به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ماولین خاطرات خانه مربوط به خداحافظی است. آنها حرکت به درخواست شخص دیگری، برداشتن، بسته بندی و رانندگی کردن هستند. گاهی اوقات به دلیل پروژههای «بازآفرینی»، تخریب یا تخلیههای قدیمی بود. وقتی بزرگتر شدم، بیثباتی جابهجاییهای دوران کودکی با من باقی ماند، زیرا خانهای را در میان شکافهای بحران مسکن پیدا کردم.
من در بسیاری از مکانهای مختلف زندگی کردهام – بیش از 25 سال تا 30 سالگی. من در یک نمایشگاه اتومبیل، در سالنهای دانشجویی و اتاقهای تنگ با خانوادهام در خانههای دیگران زندگی کردهام. من خانه ام را در طبقات، در محل اقامت موقت، در یک کلبه در حومه شهر و بالای یک فروشگاه اسنپی اسنپس ساخته ام.
در نتیجه، اغلب به این فکر کرده ام که چگونه خانه می سازیم. گاهی اوقات این یک جزئیات داخلی است، یک پرتاب پاستلی. گاهی اوقات این یک کد پستی است که شما به یاد می آورید، سپس فراموش می کنید، سپس دوباره در ساعت 3 صبح به یاد می آورید، در حالی که بیدار دراز می کشید و متعجب هستید که چگونه همه چیز تغییر کرده است به جز شکاف های سقف.
اولین آدرسی که یاد گرفتم به لطف زحمات مادرم بود. من بارها و بارها آن را مرور کردم، به روشی که یک کودک انجام می دهد، اجازه داد کلمات در دهانم حلقه بزنند، حافظه عضلانی ایجاد کرد، بنابراین اگر زمانی گم شدم، می توانم دوباره راه خانه را پیدا کنم: W13 OSB.
این در سال 1993 بود، زمانی که مادرم، برادرم و من سرانجام در یک آپارتمان طبقه سوم در املاک گرین من لین در وست ایلینگ مستقر شدیم. دیوارهای بیرونی با بتن خاکستری و سنگریزه های خراش پوشیده شده بودند. در روزهای گرم، خورشید خطوط گرمایی مبهم ایجاد میکند که از زمین بلند میشوند و کل ملک را شبیه سراب میکند.
در هفت سالگی، من مسحور تکه های ریز و دندانه دار سنگریزه شدم که در زیر نور خورشید مانند ژئودهای کهربا و ابسیدین می درخشند. من ساختمان را به عنوان یک ظرف تپنده برای انرژی معنوی تصور می کنم. در واقع، سنگریزه ترکیبی از سنگ آهک است که گاهی با ماسه و شن مخلوط میشود و به دیوارهای خارجی «خراش» میشود. از دهه 1890 در بریتانیا به عنوان روکش عایق استفاده میشود، اما بیشتر برای پنهان کردن آجرکاریهای نامرغوب استفاده میشود و به یک زیبایی شناسی مرتبط با مسکن شهری تبدیل شده است. در حال حاضر آنقدر غیر مد شده است که می تواند ارزش یک ملک را تا 5٪ کاهش دهد. در حالی که در سنگریزه های کریستالی به دنبال معنا می گشتم، غافل بودم که سنگریزه غفلت را پنهان می کند.
به سختی می توان خاطرات لطیف را از املاک خود استخراج کرد، که سال ها با غفلت مواجه شد، و همانطور که می نویسم تخته شده، مهر و موم شده و برای تخریب آماده شده است. املاک Green Man Lane در سال 1977 ساخته شد و یکی از بسیاری از آزمایشهای مسکن اجتماعی پس از جنگ بود که نشاندهنده زمانی بود که فشار برای افزایش مسکن اجتماعی در بریتانیا وجود داشت.
