به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،
لوگانویل، ویز – برندا استاتز روزی که لئون، شوهر 34 ساله اش را از دست دادند، باران را به یاد می آورد. طوفان هفتهها بود که زمینهایشان را غرق کرده بود، برداشت محصول را به تأخیر انداخته بود، سقف انباری را که آقای استاتز در آنجا کارهای صبحگاهیاش را تمام میکرد، کوبید، سپس به زندگیاش پایان داد.
روز دوشنبه 8 اکتبر 2018 بود. آقای استاتز، پدر سه فرزند، پدربزرگ یک فرزند، 57 سال داشت. یادداشتی در جیب شلوار کارش توضیح میداد که چگونه افسردگی امید و غرور او را برای اداره یک مزرعه شیری نسل سوم سلب کرده است.
بیشتر خانوادههایی که خانم استاتز میدانست در انزوا متحمل چنین خسارتهایی شدهاند، که به دلیل انگ بیماری روانی ساکت شدهاند. خانم استاتز گفت: “اما من مجبور شدم در مورد آن صحبت کنم.” بلافاصله پس از مرگ همسرش، او و چند تن از دوستانش شبکه فرشتگان کشاورز را تأسیس کردند و کشاورزان در حال مبارزه و خانواده هایشان را با کمک و با یکدیگر پیوند زدند.
به گفته انجمن ملی بهداشت روستایی، میزان خودکشی در میان کشاورزان سه و نیم برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. میزان خودکشی در جوامع روستایی بین سالهای 2000 تا 2018 48 درصد افزایش یافته است، در حالی که این میزان در مناطق شهری 34 درصد بوده است.
زک دوچنو، مدیر خدمات مزرعه، «از تولیدکنندگان ما دائماً انتظار میرود که کارهای بیشتری با کمتر انجام دهند، نوآوری کنند و بهبود ببخشند، خانواده تشکیل دهند، میراثی را حفظ کنند – و بیایید تا زمانی که در حال انجام آن هستیم، تغذیه و پوشاک دنیا را فراموش نکنیم». آژانس، مجرای اصلی دولت فدرال برای حمایت مالی از کشاورزی، تابستان گذشته نوشت.
کشاورزان متوسط در آمریکا مرد هستند و حدود 57 سال سن دارند، همانطور که آقای استاتز بود، اگرچه زنان و جوانان بیشتری در دهه گذشته وارد کشاورزی شده اند. مردان به طور کلی احتمال بیشتری دارد که در اثر خودکشی بمیرند و کشاورزان تمام وقت با فشار مالی شدید روبرو هستند و معیشت آنها تحت تأثیر نیروهای جهانی خارج از کنترل آنها مانند جنگ های تجاری و بیماری های همه گیر دام قرار می گیرد.
آنها که با ارزش قائل شدن و خودتعیینگری بزرگ شدهاند، اغلب به دلیل شرم و این تصور اشتباه که افسردگی یک بیماری نیست، بلکه حالتی ذهنی است که از طریق نگرش، ایمان یا کار سخت قابل رفع است، از درمان سلامت روان اجتناب میکنند.
سناتور تامی بالدوین، دموکرات ایالت ویسکانسین، به دنبال 10 میلیون دلار در لایحه مزرعه 2023 – همان میزان مجاز در لایحه مزرعه 2018 – برای شبکه کمک استرس وزارت کشاورزی است که به تأمین مالی خدمات بهداشت رفتاری برای روستاییان آمریکایی کمک می کند. خانم بالدوین حامی اصلی قانون ایجاد شماره 988 برای رسیدن به خط زندگی خودکشی و بحران بود، که سال گذشته جایگزین شماره 10 رقمی قدیمی شد، و او به تامین 3.1 میلیون دلار از دولت برای حمایت از راه اندازی خط 988 کمک کرد. در حالت او
خانم بالدوین در بیانیه ای گفت: “ما می توانیم و باید کارهای بیشتری انجام دهیم.”
انجمن ملی بهداشت روستایی موافق است. ماه گذشته انجمن که 21000 عضو آن شامل بیمارستانها و کلینیکهای روستایی میشود، به رهبران کمیتههای کشاورزی مجلس نمایندگان و سنا نامه نوشت و خواستار توجه بیشتر به آنچه که مدیر اجرایی آن، آلن مورگان، آن را “یک مشکل عمیق و دیرینه” خواند، خواستار شد.
