به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیودوستداران اپرای مرغ به حلقه فکر می کنند، این حلقه با چهار اپرای حماسی قرن نوزدهمی ساخته شده توسط ریچارد واگنر به طور جمعی به عنوان چرخه حلقه شناخته می شود. اکنون شرکت معروف متروپولیتن اپرا، که در سال 1883 در نیویورک تأسیس شد، یک رینگ بوکس را به دیالوگ اضافه کرده است.
دوشنبه شب، 10 آوریل، Met از اولین محصول خود از قهرمان پرده برداری کرد – اپرایی که بر اساس زندگی قهرمان سابق وزن سبک وزن جهان، امیل گریفیث، ساخته شده است. 9 اجرا تا 13 مه اجرا خواهد شد. اجرای 29 آوریل با کیفیت بالا در 47 کشور در سراسر جهان از جمله ایالات متحده پخش می شود. در بریتانیا، پخش تلویزیونی در 155 سینما واقع در 19 شهر در دسترس خواهد بود.
حرفه گریفیث به عنوان یک بوکسور حرفه ای در سال 1958 آغاز شد. کمتر از سه سال بعد، در سن 23 سالگی، او قهرمان سبک وزن جهان شد. برخلاف دنیای امروزی که چندین سازمان تحریمی در یک بازی کارناوال کمربندهای قهرمانی را مانند زیورآلات توزیع می کنند، دورانی بود که بوکس فقط هشت قهرمان جهان داشت.
گریفیث در طول 19 سال اقامت خود در بوکس، 111 مبارزه انجام داد و مجموع 1122 راند را باکس کرد که 337 راند آن در مسابقات قهرمانی بود. این 51 راند قهرمانی بیشتر از مبارزات شوگر ری رابینسون است. آخرین رکورد او 85 برد، 24 باخت و 2 تساوی بود. بسیاری از این ضررها مدتها پس از بازنشستگی او اتفاق افتاد. او در لیست کوتاه بهترین وزنههای متوسط تمام دوران قرار دارد.
گریفیث همجنس گرا بود.
بیایید جمله آخر را در متن قرار دهیم. در اوایل دهه 1960، رابطه جنسی همجنسگرایان در 49 ایالت از پنجاه ایالت آمریکا غیرقانونی بود. همانطور که در بیوگرافی درخشان دونالد مکری، دنیای مرد: زندگی دوگانه امیل گریفیث، اشاره شده است، «هجوم علیه همجنسگرایی عمیق و گسترده بود. دولت و کلیسا و دادگاهها، پلیس و پزشکان، روزنامهها و مجلات، ثروتمندان و قدرتمندان، فقیران و بیسوادان در محکومیت مردانی مانند امیل گریفیث متحد بودند. از نظر آنها یک همجنس گرا بیمار و ترسو بود. او فاسد و پوچ بود.»
در 17 دسامبر 1963، یک گزارش تحقیقی 5000 کلمه ای با عنوان “رشد همجنس گرایی در شهر باعث ایجاد نگرانی گسترده” در صفحه یک نیویورک تایمز شد. این مقاله هشدار داد: «معکوسهای جنسی سه منطقه نیویورک را مستعمره کردهاند. جامعه همجنس گرایان شهر به عنوان نوعی لودستار عمل می کند و دیگران را از سراسر کشور جذب می کند. این ایده قدیمی که همجنس گرایان با جدیت آن را تبلیغ می کردند مبنی بر اینکه همجنس گرایی یک بیماری لاعلاج ذاتی است توسط روانپزشکی مدرن منفجر شده است. از نظر بسیاری از متخصصان، هم قابل پیشگیری و هم قابل درمان است.»
مکری نوشت: «در میان چنین ظلمی، ایده اینکه امیل بهعنوان یک همجنسگرا در انظار عمومی ظاهر شود، فقط باعث ناباوری نمیشد. این یک عمل مجرمانه بود که می توانست به زندانی شدن او منجر شود. رمز و راز امیل گریفیث در درون او دفن شده بود.
