به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ممدعیان به ندرت در مورد افزایش تعداد کودکانی که در فقر زندگی می کنند صحبت می کنند. دلیلش این است که نشانه شکست سیاسی است. پیشرفت های صورت گرفته در زمینه مقابله با فقر کودکان در دهه اول قرن حاضر معکوس شده است. در سال 2021، 350000 کودک دیگر در فقر نسبی زندگی می کردند که به عنوان خانواده هایی تعریف می شود که 50 درصد کمتر از متوسط درآمد دارند. انتظار می رود تا سال 2027، فقر کودکان به بالاترین حد خود از سال 1998 برسد. این باید زنگ خطر را در دولت به صدا درآورد.
تحقیقات اخیر از گروه اقدام برای فقر کودکان، مقیاس تخریب ناشی از سیاستهای محافظهکاران را تأیید میکند. جورج آزبورن با محدودیت مزایای دو فرزند خود، که در سال 2017 اجرا شد، این اتهام را رهبری کرد. این محدودیتی را ایجاد کرد که به این معنی بود که هرکسی که خانواده بزرگتری دارد، بدون اعتبار مالیاتی فرزند یا اعتبار جهانی برای فرزند سوم یا فرزندان بعدی استفاده میکند. این نه یک اصلاحات منسجم بود تا یک حمله به سخاوت محسوس سیستمی که توسط «دزدگیران» مورد سوء استفاده قرار میگرفت. دیوید کامرون در سال 2012 گفت: «به سادگی، ما افراد در سن کار را تشویق می کنیم که بچه دار شوند و کار نکنند.
از همه لحاظ، شکست خورده است. این سقف کمترین تأثیر را بر تعداد فرزندان متولد شده داشت (با توجه به کاهش نرخ باروری در بریتانیا و قوانین مبهم مجازات فقرا به دلیل بچه دار شدن، یک چیز خوب). خانوادههای بزرگتر را که بیش از نیمی از آنها شاغل هستند، به فقر عمیقتری سوق داده است که بر 1.5 میلیون کودک تأثیر گذاشته است. سیاست آقای آزبورن بر این تصور استوار بود که افرادی که از مزایا استفاده می کنند گروهی ساکن هستند که به انگیزه های مالی محدود پاسخ می دهند. با این حال، داشتن فرزند یک محاسبه هزینه و فایده نیست، و تعداد افرادی که ادعای مزایا می کنند ثابت نیست. والدینی که قبلاً ایمن بودند، ممکن است نیاز داشته باشند که پس از تعدیل، درخواست مزایا کنند، همانطور که در طول همه گیری اتفاق افتاد. علاوه بر این، تا زمانی که دستمزدها پایین باقی بماند، ساعات کار اضافی سوراخی را که این سقف در بودجه خانواده ایجاد کرده است، مسدود نخواهد کرد.
هیچ دلیلی برای حفظ سیاست ظالمانه دو فرزند وجود ندارد. یکی از مشکلات مرتبط عدم وجود هرگونه استراتژی ملی برای مقابله با فقر کودکان است. قانون اصلاح رفاه سال 2016، یکی دیگر از زاییده افکار آقای آزبورن، قانون قبلی فقر کودکان را لغو کرد، از جمله هدف آن برای پایان دادن به فقر کودکان در بریتانیا تا سال 2020. در نتیجه، این موضوع بیشتر از ذهن وزرا دور شده است، در حالی که زیرمجموعه های خوشایند است. جای تعاریف منسجم را گرفته اند. سیاستمداران و رسانهها در مورد «فقر غذایی»، «فقر سوختی» و «فقر دورهای» صحبت میکنند، که ماهیت ساختاری مشکل را پنهان میکنند و الهامبخش پاسخی جزئی هستند. بسته هزینههای زندگی محافظهکاران برای خانوادههای درگیر – از جمله تضمین قیمت انرژی، پرداختهای یکباره و کمکهای بلاعوض برای شوراها – راهحلی برای بحرانی بود که در بالادست ایجاد شد.
کارگر جدید حدود 800000 کودک را از فقر نسبی نجات داد، دستاوردی قابل تحسین که اکنون در حال فرسایش است. دستاوردهای ناشی از فقر کودکان در اوایل دهه 2000 شکننده بود، زیرا آنها متکی به افزایش بزرگ در نقل و انتقالات نقدی بودند که پس از قدرت گرفتن محافظه کاران از بین رفت. سیستم مزایا سخاوتمندانهتر به فوریت مورد نیاز است، اما هر دولت کارگری آینده باید به دنبال آن باشد که آن را از هوسهای سیاسی محافظت کند. این به معنای افزایش دستمزدها در بخشهای کم دستمزد، ایجاد یک سیستم مراقبت از کودکان مقرونبهصرفه است تا والدین بتوانند به شغل دسترسی داشته باشند، و ارائه راهحلی پایدار برای افزایش هزینههای مسکن که مستاجران را به سمت فقر سوق میدهد. کودکان فقیر در خانواده های فقیر زندگی می کنند – رفع این مشکل باید در اولویت باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.