالغ بود.»
در روزهای پس از قتل برادرش، ماریا میگوید که هر ساعت سایتهای خبری را تازه میکند تا ببیند آیا پلیس در سیل اخیر چاقوکشی دستگیری کرده است یا خیر. او امیدوار است فردی که برادرش را با چاقو زد دستگیر شود تا به کسی آسیب نرسد، اما میخواهد به نحوی همان دلسوزی را نشان دهد که بروکس تلاش کرد تا به کسی که جانش را گرفت منتقل کند. این ایده ای است که از خود بروکس در سال 2016 مطرح شد، زمانی که او از خانواده خود خواست که هر کسی را که ممکن است به او آسیب برساند ببخشند.
او گفت: “من می خواهم به طریقی با آن شخص به روشی امن ارتباط برقرار کنم، می خواهم بدانند عشق چیست، می خواهم داستان او را بدانم.” من میخواهم به نوعی پیام «اشکالی ندارد» را برای آن شخص ارسال کنم، حتی اگر زندانی شود.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.