این ایده همیشه در عمل کار نمی کرد. تقریباً بلافاصله، مسکن اجتماعی به محلی برای تمسخر و غفلت تبدیل شد. یکی از دلایل این امر، سیاست حق خرید حزب محافظهکار است که در قانون مسکن مارگارت تاچر در سال 1980 معرفی شد، که به مستاجران در مسکنهای شورایی امکان خرید خانههای خود را با یارانههای دولتی میداد. این خصوصیسازی سهام مسکن با ایجاد کسری عظیم مسکن اجتماعی، پس از فروخته شدن و هرگز جایگزینی آن، نقش بزرگی در بحران کنونی ایفا کرد. در سال 2020، تنها 6644 خانه اجتماعی در انگلیس ساخته شد، اما 28796 خانه به دلیل فروش و تخریب از بین رفت. به گفته Shelter، در انگلستان، اکنون 1.4 میلیون خانوار کمتر از سال 1980 در مسکن اجتماعی وجود دارد.
بحران مسکن که ما خود را در آن می یابیم بسیاری از جوامع مانند املاک گرین من لین را توخالی می کند. بعد از اینکه ما ملک را ترک کردیم، آن درس های اولیه در مورد سهل انگاری و بی ثباتی مسکن به دنبال من آمد. من باید چندین بار در زندگی ام یک کدپستی را حفظ کنم.
وقتی 15 ساله بودم، خانواده ام به آپارتمانی در بالای یک نمایشگاه اتومبیل در ولز نقل مکان کردند که به نام مالک نامرئی نام داشت: WR Davies. این آپارتمان با پنجرههای بزرگ و بهاندازه دیوار قاب شده بود که اقیانوسهایی از نور را به داخل میفرستاد و ما را – یک خانواده قهوهای رنگ در یک شهر کوچک ولز (جمعیت: 5948 نفر) – حتی بیشتر در معرض دید قرار میداد. ما در طبقه آخر زندگی میکردیم، با نمایشگاه فعال در طبقه پایین، و آپارتمان ما یک اتاق نشیمن بزرگ، یک حمام کوچک و یک راه پله سیمانی منتهی به آشپزخانه داشت. احساس میکردم که برای استفاده کارگران ساخته شده است که صاحبخانه با عجله آن را به یک آپارتمان تبدیل کرده است، و ما آن را با سیمهای آشکار و لولههای مسی به اشتراک گذاشتیم. بارها و بارها بوی لاک پشت و شامپو ماشین CarPlan Triplewax از پایین اتاق نشیمن را پر می کرد.
در WR Davies، حداقل نور کم نبود. حتی ممکن است این پنجره ها به مفهوم “پنجره روبانی” لوکوربوزیه تشبیه شود – مجموعه ای از پنجره ها که در کنار هم قرار گرفته اند تا یک نوار افقی پیوسته را تشکیل دهند. معمار پیشگام مدرنیست در طرح پنج نقطهای خود برای معماری بهینه، عنوان کرد که پنجرهها باید در تمام طول خانه باشند تا همه اتاقها بتوانند نور برابر داشته باشند. اگرچه او دقیقاً از نمایشگاههای اتومبیل برای همه حمایت نمیکرد، اما شایان ذکر است، زیرا نور طبیعی در خانهها تضمین نمیشود، به لطف برنامهریزیهایی که به توسعهدهندگان اجازه میدهد آپارتمانهایی بدون پنجره بسازند.
ماهي كه به آنجا نقل مكان كرديم، مادرم پرده هاي توري ارزان قيمت و سفيد رنگي با طرح هاي بديعي از لاله هاي چرخان را با زحمت مي دوخت و آويزان مي كرد تا با ديد ما مبارزه كند. او هفته ها دوخت و آنها را از پارچه های پلی استر درست کرد. پرده ها، مانند غزال، پنجره های مهر و موم شده به ارتفاع 8 فوت را پوشانده و روی زمین می افتند. یکی از کارهای من این بود که هر دو هفته یک بار آنها را بشویم: جهنم محض.
