به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
چه زمانی مشخص شد که منچسترسیتی در این بازی برنده شد، بلکه کاملاً اجتناب ناپذیر شد؟ و نه تنها برنده شدن در آن، بلکه ارائه بهترین خفههای ورزشی؟
شاید لحظه 25 دقیقه ای بود که راب هولدینگ وحشیانه مانند قطره آب روی یک تابه داغ به بیرون پرید، زمانی که کوین دی بروین پشت سر او خرگوش می کرد، لحظه ای از وحشت کامل موقعیتی بود، زمانی که به نظر می رسید بازی به طور ناگهانی سقوط کرده است. جدا در برابر آن فشار آبی آسمانی.
شاید گرهگشایی واقعاً با گل چهارم اتفاق بیفتد، اولین گل ارلینگ هالند، زمانی که رک و پوست کنده، کمی ترسناک بود: وحشیانه خوب، اما همچنین به طرز عجیبی بازیگوش در میان آن همه فشار کبودی.
اما کاملاً آن هم نبود. بازگشایی در 10 دقیقه ابتدایی شروع شد، پنج دقیقه ابتدایی، شاید در چند ثانیه اول، زمانی که ناگهان هوا از پشت بام استادیوم مکیده شد و آرسنال از قبل نفس نفس می زد، می چرخید و سعی می کرد فضا و زمان پیدا کند. جای پا در این مورد
در پایان این شکست 4-1 تنها رقبای جدی سیتی در لیگ در این فصل کامل شد.
تیمهای پپ گواردیولا همیشه به دنبال کنترل، تسلط بر فضا، دادن هوای نفس به حریف بودهاند. این مطمئناً کبودیترین، ضربهزاترین و سختترین نسخه از آن الگو تا به امروز است. تماشای شهر هیجانانگیز است، اما نه به سبک تزیینی تکرارهای قبلی. آنها با یک برنامه به اینجا آمدند. و آن طرح این بود: ما به سادگی از شما عبور می کنیم. و هنگامی که شما توپ را در اختیار دارید، ما نیز مستقیماً از میان شما عبور خواهیم کرد.
از آن دسته آبی آسمانی، سیتی آرسنال را به مکانی وحشتناک در اینجا برد. نگذاشتند بروند.
و از آنجایی که سیتی سه گانه را به دست نمی آورد، احتمالاً زمان آن فرا رسیده است که سؤالات گسترده تری را بپرسیم که اکنون در پشت صحنه آزاردهنده هستند. آیا این تیم بهترین، بی امان ترین، درخشان ترین تیمی است که لیگ برتر تا به حال دیده است؟ شاید. اما به نظر چیزی متفاوت نیز میرسد، نمونهای واقعاً نادر از این که این ورزش تیمی غیرممکن پیچیده احتمالاً تا چه حد به تسلط کامل فیزیکی و فنی نزدیک است.
شکست ناپذیر یک کلمه احمقانه در ورزش است. ورزش در مورد بازی، متغیرها، پیچ و تاب است، جایی که هر کسی هنوز می تواند هر کسی را شکست دهد. اما آیا آنها می توانند؟ طی هفت سال سیتی چنین تلاقی فوقالعادهای از استعداد، تناسب اندام، حرکت، شیمی و بازی سیستمی ایجاد کرده است.
در این دوندگی، با این بازیکنان در این فرم، واقعاً لازم نیست که این تیم سیتی برای پیروزی، کاری استثنایی یا غیرعادی انجام دهد، الهام بگیرد و لحظاتی پر از لطف را بیابد. آنها فقط باید بازی را فشار دهند.
نسخههای قبلی ممکن است نوعی احساس خطر، شکنندگی، قمار بر روی بارهای اضافی و فضای پشت سر، موسیقی فری جاز خلاقانه نواختن بدون پایاندهنده شناختهشده را ارائه کرده باشند. آن یادداشت های ناشیانه، سازش در طراحی، دیگر وجود ندارد. و در اینجا سیتی چیزی کاملاً جذاب و کاملاً مسلط تولید کرد.
از همان ابتدا صدایی واقعی از زرق و برق رویداد در اطراف اتحاد وجود داشت. همانطور که خورشید در زیر آن غرفههای لولهای عظیم و در حال فرورفتن فرو میرفت، کنار زمین مملو از چهرههایی بود که صحنه را میسازند، شیرهای متحیرکننده تریبون NBC، تریبون BT، بچههای تلویزیون فرانسوی، ریو و گرام و لی، اینجا متأسفانه در معرض دید قرار نگرفته بودند. نوئل گالاگر با یک کت ارتشی چیزهایی را می گوید که نوئل گالاگر همیشه می گوید، و حتی خود جام لیگ برتر درخشان به نظر می رسد و منحنی های خود را در نوارهای خنثی نشان می دهد. تیم قانون شماره 1 را تنظیم کنید. با تروفی تماس چشمی نداشته باشید.
از همان سوت اول، سیتی وحشیانه بود، به کنترل شده ترین حالت. این نسخه غیر تماسی کاهنده، غلتک بخار، کار بازوی قوی بود. آنها هر حرکتی را در سرچشمه فشار میدادند و خفه میکردند، آسمان هوا را آبی میکردند، خطوط و زوایا را مسدود میکردند، زمان را از دست میدادند، ثانیهها را از هر لمسی حذف میکردند، و آرسنال را مجبور میکردند که دقیقاً در لبه اعصاب خود زندگی کند.
هولدینگ در اینجا به سخت ترین کار فعلی در فوتبال جهان متهم شد، تلاش برای جلوه دادن هالند در مقیاس انسانی، تلاش برای خفه کردن آن انرژی غیرقابل مقاومت فوتبال رعد اسا. هولدینگ بد بازی نکرد و حتی در اواخر گل آرسنال را به ثمر رساند. او به تازگی از عنصر خود خارج شده بود، یک ماشین آنالوگ از او خواسته می شد که در یک چرخش بی رحمانه باند پهن با فیبر فوق العاده سریع وجود داشته باشد.
گل اول از یک چرخش و تخلیه هالند به دی بروین رسید، که ضربه او بیرون از تیرک دروازه شروع شد و از روی انگشتان آرون رمزدیل وارد دروازه شد.
دومین مورد در نیمه نیمه یک جایزه VAR با تاخیر بود. ضربه سر جان استونز دقیق بود، و در یک کمان در حال سقوط از طریق رمزدیل به گوشه ای دور برگشت، شاید ملایم ترین لحظه نیمه، یک میکروثانیه برای کشیدن نفس. هالند در نیمه دوم یک بار دیگر برای دی بروین ساخت.
و دی بروین تیتر خبرها خواهد بود. او در این تیم بسیار حیاتی است، نقطه مقابل کمال حفاری ماشینی، رادیکال آزاد تعیین شده. اما این بیش از هر چیز یک عملکرد تیمی بود که به نوعی کمال بود: فیزیکی، فنی و تاکتیکی.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.