انجمن از کنگره می خواهد که بودجه شبکه کمک استرس را به 15 میلیون دلار در سال در صورتحساب مزرعه افزایش دهد و آن را دائمی کند. این گروه همچنین خواستار ایجاد خط بحران ملی متناسب با کارگران کشاورزی، جدا از شماره 988 است.
آقای مورگان گفت: «در هنگام جستجوی مراقبت های بهداشتی رفتاری نمی توان تفاوت روستایی و شهری را اغراق کرد.
“او فکر می کرد شکست خورده است”
مزرعه خانواده Statz در منطقه Driftless، منطقه ای حاصلخیز و چرخان در ویسکانسین، ایلینویز، مینه سوتا و آیووا است که توسط یخچال های طبیعی عصر یخبندان و “رانش” صخره ای که هنگام عقب نشینی از خود به جا گذاشته اند دست نخورده است. جلوی علامت با افتخار سالها جوایز تولید لبنیات را اعلام می کند.
زندگی آقای استاتز حول یک مزرعه 200 هکتاری می چرخید، عملیاتی که به اندازه کافی کوچک بود تا خانواده بتوانند بدون کمک خارجی در آن کار کنند. پدر و مادر آقای استاتز در مزرعه زندگی و کار کرده بودند. پسران این زوج، تام و اتان، با پدرشان به صورت نیمه وقت کشاورزی می کردند، همان طور که خانم استاتز نیز در مرکز توزیع Lands’ End در نزدیکی ریدزبورگ کار می کند.
آقای استاتز اجتماعی و ماجراجو بود. زمانی که او و خانم استاتز با هم قرار میگذاشتند، سوار موتورسیکلت میشد، و وقتی ۵۰ ساله شد، دو تا از آنها، از جمله یک هارلی دیویدسون سبز رنگ، خرید. در روزهای آخر هفته، این زوج گاهی اوقات به پارک ایالتی کوهستان وحشی، که مشرف به دره رودخانه کیکاپو است، میرفتند. در تابستان آنها اقوام و دوستان خود را برای همبرگرهای پیاز و آبجو کبابی آقای استاتز دعوت می کردند و در زمستان مهمانی هایی ترتیب می دادند که هزینه پذیرش آنها کمک مالی به انبار غذای کلیسا بود. مزرعه آنها خانه ای دور از خانه برای دوستان پسر و دخترشان، سارا بود.
خانم استاتز به یاد می آورد: “شما هرگز نمی دانستید در یک شب جمعه چه کسی اینجا، روی کاناپه، صندلی یا هر جای دیگری می خوابد.”
آقای استاتز برای اکثر افرادی که در مدارشان ناشناخته بودند، برای سه دهه حملات افسردگی داشت. زمانی که او برای اولین بار از پزشک خانواده کمک گرفت، فرزندان آنها نوزاد بودند.
خانم استاتز به یاد میآورد: «او اساساً به لئون گفت که «چانهاش را بالا بیاور و مثل یک مرد با آن روبرو شو – تا یک سال دیگر به آن میخندی». “من هرگز آن را فراموش نخواهم کرد. چون پس از آن لئون میگوید: «حالا دوباره به من بازمیگردد. تقصیر من است که نمی توانم از این وضعیت خارج شوم.»
خانم استاتز گفت که شوهرش به طور دورهای داروهای افسردگی خود را مصرف میکرد و سالها در این مورد خوب عمل کرده بود. او گفت: “اما هر زمان که یک تغییر عمده رخ می داد، آن موقع بود که می توانستم آن را ببینم.”
در اواخر سال 2017، خانواده گاوهای با ارزش هلشتاین خود را فروخت. به عنوان بخشی از طرحی برای وارد کردن دو پسر این زوج به این تجارت، آنها به کشاورزی غلات و گوشت گاو پرداختند که نسبت به دوشیدن گاو دو بار در روز، زحمت کمتری دارد. این به پسران آنها اجازه داد تا مشاغل پاره وقت را خارج از مزرعه نگه دارند، اما تلاشی پرمخاطره تر از تولید شیر بود، زیرا مستلزم هزینه های اولیه سنگین برای بذر و کود است، با دستمزدی که به برداشت دور و نامطمئن بستگی دارد.