در 24 مارس 1962، گرفیث با بنی پارت در مدیسون اسکوئر گاردن مبارزه کرد. در وزن کشی قبل از مسابقه، پارت آشکارا گریفیث را به عنوان “ماریکون” (یک توهین به خصوص تحقیرآمیز ضد همجنس گرایان) مورد تمسخر قرار داد. آن شب در رینگ، گریفیث پارت را تا حد مرگ کتک زد. برای اولین بار یک مرد در تلویزیون ملی کشته شد.
گریفیث با مرگ پارت تسخیر شد. او 15 سال دیگر جنگید اما دیگر هرگز همان جنگنده نبود.
زمان های بدتری در راه است. امیل در سن 54 سالگی هنگامی که از یک بار همجنس گرایان در نزدیکی ترمینال اتوبوس پورت اتوریتی در نیویورک خارج می شد، توسط گروهی از اراذل و اوباش مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار گرفت. جمجمه اش شکسته و چهار ماه در بیمارستان بستری بود. بعدها، زوال عقل شدید (که اکنون به عنوان آنسفالوپاتی تروماتیک مزمن شناخته می شود) شروع شد. تا زمان مرگ او در سال 2013 در سن 75 سالگی، کاهش غم انگیز طولانی مدتی وجود داشت.
موسیقی Champion توسط ترنس بلانچارد ساخته شده است که موسیقی را برای چندین فیلم اسپایک لی ساخته و همچنین یک ترومپت ساز برجسته جاز است. مایکل کریستوفر که برنده جایزه پولیتزر و جایزه تونی برای The Shadow Box شد، لیبرتو را نوشت.
Champion اولین بار در سال 2013 در مرکز هنرهای نمایشی Loretto-Hilton در میسوری تولید شد. دومین تولید در سانفرانسیسکو و سومی در مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی در واشنگتن دی سی انجام شد. بلانچارد پس از قهرمان – آتش خاموش در استخوان های من اپرا نوشت – که توسط Met در سال 2021 تولید شد. این اولین باری بود که Met اپرایی از یک آهنگساز سیاه پوست را اجرا کرد.
برای برخی از علاقه مندان، یک اپرا تا زمانی که در Met اجرا نشده است، اجرا نشده است. آنتونی دیویس، آهنگساز X: The Life and Times of Malcolm X (که توسط Met در فصل 2023-24 تولید خواهد شد) در این مورد صحبت میکند و میگوید: «یکی از چیزهایی که باعث میشود کار شما در سالن اجرا شود. Met بسیار ویژه منابعی است که شما در اختیار دارید. خوانندگان، ارکستر، صحنهسازی و تولید، لباسها، نورپردازی، همه چیز. این یک تأیید و یک نقطه اوج است.»
دو هنرمند، هر دو باس باریتون، نقش امیل گریفیث را در Champion می خوانند. رایان اسپیدو گرین امیل جوان است. اریک اونز نقش بزرگتر امیل را بازی می کند که توسط ارواح گذشته اش تسخیر شده است.
گرین، 37 ساله، دوران کودکی پر دردسری داشت که شامل دو ماه اقامت در بازداشتگاه نوجوانان در 12 سالگی بود. او اکنون یک ستاره نوظهور در دنیای اپرا است. او میگوید: «قرار نبود فردی با سابقه من در موقعیتی که من امروز هستم باشد. دوستان و همکاران او را Speedo صدا می زنند که نام اصلی اوست.
آیا این نامگذاری ادای احترام به آهنگ دوو ووپ دهه 1950 است که توسط کادیلاک ها خوانده شده است؟
گرین پاسخ می دهد: «ای کاش به همین خوبی بود. پدرم بدنساز بود و من در روز اول آوریل به دنیا آمدم، بنابراین او نام من را از لباس زیر نامگذاری کرد.
