به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ممن و هم خانههایم در ماه سپتامبر با اعلامیه اخراج بدون تقصیر مواجه شدیم، و بنابراین شب سال نوی گذشته را صرف حمل و نقل داراییهایم در جنوب لندن کردم و به خانه خانوادگیام در یک املاک مسکن اجتماعی برگشتم. تجربه تحقیرآمیزی بود. بازگشت به خانه در اواسط 20 سالگی شبیه یک گام به عقب بود، اما اگر به بازار اجاره برگردم با حداقل 75 درصد افزایش قیمت مواجه بودم، بنابراین غرورم را قورت دادم.
وقتی از اینکه از آپارتمانم بیرون رانده شده ام، یک جوابی که چند بار دریافت کرده ام این است: “خب، حالا شما در خانه هستید، می توانید برای سپرده پس انداز کنید و ملکی بخرید، و پس از آن مجبور نیستید دوباره نگران آن باشید.»
اما من تمایلی به خرید خانه ندارم. اگر گزینه ای برای اجاره پایدار و طولانی مدت در بریتانیا وجود داشت، آن را قبول می کردم. می دانم دیوانه به نظر می رسد. برای بسیاری، به نظر نمی رسد که جوانی خود را به عنوان یک راهپیمایی آهسته به سمت نردبان مسکن نبینند، به نظر می رسد که فقدان آرزو را نشان می دهد. به هر حال، صاحبان خانههای جوان بالقوه، میدان نبرد سیاسی را اشغال میکنند و هر دو حزب اصلی تلاش میکنند تا پیشنهادات خود را برای «خریدارانی که برای اولین بار» خریداری میکنند، اصلاح کنند.
اما حتی با مواجهه با حاشیههای ناهموار بازار اجاره، نمیتوانم احساس کنم که آیین مالکیت خانه تحمیلی بر جوانان است: وقتی به دلایل واقعی مردم برای خرید خانه میپردازید، چقدر از آن میخواهید. به میل واقعی منتهی می شود، و چقدر از آن نیروی شرایط است؟
انگیزه صرفه جویی و خرید در اسرع وقت تا حدی به عدم اطمینان و ضعیف بودن بازار اجاره بستگی دارد. افزایش اجاره بها، عدم محافظت در برابر اخراج بدون تقصیر، حقوق اندک برای مستاجران و آزادی اندک برای تغییر دکوراسیون یا حتی داشتن حیوانات خانگی. همه اینها دلایلی است که مردم آرزوی مالکیت خانه های خود را دارند، و همچنین وعده امنیت طولانی مدت در دوران بازنشستگی شما، زمانی که در نهایت در خانه ای بدون رهن زندگی می کنید. و البته انگیزه های زیادی برای خرید خانه های بیشتر و استخراج سود از آنها وجود دارد. به نظر می رسد رویای بریتانیایی اغلب شامل فرار از تهدید صاحبخانه با تبدیل شدن به یک مالک است.
اما با این وجود، مالکیت خانه برای من نامطلوب باقی می ماند. من بانک مامان و بابا ندارم، بنابراین باید سالها صرف صرفهجویی کنم و پوند و سکه را کنار هم بخرم به امید اینکه به اندازه کافی پس انداز کنم. و با ادامه افزایش قیمت مسکن، تیرک های دروازه به طور مداوم تغییر می کنند. حتی اگر بودجهای را به دست بیاورم، احتمالاً باید خانهای بخرم که دور از جایی که در Battersea بزرگ شدهام، بخرم. و جدای از همه اینها، پرداختن به دردسر و هزینه های نگهداری و تعمیرات نیز چشم انداز هیجان انگیزی نیست.
من ترجیح می دهم پولم را صرف مد، غذا خوردن در بیرون از خانه، بلیت کنسرت کنم – که به عنوان شرکت در اقتصاد نیز شناخته می شود. من می دانم که در مورد مسئولیت مالی سخنرانی خواهم کرد، اما اگر سخت کار کنید باید بتوانید برای چیزهایی که شما را خوشحال می کند هزینه کنید.
