به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
زمانی که ایلان ماسک تقریباً شش ماه پیش توییتر را خرید و طرفداران برتریطلبی سفیدپوستان را بازگرداند و روزنامهنگارانی را که از او انتقاد کرده بودند را به چالش کشید، بسیاری از کاربران احساس کردند که زمان مناسبی برای ترک این پلتفرم است.
هزاران توییتر – از جمله من – به ماستودون گریختند: یک پروژه شبکه اجتماعی ناقص که از آغاز در سال 2016 طراحی شد تا در برابر تصاحب میلیاردرها مقاوم باشد. Mastodon غیرمتمرکز است: به جای یک وب سایت واحد، آن شبکه ای از هزاران سرور مستقل است – هر کدام با مدیران و کاربران خود – که می توانند با پست های یکدیگر به نام “toots” با استفاده از یک پروتکل باز به نام ActivityPub تعامل داشته باشند. سایر سرویسهای رسانههای اجتماعی نیز میتوانند به ActivityPub متصل شوند، بنابراین هیچ برنامهای نمیتواند شبکه گستردهتری را که Mastodon بخشی از آن است، به نام “fediverse” در انحصار خود درآورد.
همه اینها کمی منحنی یادگیری را ایجاد کرد. علاوه بر یادگیری اصطلاحات جدید، باید با دقت سروری را انتخاب میکردم که تعیین میکرد چه کسی مسئول دادههای من است و چه ابزارهایی را بیشتر میبینم.
خالق Mastodon، یک برنامه نویس آلمانی به نام یوگن روچکو، در آن زمان به من گفت که درک خلقت او کمی دشوارتر از توییتر است. او گفت: “اما ما سعی نمی کنیم یک کپی دقیق باشیم.” ما در حال تلاش برای ایجاد چیزی بهتر هستیم.
ماسک گاهی اوقات تهدید به نظر می رسد. در ماه دسامبر، او لینکهای Mastodon را در توییتر ممنوع کرد و کاربرانی را که دستههای Mastodon خود را منتشر میکردند، از جمله حساب رسمی Mastodon را تعلیق کرد. چند روز بعد، او ناگهان مسیر خود را تغییر داد و در جریان پخش زنده توییتر اسپیس، این ممنوعیت را “اشتباه” خواند. او گفت: “پست ماستودون لعنتی در تمام طول روز، برای من مهم نیست.”
تقریباً نیم سال بعد، آیا ماستودون شتاب را به دست آورده است؟ دادهها نشان میدهد که در اواخر سال گذشته شاهد افزایش شدید علاقهمندی بود: کاربران فعال ماهانه آن حدود یک ماه پس از خرید توییتر توسط ماسک، بیش از هشت برابر افزایش یافت و به بالاترین رقم 2.6 میلیون رسید. اما این تعداد از آن زمان به تنها 1.2 میلیون کاهش یافته است – نشانه ای که نشان می دهد Mastodon از سطوح تبلیغاتی که غول بزرگی مانند توییتر را تهدید می کند فاصله دارد.
ناتان اشنایدر، استاد دانشگاه کلرادو بولدر که در مورد مدلهای مالکیت جمعی تحقیق میکند و یک سرور کوچک Mastodon به نام social.coop را اجرا میکند، میگوید: «به طور قطع سرعت آن کاهش یافته است. «فکر میکنم خیلیها آمدند و آن را کمی سخت دیدند. استفاده از Mastodon می تواند مانند خوردن سبزیجات باشد.
آیا بزرگتر واقعا بهتر است؟
برخی از پرشورترین کاربران Mastodon – که تمایل دارند بیشتر از حد متوسط به فناوری آگاه باشند – می گویند که اگر جامعه کوچک بماند مشکلی نیست. در اینجا، چیزها طوری طراحی نشده اند که به سرعت ویروسی شوند. هیچ جستجوی جهانی یا هشتگ جهانی وجود ندارد. سرورها را می توان به راحتی خصوصی کرد و ادمین ها می توانند سرورهای دیگر را برای مبارزه با ترول ها مسدود کنند. همچنین یک ویژگی برای قرار دادن پست ها در پشت هشدارهای محتوا وجود دارد که کاربران تشویق می شوند برای موضوعات حساس انجام دهند.