گرین 6 فوت و 4 اینچ قد دارد و چندی پیش 345 پوند وزن داشت. او با درک خطر، روند کاهش وزن را آغاز کرده بود و زمانی که نقش امیل جوان به او پیشنهاد شد به 310 پوند کاهش یافت.
اسپیدو میگوید: «وقتی بازی را پذیرفتم به خودم و به ترنس بلانچارد قول دادم که از آن نهایت استفاده را ببرم. “این بدان معنی بود که من این قسمت را میخوانم و به بهترین شکل ممکن به آن قسمت نگاه میکردم.”
گرین اکنون 245 پوندی عضلانی خوبی دارد، نسبت به سالهای گذشته احساس سلامتی بیشتری میکند و میگوید که کاهش وزن تأثیر منفی بر صدای او نداشته است. این اولین نقش اصلی او در Met است.
او می گوید: «همیشه دوست داشتم روی صحنه اپرا باشم و با همکارانم اجرا کنم. من خوشحال بودم که هر نقشی که به من داده شد بازی کنم. اکنون دارم کشف میکنم که میتوانم شخصی باشم که نمایشی را اجرا میکند و این برای من بسیار هیجانانگیز است. هر نقشی که تا این لحظه در زندگی ام داشته ام، مرا برای این لحظه آماده کرده است.»
اونز، 52 ساله، بهخاطر هنرش بسیار مورد تحسین قرار گرفته است و میگوید: «فکر میکنم فوقالعاده است که Met داستان معاصری مانند این را به نمایش میگذارد. امیدوارم مخاطب جدیدی را به سمت اپرا بکشاند و ذهن مردم را در مورد اینکه اپرا می تواند باشد باز کند.»
با پیشروی تمرینات، اوونز به این واقعیت توجه کرد که آریاها و بخش های کر در حال بازبینی از موسیقی اصلی هستند و مشاهده کرد: «فضای اتاق تمرین خاص بوده است. یکی از دلایل آن این است که ما آهنگساز را اینجا در خدمت خود داریم که شما با اشتراوس یا وردی ندارید.
نه گرین و نه اوونز در یک مبارزه حرفه ای شرکت نکرده اند. آنها فقط آشنایی گذرا با بوکس و نام های بزرگ این ورزش دارند.
اوونز تصدیق می کند: «قبل از اینکه درباره اپرا بشنوم نمی دانستم امیل کیست. «اکنون به مصاحبههای قدیمی امیل نگاه میکنم و مرد خوبی را میبینم که در جستجوی بخشش است. اما ابتدا باید خودش را ببخشد.»
و امیل در مورد قهرمان چه فکر می کند؟
اونز پاسخ میدهد: «فکر میکنم او مجذوب این همه شود. “چند نفر درباره آنها اپرا نوشته اند؟”
مایکل بنت قهرمان اسبق سنگین وزن WBO توسط Champion به عنوان مشاور بوکس استخدام شد. اشتباهات کوچک در زیر نورهای روشن صحنه بزرگ می شوند، درست همانطور که در رینگ بوکس هستند. این بدان معنا بود که صحنه مبارزه مرگبار شامل گریفیث و پارت و سایر لحظات بوکس باید رقص و تمرین شود تا زمانی که هر بار به خوبی اجرا شوند.
بنت می گوید: «همه بوکسورها با هویت سروکار دارند. «همه ما از یک نوع ماسک می زنیم. اما ماسکی که امیل باید می پوشید. نمی توانم تصور کنم که تحمل آن بار چگونه بود.»
می توان شباهتی بین شب افتتاحیه در اپرای متروپولیتن و زرق و برق و زرق و برقی که با یک مبارزه قهرمانی بزرگ همراه است، ترسیم کرد. من برای شب افتتاحیه Champion در Met بودم.
