به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آو شاید این نیز تاریخ تاتنهام باشد. همانطور که سون هیونگ مین در پست دورتر دزدید تا بر روی صلیب هری کین ضربه بزند و غیر محتمل ترین کامبک ها را کامل کند، بازدم جمعی ممکن بود احساس شود، نه آنقدر سرخوشی که یک تسکین. شاید، علیرغم همه ظواهر ظاهری، این علت آنطور که به نظر می رسد غیرقابل نجات نباشد. شاید، با وجود همه چیز، چیزی در اینجا باقی مانده است که ارزش ذخیره کردن را داشته باشد.
این نیز به نوعی مناسب بود که سون باید قایق نجات خود را برای تاتنهام فراهم کند. بیش از هر کسی، سون است که توانسته است غم و اندوه حضور اسپرز را در این فصل به تصویر بکشد: زنگ خلق و خوی آنها، موسیقی متن دلانگیزشان. وقتی سون غمگین است، غیرقابل تصور است که هر کس دیگری ممکن است خوشحال باشد. و بنابراین در بازگشت مناسب او به فرم در هفته های اخیر – شش گل در 9 بازی برای باشگاه و کشور – شاید فال روزهای بهتری در پیش باشد.
و اگر به نظر می رسد همه اینها کمی به تساوی خانگی مقابل منچستریونایتد مربوط می شود که به آنها لطف کرد فراموش کردن بازی برای حدود نیم ساعت، پس این صرفاً معیاری از رحمت کوچکی است که هواداران تاتنهام می پذیرند. در اين لحظه – فعلا. لحظاتی در نیمه اول فاجعه بار بود که تکرار تسلیم مقابل نیوکاسل یونایتد نه تنها ممکن بلکه محتمل به نظر می رسید. دستها روی هم قرار گرفتهاند، در مقابل نم نم بادی، 60000 مازوخیست حاضر در ورزشگاه بهنظر میرسیدند که سرنوشتی را که برایشان پیش میآمد پذیرفته بودند.
خلق و خوی در شروع بازی نه سمی و نه پر شور بود، بلکه وجود نداشت. در حال حاضر انرژی بسیار کمی در این مکان وجود دارد، فقط یک نوع تلخی غرغروآمیز که با شعارهای گاه و بی گاه “Levy Out” نقطه گذاری شده است. به نوعی این باشگاهی است که بیحس شده است، نوعی خلاء عاطفی که زمانی اتفاق میافتد که شما فوتبال سقوط را انجام میدهید و در عین حال حتی دورترین احتمال سقوط را از بین میبرید.
شاید به همین دلیل بود که تیم تاتنهام بازی را با شور و نشاط و شور خون سرخ 11 مردی که به طور تصادفی برای هیئت داوران انتخاب شده بودند آغاز کرد. جدی، آنها به نظر می رسیدند که اگر چیزی بدی به آنها بگویید ممکن است شروع به گریه کنند. بنابراین، وقتی جیدون سانچو از فاصله 16 یاردی دروازه را باز کرد، در حالی که سه مدافع تاتنهام با جدیت از هر اقدامی که ممکن است به عنوان مقاومت تعبیر شود، اجتناب کردند، چندان تعجب آور نبود.
اگر تیم اریک ده هاگ حتی اندکی از کارایی وحشیانه نیوکاسل برخوردار بود، ممکن بود آنها نیز در عرض نیم ساعت از دید خارج شوند. همانطور که بود، آنها باید به گل دوم ساده و مضحک مارکوس راشفورد در نیمه دوم رضایت می دادند. هنر دفاع تک به تک این است که مهاجم را روی پای ضعیفترش نشان دهیم. اریک دایر، در حفظ یک بافر 10 یاردی سالم بین خود و راشفورد همیشه، به نحوی توانست او را به هر دو نشان دهد: مردی که نه آنقدر به فکر جلوگیری از یک گل بود، بلکه یک دید واقعاً، واقعاً خوب از آن هدف نداشت.
آیا تا به حال یک مسابقه حمل و نقل در لیگ قهرمانان اروپا اینقدر فاقد شدت اولیه بوده است؟ شاید این کیفیت عجیب و غریب بازی بود که یونایتد را وارد رگرسیون نرم نیمه دوم کرد: بدون شک از تلاشهای وقت اضافهشان در ومبلی در آخر هفته تضعیف شدند، آنها به سادگی به حالت رویایی عقبنشینی کردند، حرکتها را پشت سر گذاشتند، بازیافت کردند. توپ بدون تخیل و بدون سرعت. تعویض های ده هاگ از نظر تئوری منطقی بود اما در عمل تاثیر چندانی نداشت. حتی ضربه مجلل پدرو پوررو – یادآور این که وقتی به او اجازه داده می شود روی پای جلو بازی کند به جای اینکه دیوانه وار به سمت دروازه حرکت کند – چه کاری می تواند انجام دهد – نتوانست آنها را بیدار کند.
با این حال، زمانی که سون و اریک دایر فرصتهای بزرگی را برای به تساویکشی از دست دادند، به نظر میرسید که لحظهی تاتنهام تمام شده بود. و با این حال در 11 دقیقه مانده به پایان، کین یک فضای خالی در کانال سمت راست پیدا کرد، زاویه مناسبی را برای فشردن در یک ضربدر پیدا کرد، فرار سون را پیدا کرد، دوباره راه فرار را پیدا کرد. این یک هدف واقعی بود: فقط دو بازی خانگی در این فصل باقی مانده است، کین مطمئناً گزینه های خود را در تابستان امسال بررسی خواهد کرد، و بنابراین شاید این لحظه ای بود که این دو دوست قدیمی برای آخرین کار با هم متحد شدند.
اما آینده می تواند فعلا منتظر بماند. سازمان به طور کلی هنوز درهم شکسته است: بدون مربی، بدون مدیر ورزشی، رئیس مورد نفرت بخشهای زیادی از هواداران، مهاجم ستارهای که میخواهد ترک کند، بدون استراتژی جذب نیرو، بدون سبک بازی تعریفشده، بدون حس واقعی ارزشها یا اولویتهایی فراتر از اینکه بخواهیم، میدانی، خیلی بزرگ باشیم. و با این حال، هنگامی که سوت تمام وقت به صدا درآمد، غرغر رضایت در اطراف ورزشگاه تاتنهام هاتسپور از یک میل متفاوت صحبت می کرد: میل به صرف احساس کردن دوباره چیزی.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.