به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیدو سال پیش، خالهی عاشقانهترین و ملودراماتیکترین خالهام برای اقامت در آپارتمان من در یکی از بزرگراههای شرق لندن آمد. او هر روز صبح بیرون میآمد، با لباس کامل به جز ماسک چشمی که روی پیشانیاش باقی میماند، مثل تفنگ چخوف، و چند لحظه پیش از فوران کردن، صحبت میکرد: «نمیخواهی بپرسی چطور خوابیدم؟ فقط وحشتناک! آژیرها! اتوبوسها تمام شب، گناهکاران را به اطراف میرانند. این صدا منو میکشه وقتی من بمیرم پشیمان خواهی شد!»
تعجب های او ممکن است بیش از حد به نظر برسد. اما معلوم می شود که حتی بیش از حد اقوام هم نمی توانند خطرات این تهدید را که برای مدت طولانی ناشناخته در کمین است، اغراق کنند. سر و صدا در شهرها و شهرهای ما است کشتن ما – و شواهد در حال جمع شدن است.
ساکنان بالا و پایین کشور به طور مرتب در معرض سطوح ناامن سر و صدا، از بوری تا هارتلپول، ویگان تا بریستول هستند. سال گذشته، سازمان ملل لندن را یکی از پر سر و صداترین شهرهای اروپا اعلام کرد که ساکنان آن مرتباً در معرض میانگین 86 دسی بل قرار میگیرند که از آستانه ایمنی 53 دسیبل سازمان جهانی بهداشت (WHO) فراتر میرود. نتیجه؟ کاهش شنوایی، کاهش امید به زندگی (سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که تنها در اروپای غربی یک میلیون سال زندگی سالم به دلیل سر و صدا از دست میرود)، افزایش خطر حمله قلبی، سکته مغزی، اضطراب، افسردگی و دیابت نوع 2. برای کودکان، ارتباط بین سر و صدا و رشد شناختی و همچنین مسائل رفتاری در حال بررسی است. سر و صدای ترافیک آنقدر استرس زا فیزیولوژیکی است که با سیگار کشیدن دست دوم مقایسه می شود.
اعتراف می کنم که برای مدت طولانی، تنها مشکل مربوط به سر و صدای شهری که معمولاً خون من را به جوش می آورد مربوط به تعطیلی مکان های قدیمی زندگی شبانه برای حفظ آسایش چند نفر از افراد مرفهی بود که تازه به آنجا نقل مکان کرده بودند. تکرار این، کافه شب و روز منچستر را ببینید.) یا صاحبخانههای اجارهای گرانقیمت، با دیوارهای آنقدر نازک که احتمالاً میتوانید صدای گوز همسایهتان را بشنوید، و صراحتاً از پرداخت هر نوع عایق صوتی، صرفنظر از اینکه چه سختیهایی در پی خواهد داشت، امتناع میکند (مطمئن هستم که روزی روزی میرسد. این یک نمایش تلویزیونی خواهد بود: Flat-tle Royale، که در آن مستاجران برای حق داشتن یک خواب خوب یا تماشای تلویزیون بدون هدفون تا سر حد مرگ می جنگند.
سر و صدا بخشی از زندگی شهری است – و نمی توان اغراق کرد که چقدر سریع به آن عادت می کنید. هنگام نوشتن این مقاله، من دسی بل خیابان خود را با استفاده از این نقشه تعاملی لندن بررسی کردم: 70dB، بیشتر از حمل و نقل جاده ای. با این حال من به ندرت متوجه صدا می شوم. من مطمئن هستم که قورباغه در حال آشپزی نیز به ندرت متوجه دما می شود.