جی لوگان کری، تصویرگر، دنبالکنندگان بسیار کمتری در Mastodon نسبت به او در توییتر دارد، «اما به نظر میرسد مردم چیزهایی را که من در آنجا پست میکنم میبینند، در حالی که در توییتر احساس میکنم همه چیز از نظر الگوریتمی له میشود، مگر اینکه شما یک برند یا برند باشید. یک سلبریتی» می گوید. برت الیف، مهندس سیستم، میگوید که پس از چند ماه استفاده از ماستودون «واقعاً عاشق» بوده است: «من فقط چیزی را میبینم که میخواهم دنبالش کنم، و به جای اینکه مردم در اتر فریاد بزنند، گفتگوهای واقعی اتفاق میافتد.» و تیفانی لی، وکیل فناوری و استاد حقوق، میگوید که تعداد کاربران کوچک ماستودون «به این معنی است که ترولها و عموماً افراد ناخوشایند کمتری وجود دارند».
یکی دیگر از پذیرندگان مشتاق ماستودون، جف جارویس، استاد دانشکده روزنامه نگاری نیومارک دانشگاه شهر نیویورک است. جارویس ترتیبی داد که مدرسه هزینههای عملیاتی یک سال را برای journa.host، سرور Mastodon خانه چند هزار روزنامهنگار که توسط داوطلبان تأیید شدهاند، تأمین کند.
جارویس در مورد ماستودون می گوید: «به نظر من گفتمان به طور کلی غنی تر و زیباتر است. من فکر میکنم رسانههای جمعی اینترنت را با تعاریف مقیاسش خراب کردند، این که شما باید بزرگ باشید زیرا باید مخاطبان زیادی برای رفتن به سمت تبلیغکنندگان جذب کنید.»
اندازه کوچک Mastodon بازاریابان دیجیتال را که عمدتاً از آن و سایر جایگزینهای توییتر بهعنوان «مزاحمات حواسپرتی» پرهیز میکنند که باعث هدر دادن دلارهای تبلیغاتی میشوند، دور کرده است. اما برخی از فعالانی که به دنبال راهی برای انتقال پیام خود بدون تغذیه دستگاه ایلان ماسک هستند نیز ناامید کننده است.
در ژانویه، هانا رودیتی، مدیر اجرایی Social Movement Technologies، یک سازمان غیرانتفاعی که آموزش ابزارهای دیجیتالی را برای فعالان مترقی ارائه می دهد، میزبان یک جلسه آموزشی Mastodon بود. این محبوب ترین جلسه ای بود که گروه تا به حال میزبانی کرده بود، با بیش از 600 شرکت کننده از بیش از 100 کشور.
شرکت کنندگان از مشکل سخنان مشوق تنفر در توییتر و سیاست های غیرشفاف خسته شده بودند: برخی از فعالان حقوق بشر حساب های خود را از دست داده بودند که دولت هایشان از توییتر خواستند آنها را حذف کند. اما در حالی که ماستودون احساس امنیت بیشتری می کند، رودیتی آن را کمتر مفید می داند. او میگوید: «ما میخواهیم بتوانیم هشتگها را ربوده و فوراً مطالبی را در مقابل دیدگان مردم دریافت کنیم. اما بخش بزرگی از جهان در توییتر است. آنها در Mastodon نیستند. محدودتر است.»
Andrea Learned، مجری پادکست آب و هوا، Mastodon را نیز بسیار چالش برانگیز دانسته است. او از طریق ایمیل به من میگوید: «از اینکه چقدر غیر شهودی است که فهرستی تهیه کنم و سایر رسانههای آب و هوا را دنبال کنم، ناامید شدهام. «همه ما منتظر جوامع مختلف خود (در مورد من #BikeTwitter، شهرنشینان، #PlantBased) هستیم تا در یک مکان فرود بیایند. بنابراین – همه ما روی چندین سکو حرکت می کنیم و هیچ حرکت بزرگی دیده نمی شود.
Mastodon ممکن است بیشتر یک دهکده باشد تا یک عرصه جهانی – اما این به این معنی نیست که همیشه خوشایند است.
جاناتان فلاورز، استادیار فلسفه در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، نورتریج، نوامبر گذشته پس از خرید توییتر ماسک، یک حساب کاربری Mastodon راهاندازی کرد. اما پس از انتشار برخی مشاهدات در مورد سیاست های نژادی این پلتفرم، کاربران از فلاورز که سیاه پوست است خواستند این پست ها را پشت هشدارهای محتوا پنهان کند.
“مشکل آنها این بود که من از کدهای فرهنگی که آنها احساس می کردند باید در فضای دیجیتال حاکم باشد پیروی نمی کردم … [they felt there should be] یک حق اجتماعی برای آرامش در مورد مسائل نژادی و نژادپرستی،” او می گوید.