آن آپارتمان یکی از موارد متعدد در این کشور بود که مردم در مکانهایی زندگی میکردند که برای زندگی در آنها طراحی نشده بود. ممکن است دفتر خانه مهاجران را در پادگان ناپیر در کنت اسکان دهد، شوراهای محلی کانتینرهای حملونقل را برای اسکان افراد بیخانمان و اجارهکنندگان ارائه میدهند. «سرپرست اموال» (جایی که در مکانهای خالی مانند ساختمانهای اداری زندگی میکنند)، خانههایی که دارای چندین شغل هستند (که بیش از یک خانوار در یک ملک مشترک هستند)، یا فقط گزینههای خوابگاهی از نوع تخت در سوله. میلیونها نفر در خانههای نامناسب زندگی میکنند و سعی میکنند از شرایط غیرممکن، یک پرده خالص، بهترین استفاده را ببرند.
پس از یک سال، خانواده من از WR Davies اخراج شدند تا راه را برای یک شرکت سودآورتر باز کنند. فکر می کردم چه چیزی می تواند جایگزین خاطرات نوجوانی من از موسیقی گاراژ بریتانیا و شستن پرده های ویکتوریایی شود. امروز یک پمپ بنزین است.
زمانی که خودم مستاجر شدم، در 20 سالگی، تأثیر تغییرات در چشم انداز مسکن را به طور مستقیم احساس می کردم: سیاست مسکن اجتماعی سهل انگاری، مالکان و توسعه دهندگان خصوصی غیرقانونی، و کمبود شدید سهام مسکن. در سال 2010، من در اتاقی در نیو کراس، جنوب لندن، کپک زدم و به 3 درصد خانوارهای انگلستان پیوستم که حداقل در یک اتاق خود رطوبت دارند. وسواس پیدا کردم که تکه سیاه خزنده از دیوار بالا می رفت. وقتی شب غلت میزدم، بازویم در برابر کپک سرد و خیس مسواک میزد و به خود میپریدم.
قالب باعث شد سینه ام سفت شود و بوی آن مرا از اتاق بیرون بیاورد. من شکایات طولانی را برای صاحبخانهام نوشتم، هر ایمیل ناامیدتر میشد، با اشتباهات املایی که انگشتانم از عصبانیت میلرزیدند. حدس میزنم که این فقط نادیده گرفتن من را آسانتر کرد. او به من پیشنهاد داد که از خشک کردن لباس در خانه خودداری کنم.
مبه دلیل قیمتهای بالاتر و رشد درآمد پایین، احتمال داشتن یک خانه در سن 30 سالگی به نصف بیشتر از بچههای بومی است. در دهه 1980، یک زوج معمولی در اواخر دهه 20 زندگی خود حدود سه سال طول می کشید تا برای یک سپرده متوسط پس انداز کنند. امروز، 19 سال طول می کشد. اجاره نشینان نیز با افزایش 239 درصدی در افراد 55 تا 64 ساله که بین سال های 2011 تا 2022 به دنبال سهام خانه هستند، پیرتر می شوند.
گروه های به حاشیه رانده شده مانند مهاجران طبقه کارگر، تراجنسیتی ها و مادران مجرد باید با تبعیض مقابله کنند. و صاحبخانهها میتوانند کار یافتن مستاجران جدید را به مستاجران فعلی برون سپاری کنند، در فرآیندی که به عنوان «چرخش» شناخته میشود.
بهعنوان یک اجارهدهنده سریال، مجبور بودم ماهها تستهای هم خانه را تحمل کنم، در آشپزخانه غریبهها بنشینم و انتظار داشتم نسخه بهینهشدهای از خودم را اجرا کنم. گاهی اوقات مصاحبههای گروهی انجام میشد، همه ما مثل یک آزمایش اجتماعی به سبک ارباب مگسها کنار هم میرفتیم، جایی که گستاخترین افراد در میان ما جوکهای بلندی میکردند. برخی از کاندیداها ژن فروش نابغه را داشتند و درباره چیزهایی بحث می کردند که به اندازه کافی جریان اصلی بود تا واکنش مثبت را برانگیخت: معمولا The Wire.
