به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افیا بیش از یک دهه، صنعت فناوری با دو صفر اقتصادی تعریف شده است. «سیاست نرخ بهره صفر» (ZIRP) در سراسر جهان غرب شاهد کاهش شدید قیمت پول بود که به استارتآپها اجازه داد تا سالها با زیان کار کنند و سرمایهگذاران اشتهای زیادی برای شرطبندیهای مخاطرهآمیز ایجاد کردند که ممکن است به میزان زیادی نتیجه دهد. در همان زمان، «هزینه حاشیهای صفر» صنعت نرمافزار بازدهی بزرگی به تلاشها داد و شرایطی مانند واتساپ را امکانپذیر کرد: 55 کارمند به 420 میلیون کاربر خدمات رسانی میکنند و به قیمت 19 میلیارد دلار به فیسبوک میفروشند.
اما هر دوی این شرایط رو به پایان است. دولتها در سراسر جهان نرخهای بهره را در تلاشی مذبوحانه برای کنترل تورم پس از همهگیری افزایش دادهاند، در حالی که ظهور فناوریهای هوش مصنوعی مدل تولیدی را که این بخش را به سلطه فعلی خود رسانده، تهدید میکند. و به همین دلیل، دهه آینده می تواند بسیار متفاوت از گذشته باشد.
“پدیده ZIRP”
بیشتر کشورهای غربی در واقع شاهد صفر شدن نرخ بهره نبودند، اما با کاهش نرخ تورم و رشد پس از رکود بزرگ، نرخها به اندازهای پایین کاهش یافت که تفاوتی ایجاد نشد. در آمریکا، فدرال رزرو در سال 2008 نرخ بهره را به «0.25 درصد» کاهش داد و آنها را به مدت هفت سال در آنجا نگه داشت، قبل از اینکه به تدریج آنها را تا 2.5 درصد در سال 2018 افزایش داد و سپس در بحبوحه همه گیری همه گیر، آنها را به نزدیک به صفر رساند. در انگلستان، این نرخ در سال 2009 از 1% به 0.5% کاهش یافت و تا 13 سال آینده به پایان نرسید.
یک فاصله اقتصادی: نرخ بهره بانک مرکزی دو اثر عمده بر اقتصاد دارد. از یک طرف، آنها به طور موثر “هزینه پول” هستند. اگر به پول نقد نیاز دارید، می توانید آن را قرض کنید و بهره آن را بپردازید. اگر نرخ بهره پایین باشد، پول کمتری می پردازید و می توانید مقدار بیشتری از آن را با همان قیمت وام بگیرید. از سوی دیگر، آنها همچنین نرخ بازده «بدون ریسک» را به سرمایه گذاران ارائه می دهند. با اعطای وام به بانک مرکزی، پول خود را تضمین می کنید، که کفی را برای سرمایه گذاری های بالقوه تعیین می کند. نرخ بهره صفر در واقع کف پایینی است، که منجر به این می شود که سرمایه گذاران مشتاقانه به دنبال شرط بندی های پرخطری باشند که می تواند نتیجه دهد.
بنابراین، در کل اقتصاد، نرخهای بهره پایین سرمایهگذاری بیشتر را تحریک میکند، اعتبار را آزاد میکند و امیدواریم اقتصاد را در رکود آغاز کند.
با این حال، در بخش فناوری، این فشار عمومی نتایج بسیار خاصی داشت. با نرخ بازده پایین سرمایهگذاریهای متعارف، اکوسیستم سرمایهگذاری خطرپذیر – یکی از معدود محصولات مالی قانونی که تلاش میکند هزار برابر بازده سرمایهگذاری را ارائه دهد – مملو از پول نقد شد. بله، ریسک بالا بود، اما با نرخ های بسیار پایین، ریسکی بود که ارزش آن را داشت.
و آن سیل سرمایه گذاری درونی صبور بود. نرخها پایین بودند، بنابراین اهمیتی نداشت که سود یک سال یا یک دهه دیگر باقی بماند: شرکتی که میتوانست در مدت پنج سال قول بدهیهای مگابوک را بدهد، بسیار قانعکنندهتر از شرکتی بود که به سادگی سود پایداری در سه ماهه آینده به دست میآورد.
اثرات پایین دستی آن فقط بخش فناوری را تغییر نداد. آن را تعریف کردند. همه چیز از “Blitzscaling” (روش اوبر مانند رشد آنقدر سریع که رقبای شما به سادگی پولشان تمام می شود و تلاش می کنند با شما رقابت کنند) تا حقوق اولیه هفت رقمی (در حالی که برای استعدادهای مهندسی در مقابل مجموعه ای از رقبا پیشنهاد می کنید. که همه به همان سرمایه بی نهایت شما دسترسی دارند) ریشه در ZIRP دارد.
و تأثیرات همچنان فراتر می رود. سود هنگفت سالانه فیس بوک تا حد زیادی به دلیل درآمد هنگفت تبلیغاتی و بیشتر آن است که درآمد حاصل از استارتآپهای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز است که مبالغ هنگفتی را برای به دست آوردن مشتریان با زیان پرداخت میکنند، زیرا آنها برای افزایش مقیاس رقابت میکنند.
اما ZIRP تمام شده است. نرخ بهره بسیار بالاست و حجم پول نقد در حال خشک شدن است. ما در حال حاضر شاهد برخی از اثرات کوتاهمدت این امر بر صنعت هستیم، به شکل اخراج کارکنان در سراسر بخش و وحشت استارتآپها در مورد حفظ «باند راه» خود، دوره زمانی که میتوانند بدون سرمایهگذاری اضافی زنده بمانند.
