به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مارک راسل، استاد طنز سیاسی که در کنار یک پیانوی پر از ستاره ایستاده بود و با تقلیدهای موزیکال و حماقت های استادانه که سیاستمداران را تغییر می داد و جنبه احمقانه واشنگتن را به تصرف خود درآورده بود، به مدت شش دهه افراد معرفت را در بخیه نگه داشت، روز پنجشنبه در خانه خود در آنجا درگذشت. او 90 ساله بود.
همسرش آلیسون راسل گفت که علت سرطان پروستات بوده است.
آقای راسل با تشریفاتی که داشت، صحنههای ستارهدار و راه راه و پاپیونهای خفن، بیشتر شبیه یک سناتور بود تا کمیک. اما در حالی که پایتخت چرخ و فلکها، رسواییها و وعدههای بالیهو خود را میچرخاند، باریتون شاداب او نظم را با ژاپههای دو حزبی و آهنگهای بیاحترامی بازگرداند تا منیت و ایده بزرگ را از بین ببرد.
رؤسای جمهور از آیزنهاور گرفته تا ترامپ به این موضوع توجه کردند. او آهنگ «وثیقه به رئیس» را برای ریچارد ام. نیکسون خواند، از جورج هربرت دبلیو بوش خواست تا «در خانه ای برای آماده باش های مزمن» بازنشسته شود، طرح جیمی کارتر برای ساده کردن دولت را به «قرار دادن راه راه های مسابقه ای بر روی شتر مبتلا به آرتروز» تشبیه کرد و یادآور شد. اولین بار رونالد ریگان را “در بخش قاب عکس در Woolworth’s، بین گیل استورم و والتر پیجون” دیدم.
آیا او نویسنده ای داشت؟ اوه، بله – 100 نفر در سنا و 435 نفر در مجلس نمایندگان. معنای واقعی جنگ سرد؟ «در کمونیسم، انسان از انسان استثمار میکند. اما با سرمایه داری، برعکس است.» کنترل اسلحه؟ من از حق متمم دوم خود برای استفاده از تفنگ خود برای دفاع از حق متمم سوم خود دفاع خواهم کرد که هرگز و هرگز به یک سرباز بریتانیایی اجازه زندگی در خانه من را نمی دهم.
به مدت 20 سال، از سال 1961 تا 1981، او ساکن روی صحنه در هتل شورهام در واشنگتن بود و به مدت 30 سال، از 1975 تا 2004، میزبان برنامه های کمدی ویژه در PBS بود. او همچنین در CNN و NBC و در یک مدار ملی از کالجها، همایشها و مکانهای دیگر، اغلب 100 بار در سال ظاهر شد.
منتقدان گفتند که طنز سیاسی مورت سهل و تام لرر از برتری بیشتری برخوردار بود، اما آقای راسل در مطالب ظریف تری پیشرفت کرد که در میان دانشجویان، سیاستمداران و مخاطبان تلویزیون عمومی قرار گرفت. او از تصاویر پرطرفدار ریاست جمهوری سوء استفاده کرد: تلو تلو خوردن جرالد آر. فورد، ناتوانی های جنسی بیل کلینتون، دانه های ژله ای ریگان. اما او همچنین تعادلی بین دموکراتها و جمهوریخواهان، لیبرالها و محافظهکاران برقرار کرد، با طنزی که مستلزم آشنایی خاصی با امور ملی و بینالمللی، اگر نگوییم پیچیدگی سیاسی بود.
همانطور که او در سال 1981 به نیویورک تایمز گفت، “رویدادها در این شهر دقیقاً به دست شما می افتد.”
مدتها قبل از اینکه جان استوارت و استفان کولبرت توهمات فضیلت را در واشنگتن افشا کنند، مارک راسلندر از بوفالو، یک سرباز انصرافی از دانشگاه و کهنه سرباز تفنگداران دریایی بود که در سال 1956 در پایتخت فرود آمد، نام خانوادگی خود را به راسل تغییر داد و شروع به نواختن پیانو در مفاصل استریپتیز کرد. میله ها
او بعداً در سالن کوکتل Carroll Arms، در نزدیکی ساختمان کنگره، نکات خرد سیاسی را در الگوی خود قرار داد. این یک پاتوق برای سناتور جوزف آر. مک کارتی و یارانش بود و شرکت کنندگان و گردشگران برای دیدن اعضای کنگره به همان اندازه که سرگرمی بودند، جمع شدند.
یک شب در سال 1959، پس از گزارش خبری مبنی بر اینکه پسر نوجوان یکی از اعضای کنگره آیووا پردرآمدترین کارمند او است، آقای راسل اولین پارودی خود را که توسط دوستش سید یوداین، بنیانگذار روزنامه کنگره رول کال ساخته شده بود، خواند. آهنگ آهنگ فرانکی لین، “آن خورشید قدیمی خوش شانس”.
صبح بالا
بیرون سر کار
برای بابام کار میکنم
برای پرداخت من.
فقط یک پسر جوان خوش شانس
با هیچ کاری
اما دور کنگره بچرخید
تمام روز.