هم خانه های احتمالی از من پرسیدند که آیا فیلم های کلدپلی یا پدرو آلمودوار را دوست دارم تا بفهمند که آیا کاندیدای شایسته ای هستم یا خیر. در یک بازدید در یک تعاونی مسکن، به من گفتند که همه در روز یکشنبه یک مغازه بزرگ میکنند، شامهای گروهی اجباری است، و باید یک رویکرد آزادانه برای مصرف مواد مخدر وجود داشته باشد – اشاره به بونگ سبز فلورسنت در اتاق نشیمن. و (تعدادی) کپی از آقای نیس روی قفسه. مطمئناً، پس از اینکه به اتاق (که البته جادار بود) نگاه کردم، آخرین سوال امیدوارکننده از من پرسیده شد: «پس، آیا اسید میخوری؟»
تیدر اینجا سیاستهای واضحی وجود دارد که باید فوراً از دولت درخواست کنیم: اجرای هدف (حداقل) 35 درصد مسکن واقعی مقرون به صرفه که برای توسعههای جدید توسط صدیق خان شهردار لندن تعیین شده است، حمایت از ثبت مالکان که قوانین رفتاری را اجرا میکنند و اپراتورهای غیرقانونی را منع میکنند، اخراج بدون تقصیر، بالا بردن استاندارد تمام مسکنهای اجتماعی جدید، تضمین «حق بازگشت» برای همه ساکنان ساکن در املاکی که تحت طرحهای بازسازی هستند، و ارائه سقف اجاره بها در بخشهای اجتماعی و خصوصی.
اما ما همچنین باید به دنبال پاسخی فراتر از دولت باشیم تا چگونه خود را از این باتلاق بیرون بیاوریم. دولت ممکن است مسکن اجتماعی فراهم کند، اما آزادی را از نابرابری اعطا نمی کند. سیاست ممکن است نقطه شروعی برای تغییر باشد، اما اینطور است آ مکان به جای را مکانی برای تمرکز توجه ما ما میتوانیم روی راهحلهای اجتماعی تمرکز کنیم، مانند پیوستن به اتحادیههای مستاجران یا آموزش ساده به جوانان درباره مدیریت مسکن. ما باید از راهحلهای رادیکال طراحی مسکن، از طریق مجموعههایی مانند Decolonise Architecture، DisOrdinary Architecture Project، و طرحهایی دعوت کنیم که اطمینان حاصل شود خانههای ما میتوانند در شرایط اضطراری آب و هوایی به اهداف سبز متعهد شوند.
بی ثباتی مسکن یک اختلال بی امان است. اما من را به سؤالات جدیدی در مورد خانه سوق داد. من جایی و هیچ کجا و همه جا زندگی کرده ام. من در مکانهایی زندگی کردهام که ممکن است به لطف سیاستهای نژادپرستانه در مقاطع دیگر تاریخ از من دور شوند. من در گوشه های نامناسب زندگی کرده ام، مکان هایی که به من آموختند چگونه یک اتاق خواب بسازم، از دست بدهم و دوست داشته باشم. آموخته ام که وقتی از چیز بهتری دفاع می کنیم، تمرکز بر شادی ها آرامش بخش است.
از آنجایی که لحظهای احساس آرامش میکنم، به من یادآوری میشود که خانهای که در حال حاضر در آن زندگی میکنم در اختیار شغل من و اقتصاد بازار است و امنیت، در شرایط مزمن بحرانی که همه چیز را درگیر میکند، امری مسلم نیست. من همچنان به خودم اجازه می دهم رویاپردازی کنم. من به یاد دارم که مسکن یک حق است، اما مانند یک لوکس است. و آن خانه سیاسی، دگرگون کننده و چیزی است که ارزش مبارزه برای آن را دارد.
همه خانههایی که تا به حال در آن زندگی کردهام نوشته کایران یتس توسط Simon & Schuster (14.99 پوند) در 27 آوریل منتشر شده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.