Met یکی از سالنهای اپرای بزرگ جهان است، مکانی که در آن موسیقی اعصار به زیبایی ارائه میشود و درخشان اجرا میشود. بیست و یک لوستر کریستالی آویزان مشرف به دریایی از بورگوندی و طلاست. یک صحنه بزرگ با هفت آسانسور هیدرولیک امکانات بی پایانی را برای تولید ارائه می دهد.
اپرا قرار نیست از نظر تاریخی دقیق باشد. و قهرمان نیست. اما درد، شرم، غرور، شادی و شور سفر امیل گریفیث را به شکلی قدرتمند به تصویر می کشد.
تولید اصلی در سنت لوئیس 18 نفر در گروه بازیگران حضور داشتند. این تولید هشتاد. هنگامی که Champion در سنت لوئیس اجرا شد، چهار رقصنده روی صحنه رفتند و طنابهایی را بالا گرفتند تا توهم یک رینگ بوکس را ایجاد کنند. در Met، نه تنها یک رینگ بوکس وجود دارد، بلکه برای نشان دادن گذر زمان به اطراف می چرخد.
وقتی اجرا در شب افتتاحیه به پایان رسید و تشویق ها به شدت پایین آمد، متوجه شدم در حال یادآوری خاطرات امیل هستم. او یکی از اولین افرادی بود که وقتی چهار دهه پیش شروع به نوشتن در مورد بوکس کردم با او آشنا شدم. با گذشت سالها، یک احوالپرسی آیینی بین ما شکل گرفت. هر وقت همدیگر را در دعوا، در یک شام جوایز، هر جا می دیدیم، امیل می گفت: «سلام، تام». این ماشه بود. من با اشاره به سمت او پاسخ میدهم و میگویم «شگر ری رابینسون!» بعد می خندید و مرا در آغوش می گرفت. ده ها بار این کار را انجام دادیم.
در اواخر عمر امیل، مرد جوانی به نام لوئیس رودریگو به عنوان مراقب و همراه او به شیوه ای بسیار محبت آمیز خدمت کرد. یک شب، امیل و لوئیس را در دعوا دیدم و رفتم تا سلام کنم. در چشمان امیل نشانه ای از تشخیص وجود داشت اما نه چیزی بیشتر. نه “سلام، تام.” بنابراین بدون تذکر، اشاره کردم و گفتم: “شکر ری رابینسون!”
وحشتی از چهره امیل عبور کرد. «نه! نه! نه!» فریاد زد. “امیل گریفیث!”
در حالی که پرده قهرمانان را فرا میخواند، به آن لحظه فکر کردم و تصور کردم که اگر امیل دوباره سالم بود و در میان تماشاگران برای ارائه داستان زندگیاش توسط اپرای متروپولیتن، چه احساسی داشت. به احتمال زیاد، او غرق احساسات و پر از شگفتی می شد که او پایه و اساس چنین نمایش باشکوهی بود. او یکی یکی همه کسانی را که درگیر تولید بودند در آغوش می گرفت و سپس یک «متشکرم» از صمیم قلب می گفت.
اگر با امیل در اپرا می نشستم، به او می گفتم که باید افتخار کند که مبارز بزرگی است. اما مهمتر از آن؛ که او منبع امید و الهام بخشی برای مردمی بود که به حاشیه رانده شده بودند و این فرهنگ تغییر کرده است تا کسی که بود و زندگی او را بیشتر بپذیرد.
اما ابتدا اشاره میکنم و میگویم: «شکر ری رابینسون!»
-
آدرس ایمیل توماس هاوزر thomashauserwriter@gmail.com است. از جمله آثار نویسندگی او، او نویسنده است آخرین خاطرات چارلز دیکنز، منتشر شده توسط Counterpoint. در سال 2019، هاوزر برای بالاترین افتخار بوکس انتخاب شد – القاء به تالار مشاهیر بین المللی بوکس.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.