چرا بسیاری از ما مالکیت خانه را به عنوان پیش فرض برای فرار از مشکلات بازار اجاره پذیرفته ایم؟ به نظر می رسد امنیت مالکیت خانه بیش از حد فروخته شده است. کنجکاو بودم که درباره ظهور «زندانیان وام مسکن» بخوانم که با بی خانمانی و ویرانی مالی مواجه هستند، زیرا آنها خانه هایی را با نرخ های بهره متغیر خریداری کردند که اکنون افزایش یافته است. به طور فزاینده ای آشکار می شود که هم اجاره دهندگان و هم مالکان با درآمد متوسط و پایین بازنده بزرگ بازی مسکن هستند، اما به نظر می رسد که این نگرانی های مالکان خانه ها اولویت سیاسی بزرگ تری است. اتحادیه های مستاجران و کمپین های اجاره نشینان در سراسر کشور به شدت با اخراج های ناعادلانه مبارزه می کنند، اما به نظر می رسد که صدایی در میان هیچ یک از احزاب سیاسی اصلی پیدا نمی کنند.
آیا نمیتوانیم بازار اجارهای داشته باشیم که در آن مسکنهای تمیز، ایمن، مقرون به صرفه و تحت کنترل اجاره به مستاجران ارائه شود که بتوانند برای تمام زندگی خود روی آن حساب کنند؟ من می دانم که این امکان پذیر است، زیرا اکنون در آن زندگی می کنم – خانه خانوادگی من در یک مجتمع مسکونی اجتماعی، جایی که از سال 1998 در آن زندگی می کنیم. اما مسکن اجتماعی هنوز به عنوان یک شرمساری موقت در نظر گرفته می شود، چیزی که ما باید آرزوی منقرض شدن آن را داشته باشیم. مالکیت خانه، به جای سیستمی که نیاز به گسترش دارد.
تحقق این امر مستلزم اقدام رادیکال است، اما نه جهشی تخیلی. در آلمان، میزان مالکیت خانه در سال 2021 تنها 49.5 درصد بود و قراردادهای اجاره نامحدود رایج است. در حالی که یافتن مسکن اجاره ای می تواند دشوار باشد، اجاره یک هنجار است – ترجیح داده می شود، حتی – و انعطاف پذیری و مقرون به صرفه بودن را ارائه می دهد که مناسب جوانانی است که خواهان آزادی بیشتر هستند و همچنین افراد مسنی که پس از ترک خانواده خود راضی به کوچک شدن در دوران بازنشستگی هستند. لانه. در همین حال، فنلاند در تلاش برای پایان دادن به بی خانمانی، یک سیاست مسکن اول را در سال 2008 ارائه کرد و برای همه کسانی که به خانه نیاز دارند، خانه ارائه کرد، زیرا هلسینکی عرضه انبوه مسکن اجتماعی را حفظ کرد. سهام مسکن اجتماعی بریتانیا به دلیل حق خرید مارگارت تاچر از بین رفت و منافع طبقاتی جدید در مالکیت خانه ایجاد کرد. اما اگر اراده سیاسی وجود داشت، میتوان زیرساخت مسکن اجتماعی ما را بازسازی کرد.
من می دانم که وضعیت مسکن در بریتانیا یک شبه تغییر نخواهد کرد. اگر حرفه ام خوب پیش برود، تقریباً مطمئناً خانه ای خواهم خرید. اما من افراد هم سن و سال خود را می بینم که وقتی خرید خود را در رسانه های اجتماعی اعلام می کنند کلیدهای خود را با چهره های درخشان به هم می زنند و تعجب می کنم که چگونه می توانند اینقدر مشتاق باشند. از برخی جهات شبیه یک تله است. به این فکر میکنم که وقتی در نهایت شکست را پذیرفتم و وام مسکن گرفتم، پست اعلامی من چه میگفت: “آنها من را گرفتند.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.