این انتقال آقای استاتز را در اضطراب فلج کننده فرو برد. او متقاعد شد که مزرعه در حال خراب شدن است. خانم استاتز گفت که هیچ مقدار اطمینان خانواده یا بانکداران آنها نمی تواند او را متقاعد کند که مزرعه در واقع در حال رونق است.
آقای استاتز به دنبال کار نیمه وقت در خارج از مزرعه بود تا به خانواده قبل از برداشت کمک کند. او در یک شرکت شیرآلات محلی و به عنوان اپراتور لیفتراک به مشاغل با درآمد خوب پیشنهاد داد، در عوض به عنوان یک برش گوشت در یک سوپرمارکت محلی قرارداد امضا کرد. کار کم درآمد و خطرناکی بود. خانم استاتز به یاد می آورد: “او سرانجام اعتراف کرد که چرا آن شغل را انتخاب کرده است.” چون فکر می کرد شکست خورده بود و باید خودش را تنبیه می کرد.
چهار ماه پس از فروش گاوها، آقای استاتز اولین اقدام خود را برای خودکشی انجام داد. او فرزندانش را صدا زد تا خداحافظی کند، مشتی قرص را قورت داد و خود را در آلونکی محبوس کرد و وسایل مزرعه ای در داخل آن جاری بود.
“کاش هرگز گاوهای خود را نمی فروختم! آقای استاتز در یادداشتی خطاب به خانواده خود نوشت: من یک کشاورز لبنیات هستم. من می خواهم زندگی قبلی ام را برگردانم، اما دیگر نمی توانم آن را بدست بیاورم. هر کاری که انجام می دهم با شکست مواجه می شود. من از قبل برای این برنامه ریزی نکردم … واقعاً خراب کردم! من همه چیز دارم که هیچ ارزشی ندارد!»
خانم استاتز تجهیزات را از خانه شنید. او در حالی که سعی میکرد آن را ببندد و درهای بالای سوله را باز کند، با آقای استاتز درگیر شد تا هوا به داخل آن راه یابد. او پلیس و کشیش آنها را احضار کرد. آقای استاتز به طور غیرارادی به مدت سه روز در بیمارستان وینباگو بستری شد، بیش از دو ساعت دیگر.
او همچنان مضطرب و با یک رژیم دارویی گسترده به خانه بازگشت. خانم استاتز که عمیقاً متزلزل شده بود، مطمئن نبود که چگونه از او مراقبت کند، چه چیزی را تماشا کند یا چه بگوید. او به یاد می آورد که در یک روز یکشنبه بلافاصله پس از بستری شدن در بیمارستان با او در ماشین بیرون کلیسایشان، سنت پیتر لوتران در لوگانویل، نشسته بود. شوهرش از رفتن داخل خجالت می کشید.
کشیش آنها، کشیش دونالد گلنزر جونیور، به تازگی یکی از دوستان نزدیک خود را به دلیل افسردگی از دست داده بود. او گفت: «ما همه دنبال لئون بودیم. اما آقای استاتز تمایلی به اشتراک گذاری مبارزات خود نداشت. کشیش گلنزر گفت: “اگر چند صد هکتار نیاز به ترکیب داشته باشد، کشاورزان درخواست کمک خواهند کرد.” “اما هر چیزی که به آرایش عاطفی یا روانشناسی شخصی آنها ربط داشته باشد، معمولا این کار را نمی کنند.”
در تابستان 2018، پسر آقای استاتز، اتان، او را در حالی که یک طناب میسازد، در میان علفزار پیدا کرد. آقای استاتز که این بار در مرکز ایالت مدیسون، 60 مایلی دورتر، بستری شد، تحت درمان با تشنج الکتریکی قرار گرفت. خانم استاتز به یاد می آورد که در نیمه راه، “او به خانه آمد و شبیه خودش بود – لئون پیر بود.” “و من مانند، وای. این کار می کند. شاید او اکنون از آن خارج شود.»
پزشکان آقای استاتز بقیه درمان را لغو کردند، اما دو هفته بعد خانم استاتز گفت: «ما به نقطه اول برگشتیم. آنها درمان ها را دوباره شروع کردند، اما وضعیت او بهبود نیافت.
