به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اسبرخی از اسرار بزرگ پایدار هستند، برخی فقط محو می شوند. آیا کسی بیشتر در مورد ماری سلست صحبت می کند؟ تلاش برای الدورادو تمام شده است. حتی، با تمام احترامی که برای بازدید از اسکاتلند قائل هستم، هیولای دریاچه دریاچه احساس برافروختگی می کند. و تاتنهام دیگر در لیگ برتر چهارم نیست.
اسپرز برای هفته ها به طور غیرقابل توضیحی در جایگاه های انتخابی لیگ قهرمانان اروپا باقی ماند. آنها مدام می باختند، مدام هو می شدند، خجالت می کشیدند، و با این حال همیشه به رتبه چهارم می چسبیدند. این یکی از اسرار بزرگ جهان بود. گراهام هنکاک کتابی در این زمینه نوشت که مورخان دانشگاهی و باستان شناسان را عصبانی می کند. ریاضیدانانی که زندگی خود را وقف کشف فرضیه ریمان یا حدس گلدباخ کرده بودند، به میدان جدیدی جذب شدند. ایوت فیلدینگ و روح ناآرام درک آکورا یک برنامه Sky Witness در مورد آن اجرا کردند. (و اگر هر روحی بتواند یک برنامه تلویزیونی ارائه دهد، مطمئناً از رسانه محبوب بوتل است.)
اما همانطور که مشخص شد، تنها چیزی که برای حل معما لازم بود یک جفت هدر از فاصله نزدیک بود. نیوکاسل روز یکشنبه از ابتدا تا انتها از منچستریونایتد پیشی گرفت و نتیجه آن این است که اگر تاتنهام روز دوشنبه از شکست مقابل اورتون اجتناب کند تا به جمع چهار تیم برتر بازگردد – برای بازگشت به جمع چهار تیم برتر – مانند همه اسرار بزرگ، اسطوره صعود تاتنهام به لیگ قهرمانان به سرعت از بین نخواهد رفت. این منچستریونایتد خواهد بود که ترک خواهد کرد.
نیوکاسل با منچستریونایتد که از سال 1977 تا به حال بالاتر از این تیم قرار نگرفته است، در رتبه سوم قرار دارد و با یک بازی کمتر از تاتنهام فاصله دارد. اولین حضور در لیگ قهرمانان اروپا از سال 2003 در اختیار آنهاست.
از آنجایی که نیوکاسل سه شکست متوالی – از جمله فینال جام کارابائو به تیم اریک ده هاگ – را از دست داد، به نظر می رسید که چالش آنها برای صعود به اروپا شکست بخورد، اما نه ذره ای از آن. از آنجایی که آنها سه بار پیاپی برنده شده اند، دیگران خطاپذیر به نظر می رسند. الکساندر ایساک، یک مهاجم وسط متحرک و باهوش، عالی بود و کلید پاس او برای بازکن ماهرانه بود. مهاجمان پهن، آلن سن ماکسیمین و ژاکوب مورفی، مدافعان کناری خود را شکست دادند. و شاید مهمتر از همه، خط میانی سه کاملاً مسلط بود.
این هم داستان تسلیم مانکونیایی ها بود. امتیاز بازی به اندازه شکست 7-0 یک ماه پیش در آنفیلد به یاد ماندنی نبود، اما عملکرد خیلی بهتر نبود: نیوکاسل در روز یکشنبه بیشتر از لیورپول شوت داشت. این هشتمین بازی از 10 بازی پیاپی بازیهای لیگ بود که در آن کازمیرو یا محروم شد، یا محروم شد یا 7 بازی را از دست داد و به شدت از دست داد: منچستریونایتد دو برابر و نیم بیشتر احتمال دارد که یک بازی را ببازد. کازمیرو نسبت به زمانی که بازی می کند بازی نمی کند. هافبک آنها در نیمه اول مغلوب شد و با خونسردی بیشتر جو ویلاک یا شان لانگستاف، نیوکاسل می توانست در نیمه اول برتری راحتی داشته باشد.
اما فوتبال مدرن مربوط به جمعی است، هرگز فقط مربوط به یک منطقه از زمین نیست. این به منچستریونایتد کمکی نکرد که توپ هرگز گیر نکرد و آنها هرگز نتوانستند با نگه داشتن آن در زمین فشار را کاهش دهند. قبل از عقب نشینی در ساعت، Wout Weghorst تنها 10 لمس را انجام داد که هیچ کدام خوب نبود. امضایی که از طرف Ten Hag رونق عجیبی به نظر می رسید با گذشت زمان به طور فزاینده ای گیج کننده شده است. میزان کار و نظم و انضباط همه بسیار خوب است، اما مرد هلندی مانند برنلی به نظر می رسد: یک مهاجم لاغر اندام که گل های کمی می زند، تعداد کمی از آنتن ها را می برد و به دور از چابکی است.
اسکات مک تومینای، که تازه از دبل خود برای اسکاتلند در برابر اسپانیا تازه کار بود، در نیمه اول در خط هافبک استفاده شد، تا حدی برای سرکوب برونو گیمارس. اما این کار نکرد و او هم از جنبه تهاجمی چیز زیادی ارائه نکرد. دو بازیکن وسط پیشرفته منچستریونایتد به ندرت می توانستند چنین ظرافت و مکر کمی داشته باشند. این یکی از ویژگی های مدیریت تن هاگ است که او وضعیت خط هافبک خود را در حالی که همان کادرفنی را حفظ می کند، تغییر می دهد. در نیمه اول، او تغییر آشکاری انجام داد و مک تومینای را به عمق بیشتری هل داد، برونو فرناندز که در نیمه اول به شکلی ناامیدتر از حد معمول ظاهر شده بود، توپ را خیلی عمیق و با گزینه های بسیار کمی در جلوی خود برداشت تا بتواند کنترل زیادی روی بازی اعمال کنید. کمی اهمیت داشت.
زمانی که منچستریونایتد در فینال جام اتحادیه وقت خود را تلف کرد، تقریباً یک تقلید خودآگاهانه از نیوکاسل و تسلط خودخوانده آنها در هنرهای تاریک به نظر می رسید: ژستی از “ببین چقدر دوست داری”. در اینجا، قبل از پایان نیمه، تلاش برای جلوگیری از موج نیوکاسل یک امر ضروری بود.
داوید دخیا در نیمه اول یک دفع دوبل خوش شانس انجام داد و در نیمه دوم ضربه سر جولینتون را به تیر دروازه زد. او تقریباً به طور قطع بهترین بازیکن تیم میهمان بود، و با این حال تلاش ناقص او برای بازی از پشت بود که باعث شد نیوکاسل پرتاب توپ را به گل باز کند. این لزوماً برای مقصر دانستن نیست، بلکه بیشتر برای برجسته کردن آشفتگیهایی است که تن هاگ به ارث برده است: تلاشهای بهترین دروازهبان او از پشت به بیرون میرود، چیزی که برای دیدگاه او از فوتبال ضروری است.
نیوکاسل، در حال حاضر، چنین مشکلی ندارد. اگر بتوانید نگرانی در مورد منبع ثروت آنها را کنار بگذارید – همانطور که بیشتر هواداران آنها به نظر می رسد – آنها عاقلانه هزینه کرده اند و نتیجه یک تیم منسجم است که در تمام فصل فقط سه بار در لیگ شکست خورده است. فوتبال لیگ قهرمانان باید پاداش آنها باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.