ناهار سوشی رایگان؟ این یک پدیده ZIRP است. تخفیف های هنگفت برای کاربران جدید؟ پدیده ZIRP سوزاندن پول در متاورس؟ پدیده ZIRP قطعی. در سیلیکون ولی، حتی تبدیل شده است یک توهین مبهم مرسوم. دوست شما دیگر به اندازه خرما نمی گیرد؟ شاید تمام آن تند کشیدن های Tinder یک پدیده ZIRP بود.

رایگان مانند آبجو
سپس صفر دیگر وجود دارد: هزینه نهایی. هزینه نهایی یک محصول هزینه ساخت یک واحد بیشتر است. این هزینه های ثابت گران قیمت مانند حقوق تحقیق و توسعه، کارخانه ها یا مدیر عامل شما را در نظر نمی گیرد. اما در اقتصاد کتابهای درسی، سنگ بنای تئوریهای اساسی قیمتگذاری و عرضه و تقاضا است.
باز هم، توضیح ساده اقتصادی این است که هزینه نهایی کفی را برای قیمت ها تعیین می کند: اگر محصولی را کمتر از هزینه ساخت آن بفروشید، به سرعت از تجارت خارج می شوید. و هنگامی که هزینه ثابت ایجاد محصول خود را سرمایه گذاری کردید، همیشه ارزش فروش بیشتر آن را به هر قیمتی بالاتر از هزینه نهایی دارد. بنابراین، در بلندمدت، تولید گسترش مییابد و قیمتها کاهش مییابد تا زمانی که قیمت با هزینه نهایی برابری کند.
اما نرم افزار آن را خراب می کند. زیرا هزینه نهایی تقریباً هر چیزی در دنیای نرم افزار به همان اندازه نزدیک به صفر است که هیچ تفاوتی ندارد. ثبت نام برای یک حساب فیس بوک، دانلود یک برنامه، یا خواندن مقاله در یک وب سایت روزنامه – همه این موارد هزینه نهایی صفر دارند.
پس از ارتقاء خبرنامه
این بدان معناست که آنها میتوانند و غالباً به صورت رایگان ارائه میشوند و هزینههای ثابت تولید به روشهای دیگر جبران میشود: تبلیغات مکرر، اما همچنین جریانهای درآمدی مانند کمکهای مالی، فروش کالا یا فروش دادههای مشتری به صورت حیلهگر.
و سپس هوش مصنوعی آمد. در مورد ظهور هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT و Midjourney چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد، اما یکی از جریان های مخفی مهم این است که به طور معناداری گران است. هزینه ثابت آموزش مدل ها به خوبی پوشش داده شده است، با هوش مصنوعی در مقیاس GPT که میلیاردها هزینه برای آموزش دارد، اما حتی به دست آوردن نتایج از یک مدل آموزش دیده گران است، بین برق مورد نیاز برای کار و خطر ازدحام در مراکز داده.
در نتیجه، تخمین زده میشود که یک درخواست ChatGPT صد برابر بیشتر از یک جستجوی وب هزینه داشته باشد، و این هزینه قبل از اینکه OpenAI GPT-4 را عرضه کند، یک مدل بسیار بزرگتر است که به نسبت اجرای آن گرانتر است.
به همین دلیل است که بسیاری از مزیت های این حوزه مبتنی بر اشتراک است. ChatGPT Plus از کاربران برای دسترسی به GPT-4 هزینه دریافت می کند و همچنان آنها را به صد پرس و جو در روز محدود می کند، در حالی که Midjourney به کاربران اجازه می دهد تا تنها 24 دقیقه زمان پردازش رایگان داشته باشند، قبل از اینکه از آنها خواسته شود اشتراک ماهانه با قیمت 10 دلار را دریافت کنند.
اگر می خواهید هوش مصنوعی مولد را به کاربران خود ارائه دهید، به عبارت دیگر، باید آنها را شارژ کنید. اما انجام این کار دشوار است: ما یک دهه را سپری کردهایم که انتظار داشتیم فناوری مصرفکننده در محل استفاده رایگان باشد، با شاید برخی هزینهها برای ویژگیهای جایزه مانند حذف تبلیغات.
بر خلاف ZIRP، مرگ هزینه علامت گذاری صفر تضمین شده نیست. فشاری برای اجرای برخی از هوش مصنوعی پیشرفته روی دستگاه وجود دارد، و آن را کمی باریک می کند تا جایی که می تواند از پردازنده های قدرتمند آیفون یا لپ تاپ به جای تکیه بر مراکز داده گران قیمت استفاده کند.
اما این یک چالش فنی است و به نظر میرسد که قویترین مدلهای هوش مصنوعی همیشه آنهایی هستند که به صورت مرکزی میزبانی میشوند و هزینههای زیادی برای اجرا دارند.
ما نمیتوانیم به طور قطع بدانیم که دهه آینده چه خواهد بود، و وسوسهانگیز است که فکر کنیم تغییر اقتصادی عظیم پس از مرگ دو صفر توسط فناوری حتی بزرگتر ناشی از ظهور هوش مصنوعی بیاهمیت میشود. اما من چندان مطمئن نیستم. شکل آخرین رونق فناوری اساساً با این دو واقعیت اقتصادی تعیین شد: وضعیت بعدی بدون آنها چگونه خواهد بود؟
اگر می خواهید نسخه کامل خبرنامه را بخوانید، لطفا مشترک شوید تا هر سه شنبه TechScape را در صندوق پستی خود دریافت کنید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.