آقای استاتز احساس خود را برای همسرش توضیح داد: «مثل اینکه در ته این سوراخ، این گودال هستید، و میتوانید بالا را ببینید و در حال بالا رفتن، بالا رفتن و تلاش برای رسیدن به بالا هستید. و درست زمانی که به قله میرسی، بالاتر میرود، و به صعود ادامه میدهی، و خیلی زود خسته میشوی و دیگر نمیتوانی بالا بروی.»
در آن صبح اکتبر سال 2018، اتان پدرش را در آلونک تلیسهها مرده یافت، در حالی که کت بارانیاش به زیبایی روی دری در آن نزدیکی پوشیده شده بود.
“بیا و صحبت کن”
آقای استاتز با شلوار جین و پیراهن هارلی دیویدسون و کمربند مورد علاقه اش به خاک سپرده شد. در مراسم ترحیم او، خانواده استاتز از همایش خارج شدند. آنها ننوشتند که او “به طرز غم انگیز” یا “ناگهانی” درگذشت، بلکه “پس از یک نبرد طولانی با افسردگی”. آنها یک شماره تلفن برای خط بحران شهرستان درج کردند. خانم استاتز گفت: «ما باید این خبر را به گوش میرسانیم. او ضعیف یا شکست خورده نبود. او مریض بود.”
کشیش گلنزر در موعظه خود از جماعت خواست تا بیماری را که منجر به مرگ آقای استاتز شد اعتراف کنند و آن را در میان دیگران به رسمیت بشناسند.
زندگی لئون یک ملیله فوقالعاده بود، هر نخ در جای خود. کشیش به یاد می آورد، اما اگر ملیله را به پشت بچرخانید، مجموعه ای ترسناک از نخ و گره و انتهای فرسوده و نخ های سرگردان بود. “اگرچه این به خوبی نیست، اما به همان اندازه بخشی از زندگی ما است که ملیله زیبایی که دیگران می بینند.”
او به یاد می آورد که در یک ناهار پس از مراسم، دوستان آقای استاتز به کشیش گلنزر مراجعه کردند تا کاری برای کمک به دیگران انجام دهند، “بنابراین دیگر تکرار نشود.”
خانم استاتز گفت: آنها تصمیم گرفتند هر ماه یک بار جلسات چهارشنبه را در سالن کلیسا برگزار کنند – “مکانی برای ورود و حضور در میان کشاورزان دیگر، اگر فقط می خواهید بیایید و صحبت کنید، گوش کنید، هر چه باشد.” آنها Pam Jahnke، “عزیز مزرعه شگفت انگیز” را در یک ایستگاه رادیویی مزرعه منطقه ای استخدام کردند تا این خبر را در گزارش صبحگاهی محبوب خود منتشر کند.
داوطلبان کلیسا سوپ و ساندویچ رایگان گذاشتند. خانم استاتز انتظار داشت 15 نفر حاضر شوند. در عوض 40 آمد. زنی که برادرش بر اثر خودکشی جان خود را از دست داد در مورد علائم هشدار دهنده صحبت کرد. فرانک فریار از مرکز مزرعه ویسکانسین، کوپنهای مشاوره رایگان و برنامهریزی مالی را برای کشاورزان در استرس ارائه کرد. مردی از جامعه آمیش منطقه، حسابداری رایگان را برای کشاورزان در مشکل پیشنهاد کرد. برخی دیگر برخاستند تا برای همسایگانی که نیاز به استراحت دارند در شیردوشی، کاشت و برداشت کمک کنند.
اولین ملاقات تنها سه ماه پس از مرگ آقای استاتز بود و خانم استاتز گفت: «نمیدانستم میتوانم نام او را بگویم یا نه». اما او صحبت کرد و از آن زمان تقریباً هر روز این کار را انجام داده است. این جلسات به شبکه فرشته کشاورز تبدیل شد که از طریق کمک های مالی افراد، مشاغل محلی و گروه ها تامین می شد.
خانم استاتز گفت: «شما نمی توانید همیشه مرد سختی باشید و خودتان این کار را انجام دهید. گاهی اوقات می گویید، می دانید چیست؟ بله، می توانم از کمکی استفاده کنم.»
اگر فکر خودکشی دارید، با شماره 988 تماس بگیرید یا پیامک کنید تا به خط حیات خودکشی و بحران برسید یا به SpeakingOfSuicide.com/resources برای لیستی از منابع اضافی
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.