به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیقابل توجه ترین چیز، تماشای همه آنها در گذشته، این است که چقدر ساده به نظر می رسد. ورودی های ابتدایی در پست دور. توپ های منقطع به یک تور خالی تبدیل شد و دروازه بان چندین یارد دورتر مانند یک مصدوم میدان جنگ پراکنده شد. هدرهای دو یاردی از روی شانههای مردان بتای قویتر استفاده میشود. پنالتی ها با قطعیت تیر و کمان ارسال می شود. اینها اهدافی هستند که افسانه را طلایی می کنند: بالاست، گوشت و سیب زمینی، موضوع کسل کننده ای که رکورد گلزنی در لیگ برتر انجام می شود.
و وقتی می گوییم ساده، نباید دچار توهم باشیم که کاری که ارلینگ هالند انجام می دهد آسان است. برعکس: این اوج شاید جسورانه ترین و پیچیده ترین پروژه ای است که در فوتبال انگلیس انجام شده است. باشگاهی که تنها با هدف جمع آوری و آموزش تیمی خریداری و بازسازی شد که هدف آن رساندن توپ به مناطق خطرناک حمله، بارها و بارها و بارها و بارها باشد.
راهنمای سریع
چگونه می توانم برای هشدارهای اخبار ورزشی ثبت نام کنم؟
نمایش دهید
- برنامه Guardian را از فروشگاه برنامه iOS در iPhone یا فروشگاه Google Play در Android با جستجوی “The Guardian” دانلود کنید.
- اگر قبلاً برنامه Guardian را دارید، مطمئن شوید که از جدیدترین نسخه استفاده می کنید.
- در برنامه Guardian، روی دکمه Menu در پایین سمت راست ضربه بزنید، سپس به تنظیمات (نماد چرخ دنده) و سپس Notifications بروید.
- اعلانهای ورزشی را روشن کنید.
برای این منظور، مالکیت ابوظبی سیتی تقریباً هیچ چیز را متوقف کرده است. سوابق انتقال نوشته و بازنویسی شده است. بهترین مربی جهان به خدمت گرفته شده و تقریباً هرچه می خواهد به او داده اند. تابستان گذشته تصور نادرستی وجود داشت مبنی بر اینکه خرید هالند به نوعی نشان دهنده گسست از روش کلاسیک پپ گواردیولا است. و با این حال به تیم های قبلی گواردیولا برگردید و یک موضوع تکاملی مشترک برای آنها وجود دارد: ماشینی که به آرامی مونتاژ می شود، فرآیندی که اصلاح می شود، دقیق می شود و در نهایت به یک نقطه تماشایی تیز می شود.
در بارسلونا، گل ها در ابتدا بین سه تیم جلویی ساموئل اتوئو، تیری آنری و لیونل مسی تقسیم شد. در آخرین فصل گواردیولا، در 2011-2012، تیم کاملاً حول محور مسی بازسازی شد که 50 گل در لیگ به ثمر رساند (بالاترین گل بعدی الکسیس سانچز با 12 گل). فرم گلزنی روبرت لواندوفسکی در بایرن مونیخ تنها در آخرین فصل گواردیولا ظاهر شد. دوران حضور گواردیولا در سیتی از الگوی مشابهی پیروی کرده است: تنها زمانی که اجزای تشکیل دهنده آن آماده باشند، او احساس می کند که آماده است مسئولیت گلزنی را به یک استعداد نسلی بسپارد. شایان ذکر است، این اولین باری است که یک بازیکن سیتی در هفت فصل هدایت گواردیولا کفش طلا را به دست می آورد.

در این زمینه، ورود هالند را می توان نه به عنوان انحراف از بینش او، بلکه کمال آن دانست. نقشها اکنون کاملاً مشخص شدهاند: ایلکای گوندوگان دیگر تهدیدی برای گل شناور نیست، برناردو سیلوا اکنون دیگر دویدن مورب دیرهنگام خود را در محوطه شش قدم انجام نمیدهد. فیل فودن، شاید کم نظم ترین مهاجم سیتی، در این فصل خود را در حاشیه دیده است. همه چیز برای یک هدف واحد تنظیم و تعدیل شده است: ارائه هالند با توپ تا حد امکان نزدیک به دروازه.
