به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
هریسون کرو آماتور استرالیایی و همراهانش لحظه وحشتناکی را که سقوط درخت تماشاگران را برای نجات جان خود در دور دوم مسابقات مسترز فرستاد، دوباره زنده کردند.
کرو در حال بازی با هموطن خود مین وو لی در حفره شانزدهم نزدیک بود که کاج مرتفع جورجیا با هفدهمین جعبه سه راهی برخورد کرد و روز جمعه دو آبشار دیگر را در آگوستا نشنال فرستاد.
والدین کرو، تونی و شانا، از جمله تماشاگرانی بودند که در میان صحنه های دراماتیک فرار کردند، زیرا رعد و برق فلاش باعث ویرانی و تعلیق بازی شد.
کرو به AAP گفت: «آنها در طرف دیگر بودند، بنابراین این خوش شانس بود. من در 16 سبز (حدود 30 متری) بودم. ما آن را شنیدیم. ما همه چیز را تماشا کردیم. تازه شروع به ترق زدن کرد و بعد پایین آمد. ترسناک بود.”
این حادثه ترسناک شونو کرو را تکان داد.
او به AAP گفت: «قلب من در گلویم بود. “اول شما این کرک قادر متعال را شنیدید. من نگاه کردم و دیدم که این درخت بزرگ در حال سقوط است، سپس شما آن را می بینید که روی درخت دیگری می افتد، سپس دیگری و اولین نظر من این بود “F**k”.
“چون مردم آنجا نشسته بودند و من نمی دانستم بقیه کجا هستند – و تونی و پسرها 10 متر از محل اتفاق افتادن فاصله داشتند.
بنابراین آنها واقعاً آن را ندیدند – آنها آن را شنیدند. همه فقط فریاد می زنند، چون مثل این است که “این اتفاق نیفتاده است”. همه چیز متوقف شد.»
جان سرهان، مربی و مربی کرو، گفت که این یک معجزه بود که کسی کشته نشد.
تونی 20 متر از آن فاصله داشت. من خودم هستم اون پایین میتونستی حسش کنی این گردباد کوچک شلاق خورد. مدت زیادی طول نکشید اما آن درختان را گرفت.» او گفت. می توانید ببینید که آنها شروع به تاب خوردن می کنند. آنها خوش شانس بودند که کسی کشته نشد. خیلی خیلی خوش شانس.»
پدر کرو گفت که سقوط درخت را “در حرکت آهسته” تماشا کرده است.
او گفت: «بدترین قسمت این ماجرا این بود که همه نگهبانان امنیتی گفتند که باید از مسیر خارج شوید زیرا درختان بیشتری سقوط خواهند کرد.
جوزف پسر سرهان گفت که این مصیبت ترسناک زمانی شروع شد که گروه کرو به گرین شانزدهم نزدیک می شد.
او گفت: «ما این تندباد عظیم را در چهرههای شن و خاک خود بالا بردیم. “ما فکر کردیم “اینجا میرویم”. به محض اینکه وارد فضای باز شدیم، باد شدیدتر میوزید و به معنای واقعی کلمه میتوانستیم این ترک را بشنویم.
«همه ما دستهایمان را روی سرمان گذاشتیم و صدای جیغهای دستهای از مردم را شنیدیم. حدود 50 نفر نشسته بودند و به معنای واقعی کلمه در حال سقوط بود که مردم روی صندلی های خود نشسته بودند.
«مردم از صندلیهایشان روی زمین میافتادند و میخزیدند تا فرار کنند. از همان جایی که ما بودیم، مطمئناً فکر میکردیم که ضربه خواهند خورد. شانس تو صفر بود
خانمی بود که کاملا یخ کرد. درختان کاملاً بین او افتادند – در دو طرف او حدود یک متر فاصله وجود داشت.
مادر کرو از مسئولان مسترز برای پاسخ سریع آنها تمجید کرد.
«تو همین الان کتهای سبز دیدی. همه در عرض دو ثانیه آمدند.» “سپس نگهبان صدا کرد و گفت “هیچ کسی آسیب ندیده است” زیرا برای دیدن آن، فکر میکردیم یک نفر در آنجا کشته شده است.
شوخی نیست، من به هریسون نگاه کردم و او روی سبزه ایستاده بود و دستش را روی دهانش گذاشت که انگار می خواست بگوید: “اوه نه”.
من باید بلند شوم تا از هریسون بپرسم که آیا او خوب است؟ وقتی به باشگاه رسیدم اشکم در اومد. من در نهایت اسپری آسم خود را مصرف کردم زیرا، به طور جدی، نمی توانستم با آن کنار بیایم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.