هنگامی که او از استفاده از هشدارهای محتوا خودداری کرد، سیلی از توهین نژادپرستانه را در صندوق پستی خود دریافت کرد. او میگوید: «در توییتر، کمی بیش از دو سال طول کشید تا چیزی بگویم که باعث شد تعداد زیادی از ترولهای نژادپرست در دیامهایم و به آنها اشاره شود. “در Mastodon، 48 ساعت طول کشید.”
این محقق همچنین توسط کاربرانی که از استفاده از ابزاری برای ارسال متقاطع پستهای خود از توییتر به Mastodon ناراضی بودند، ناراحت شد. من فقط می گویم، بچه ها شما چه کار می کنید؟ چرا پلیس می شوید؟ جای تعجب نیست که ما شروع کردیم به نام Mastodon انجمن صاحبان خانه در رسانه های اجتماعی،” او می گوید.
در ماه فوریه، فلاورز برخی از مشاهدات خود را به روچکو، خالق ماستودون آورد. فلاورز میگوید: «امیدوارم که این به او دیدگاه متفاوتتری نسبت به پلتفرمی که در حال اجراست داده باشد. اما در مورد اینکه آیا این جرقه تغییر واقعی خواهد بود، حدس شما به خوبی حدس من است. این یک مشکل فنی نیست که بتوان آن را با ویژگی های جدید برطرف کرد. این یک مشکل فرهنگی است.» (روچکو به درخواست نظر برای این داستان پاسخ نداد.)
این روزها، Flowers عمدتاً استفاده از Mastodon را متوقف کرده است، نه لزوماً به خاطر موضوع مسابقه، بلکه به این دلیل که کشف ضعیف و ویژگیهای جستجوی آن، یافتن افرادی را که میخواست دنبال کند بسیار سخت کرده بود. او میگوید: «هفتهها طول کشید تا برخی از بهترین دوستان و همکاران دانشگاهیام را پیدا کنم. اکنون او به دو دلیل اصلی وارد سیستم میشود: بررسی «انواع جامعههای متنوع و جالب در پیشتازان فضا» و دیدن عکسهای گربهها.
ماستودون در مقابل انحصار طلبان
تا همین اواخر، غیرانتفاعی Mastodon فقط یک کارمند تمام وقت داشت که نرم افزار را نگهداری می کرد: Rochko. بودجه این سازمان عمدتاً از طریق کمکهای مالی به Patreon تأمین میشود که در ماه حدود 32000 دلار جمعآوری میشود که در مقایسه با تریلیونهایی که غولهای فناوری به آنها پرداخت میکنند، کاهش مییابد.
همچنین با رقابت جدیدی از نامهای شناخته شده مواجه است: متا گفته است که در حال کار بر روی شبکه اجتماعی غیرمتمرکز خود با نام رمز P92 است که ظاهراً به ActivityPub متصل خواهد شد. و جک دورسی، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل سابق توییتر، در حال آماده شدن برای رونمایی از Bluesky، یک برنامه رسانه اجتماعی غیرمتمرکز است که با پروتکل جدیدی ارائه می شود.
با وجود این، روچکو پیشنهادهای سرمایه گذاری سیلیکون ولی به ارزش «صدها هزار دلار» را با این استدلال که پروژه او را به خطر می اندازد، کنار زده است. او گفت: «ماستودون به همه چیزهایی که در مورد توییتر نفرت دارید تبدیل نخواهد شد. این واقعیت که میتوان آن را به یک میلیاردر بحثبرانگیز فروخت، این واقعیت که میتوان آن را تعطیل کرد، ورشکست شد و غیره. این تفاوت در پارادایم ها است [between the platforms]”
اشنایدر، محقق مالکیت جمعی، میگوید که رد کردن پول روچکو باعث دلگرمی است. «اگر او آن سرمایهگذاری را میپذیرفت، اگر آن نوع مدل کسبوکار انحصاری را که سرمایهگذاری خطرپذیر به آن نیاز دارد، اتخاذ میکرد، دیگر چیزی که باید باشد، نخواهد بود.»
اما این واقعیت را تغییر نمی دهد که مدل های جایگزین عالی وجود ندارد. او میگوید: «این همچنان منعکسکننده نگرانی اصلی من در تمام این لحظه است، این است که ما به عنوان یک جامعه به طور مزمن قادر به سرمایهگذاری در چیزی بهتر نیستیم».
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.