اما اجازه دهید به خود هالند بپردازیم. از این اورک گل عجیب و غریب، محصول ژنتیکی رویارویی آلف اینگه هالند، هافبک دهه 90 و یک کپی از Tekken 3 در پلی استیشن، چه باید بسازیم؟ شاید در وجود گلزن حرفه ای، این تلاش تا حد زیادی بی زرق و برق برای حجم بی رحمانه، خستگی درونی وجود داشته باشد: اهداف آسان، اهداف زشت، اهداف بیهوده، اهدافی که هیچ کس به یاد نمی آورد. چند گل از 260 گل آلن شیرر در لیگ برتر واقعاً به یاد ماندنی بود؟ چه لحظاتی است که روح را به هیجان می آورد؟ به بیان ساده تر: آیا چیزی جز اعداد سرد در این پدیده نورس الفی وجود دارد؟
واضح است که عنصری از تئاتر در هالند به طور کامل وجود دارد: منظره درونی و غالباً هیجانانگیز مردی درشت اندام که به سادگی شانههای خود را از مردان درشت اندام بالا میاندازد و توپ را به تور میکوبد. با این حال، یک ثبات کنجکاو و مسحورکننده در نحوه به ثمر رساندن گل هایش وجود دارد. همه به جز یک نفر از داخل محوطه جریمه آمده اند. اکثریت قریب به اتفاق گل های او با پای چپش به ثمر رسیده است و اکثریت قریب به اتفاق آن ها به سمت راست دروازه بان بوده است. شاید این به توضیح خشکسالی نسبی گل او در اواسط فصل کمک کند، خشکسالی که در شدیدترین حالت به هر سه بازی کشیده شد.
عقلی در اینجا نیز در کار است، ذهنی که زوایای و فضاها را قبل از رشد میبیند، ضعفهای دفاعی را بو میکشد، در کار یاد میگیرد. هالندی که در نیم فصل دوم دیدهایم، با حیوانی که در فصل اول دیدیم تفاوت ماهرانهای داشت: راحتتر آمدن به عمق برای دریافت توپ و شروع ضدحمله، درگیر شدن در بازیهای افزایشی خوشحالتر، تیزتر خارج از مالکیت توپ. . هنوز پیشرفت هایی در راه است، ترفندهای جدیدی برای یادگیری.
پس از ارتقاء خبرنامه

اما در نهایت به اهداف باز می گردد و برای سنجش اهمیت واقعی هالند در این فصل، بیایید یک جهان جایگزین بدون او در نظر بگیریم. بیایید بگوییم که به جای هالند، سیتی مهاجمی را در نقش هدفمند تقریباً مشابه به خدمت می گیرد و از قدرت او برای بردن توپ و ایجاد موقعیت برای دیگران استفاده می کند در حالی که به نوعی موفق به زدن گل صفر می شود. بیایید این شخصیت خیالی را، برای اهداف استدلال، “Wout Weghorst” بنامیم.
هالند را با Weghorst عوض کنید – و بقیه چیزها را بدون تغییر رها کنید – و سیتی تا کریسمس از رقابت قهرمانی خارج می شود. آنها تا زمانی که فصل برای جام جهانی قطر متوقف می شود، دوازدهم هستند، و حتی راهیابی به لیگ قهرمانان نیز یک شی از راه دور در افق است. آنها مقابل نیوکاسل و کریستال پالاس و استون ویلا شکست میخورند، با منچستریونایتد و برایتون و فولام مساوی میکنند. آینده گواردیولا مدت ها قبل از رالی اواخر بهار که به آنها کمک می کند تا به رده هفتم و صعود در لیگ کنفرانس اروپا برسند زیر سوال رفته است.
بنابراین با وجود تمام حس اطمینان، هالند یک قمار مجلل بود که نتیجه داد. یک نوع جسارت وجود دارد که کل تیم خود را حول مهاجمی بسازید که هرگز در لیگ برتر بازی نکرده است، که هرگز در هیچ یک از لیگ های داخلی که در آن بازی کرده بهترین گلزن نبوده است. شاید کارساز نباشد. شاید هالند در ماه آگوست مصدوم شود و ماه ها دور باشد.
این که به این شکل معلوم شد نه فقط برای هالند بلکه وضوح دیدی است که او را در مرکز خود قرار داد: ماشین درون ماشین درون ماشین. هالند زمانی فقط یک بچه بدخلق از Bryne بود و سیتی زمانی باشگاهی بود که در اطراف لشگرها می چرخید و ابوظبی زمانی فقط یک توده سنگ در بیابان بود. اکنون همه چیز بسیار ساده به نظر می رسد. اما بزرگنمایی کنید و یک چتزپاه نفس گیر در کار وجود دارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.