به نظر میرسد افرادی که بیشتر از همه از آلودگی صوتی شکایت میکنند، آدمهای پولدار، پردهزنان ثروتمند یا قتلجویهای ساده قدیمی هستند (ببخشید، عمه!). اما تحقیقات نشان میدهد که ساکنان کمدرآمد، بیشتر در نزدیکی بزرگراهها، فرودگاهها و مناطق صنعتی زندگی میکنند که به شدت تحت تأثیر آلودگی صوتی قرار دارند. عوامل دیگری نیز وجود دارد که صدای برخی محله ها را نسبت به سایرین بیشتر می کند. درختان به عنوان یک میراگر صوتی کارآمد عمل می کنند، اما مناطق فقیرتر معمولا فضای سبز کمتری دارند. حتی تعمیر و نگهداری خود جاده نیز می تواند به سطح سر و صدا کمک کند. همان ماشینی که در یک منطقه ثروتمند حرکت می کند ممکن است آرام تر از زمانی باشد که از طریق یک جاده پر چاله در یک جاده فقیرتر حرکت می کند.
آلودگی صوتی بدون شک یک موضوع طبقاتی است. اگر فقط کسانی که منابع خاصی دارند می توانند آرامش خود را از طریق عایق صدا یا دسترسی به محله های ساکت تر بخرند، باید باشد. و به همین ترتیب، اگر فقط کسانی که منابع دارند، باید به خاطر محل زندگیشان، تجملاتی داشته باشند که آزادانه سروصدا کنند – سازهای خود را بنوازند، دوستانی داشته باشند و به درستی از شکم بخندند.
این بدان معنا نیست که همسایه سابق من که وقتی از میخانه وارد میشود، ساکسیفون خود را مینوازد (و همیشه زمزمه بیاحتیاطی نامیده میشود) فقط یک قربانی بیگناه از محیط اطرافش است. چیزی به نام مسئولیت شخصی و ملاحظه کاری وجود دارد. اما اغلب در زمانهای قطبیشده ما، صحبتها بر سر حق و نادرستی افراد گیر میکند – تجار با تلفنهایی که آنقدر بلند زنگ میزنند که میتوانید صدای آنها را از مریخ بشنوید، خانوادههایی با سگهایی که همیشه پارس میکنند – در حالی که شاید مشکل جمعی ما نیاز به یک راهحل جمعی دارد.
اگر نیاز باشد به انگشت اشاره شود، ما میتوانیم خیلی بدتر از هدف قرار دادن رهبران شهری در اجرای سیاستهای کاهش سر و صدا انجام دهیم. لندن از سال 2004 استراتژی آلودگی صوتی خود را به روز نکرده است و به طور جدی از پاریس و بارسلونا که در حال حاضر نظارت بر صدا را راه اندازی کرده اند، عقب مانده است. یا میتوانیم به کسانی اشاره کنیم که در کسب و کار دارایی هستند و همچنان به تعهدات خود در زمینه عایق صدا منحرف میشوند و تنظیمکنندههایی که به آنها اجازه میدهند.
و در حالی که من هنوز در مورد بسته شدن سالن های موسیقی تردید دارم، شخصاً می خواهم انگشت خود را به سمت شرکت مدیسون اسکوئر گاردن بگیرم که در حال برنامه ریزی برای ایجاد یک گوی هیولا در نزدیکی محل زندگی من است. به نظر می رسد که اگر این طرح طبق برنامه پیش برود، عرصه موسیقی و سرگرمی ظاهراً در بیشتر ساعات روز می درخشد، نیمی از زمان را با تبلیغات پوشانده و تقریباً به ارتفاع بیگ بن می رسد. برخی از ساکنان محلی میترسند که این یک کابوس سر و صدا باشد (و نه به روش موسیقی آوانگارد، بیشتر در نظام سرمایهداری و افزایش تعداد اتومبیلها).
هر چند یک خبر خوب وجود دارد. در ژانویه، کمیته علم و فناوری مجلس اعیان تحقیقی را درباره تأثیرات آلودگی صوتی و نوری بر سلامت انسان آغاز کرد. آلودگی صوتی قاتل بیصدا است که شهرهای ما را به وحشت میاندازد و فقیرترین عاملی است که بیشترین بار را تحمل میکند. وقت آن است که کمی در مورد آن سروصدا کنیم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.