پس از آن، آقای راسل پارودی های خود را نوشت، که بیشتر ملودی های استانداردهای قدیمی بود. او با هشدار نسبت به جنجالهای سیاسی، متوجه شد که یک نماینده کنگره از مینهسوتا توسط شوهر خشمگینش که خسته شده بود به خانه دستور داده است. او دخالت سیاست خود زندگی خانوادگی. با آهنگ “بیل بیلی به خانه نمی آیی؟” آقای راسل آواز خواند، “کویا کناتسون به خانه نمی آیی؟”
با گسترش شهرت آقای راسل، سالن Carroll Arms به هیل تبدیل شد “که در” نقطه سناتور هوبرت اچ. هامفری، رابرت اف. کندی، معاون رئیس جمهور نیکسون و دبیر مطبوعاتی کندی جانسون پیر سلینجر شروع به حضور کردند. آقای راسل در میان دستیاران و خبرنگاران کاخ سفید و کنگره طرفدارانی پیدا کرد. او به شایعات پرداخت و روزنامه ها و حتی اسناد کنگره را برای مطالب مطالعه کرد.
پس از دو سال، او به شورهام، در شمال غربی واشنگتن، خانه بسیاری از سیاستمداران برجسته و مراسم تحلیف نقل مکان کرد. او سال ها در ازدحام جمع و جور کرد. او همچنین در نیویورک، شیکاگو، مونترال و لندن اجرا کرد. یک ستون طنز سندیکایی ملی نوشت. و به یکی از شناخته شده ترین کمدین های کشور تبدیل شد.
در دهه 1970 رسوایی واترگیت برای یک سری آلبوم کمدی و استندآپ تک لاینر به آقای راسل پولی بادآورده داد. («امروز صبح با کاخ سفید تماس گرفتم و تنها پاسخی که دریافت کردم ضبط «تپ» بود.»)
رئیسجمهورها همگی خشمگین بودند: «جیمی کارتر برای دویستمین سالگرد به فیلادلفیا رفت. او دست روی زنگ آزادی گذاشت و شکاف آن بهبود یافت. سپاس خداوند را!” جرالد فورد من را به یاد مردی می اندازد که صدای زنگ گوشت را در A. & P پاسخ می دهد.
جوزف مارکوس راسلندر در 23 اوت 1932 در بوفالو به دنیا آمد و از دو پسر بزرگتر مارکوس و ماری (پری) راسلندر بود. پدرش در پمپ بنزین کار می کرد. مادرش در یک فروشگاه بزرگ برای مارک و برادرش، دن، شوخ طبعی جزء اصلی زندگی خانوادگی بود.
آقای راسل در سال 1976 به واشنگتن پست گفت: “من از خانواده ای شوخ طبع هستم.” ما همیشه همدیگر را می پوشاندیم.»
برادران در مجالس خانوادگی آواز می خواندند و پیانو می نواختند. آنها اولین حضور عمومی خود را زمانی انجام دادند که مارک 12 ساله و دان 8 ساله نمایشی را به نمایش گذاشتند و با یک قایق شبانه از دریاچه ایری عبور کردند تا عموی خود را در دیترویت ملاقات کنند. مارک در ۱۴ سالگی گروهی را تشکیل داد که در رستوران بوفالو می نواختند. قهرمانان او فرد آلن و جک بنی در رادیو، برادران مارکس و چارلی چاپلین در فیلم ها بودند.
پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان Canisius در بوفالو، خانواده به فلوریدا نقل مکان کردند، جایی که مارک برای مدت کوتاهی در دانشگاه میامی تحصیل کرد، سپس به واشنگتن، جایی که یک ماه در دانشگاه جورج واشنگتن تحصیل کرد و سپس در سال 1953 در تفنگداران دریایی ثبت نام کرد. ژاپن و هاوایی، و پس از بازگشت به واشنگتن کار خود را آغاز کرد.
آقای راسل و همسر اولش، ربکا وارد، در سال 1955 ازدواج کردند. این زوج دارای سه فرزند به نام های مونیکا، متیو و جان بودند و در سال 1975 از هم جدا شدند. در سال 1978 با آلیسون کاپلان ازدواج کرد. او علاوه بر همسرش، فرزندانش نیز به یادگار مانده است. یک برادر، دن راسکین؛ شش نوه؛ و دو نوه
در سال 1975، آقای راسل شروع به حضور زنده چهار یا چند بار در سال در PBS در برنامه های ویژه نیم ساعته کرد. بیشتر آنها از بوفالو سرچشمه می گیرند، اما دیگران از سراسر جهان از طریق تلویزیون پخش می شدند. آنها به طور مداوم جزو برنامه های دارای بالاترین امتیاز در شبکه بودند.
زندگینامه او با نام «ارائه مارک راسل» در سال 1980 منتشر شد. او در سال 2010 بازنشسته شد، اما دو سال بعد نتوانست در برابر بازگشت باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا که به دنبال انتخاب مجدد بود، در برابر میت رامنی مقاومت کند.
او که از چشم انداز چهار سال مطالب جدید در مدار کمدی لذت می برد، گفت: “هیچ کمدین نمی خواهد اوباما برنده شود.” ما ممکن است به اوباما رای دهیم، اما رامنی را می خواهیم.
در یک برنامه در سال 2016 در گرینزبورو، NC، آقای راسل قول داد که «تا آنجایی که ممکن است از نظر انسانی متعادل باشد، بدون اینکه خودم را فحشا کنم»، و افزود: «مسائل بحث برانگیز زیادی وجود دارد که برای صرفه جویی در وقت باید دو برابر کنم.»
مکث کنید.
«بنابراین بیل کازبی و هیلاری کلینتون وارد یک بار می شوند. …”
مکث کنید.
بنابراین بیل کازبی و دونالد ترامپ وارد یک بار می شوند. …”
الکس تراب گزارش کمک کرد
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.