به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منارزش این را دارد که قبل از وارد شدن به یک jeremiad بپرسید که در چه قسمتی از اختلالات بزرگ گذشته ایستاده اید. آیا من به پیرمردی شده ام که بر سر ابرها فریاد می زند و به سادگی با هر چیز جدید مخالف است؟ آیا من مخالف حرفه ای بودن، تغییر قانون آفساید در سال 1925، ظهور فوتبال اروپا، پایه گذاری لیگ برتر بودم؟ آیا این فقط خزش محافظه کارانه سن است؟ شاید. اما، به همان اندازه، سخت است که به فوتبال و جایی که ممکن است به سمت آن حرکت کند نگاه کنیم و احساس ترس نکنیم.
از برخی جهات، فوتبال به ندرت آن را به این خوبی داشته است. لیگ برتر در این فصل یک مسابقه قهرمانی، نبرد برای چهارمی و 9 تیم سقوط را ارائه می دهد. تقریباً هر مسابقه ای تأثیرگذار است. جام جهانی یک نوع کلاسیک از یکی از بهترین روایتهای تمام دوران ارائه کرد، ستاره سالخورده در آخرین پیروزی – و تقدیس لیونل مسی پس از تنش فوقالعاده مقابل هلند در یک چهارم نهایی و فرانسه در فینال اتفاق افتاد.
مرحله حذفی لیگ قهرمانان در این فصل هنوز کاملاً شروع نشده است، اما در سال های اخیر منبع قابل اعتمادی از درام و فوتبال عالی بوده است. ازدحام جمعیت در انگلستان، که به سمت پایین هرم کشیده شده است، هرگز به این اندازه زیاد نبوده است. به عنوان کتاب دیوید گلدبلات عصر فوتبال روشن می کند، بازی هرگز از چنین جذابیت جهانی برخوردار نبوده است.
با این حال این جذابیت دقیقاً همان چیزی است که آن را در معرض خطر قرار می دهد. آنقدر محبوب است که نه تنها جاسوسان و صاحبان سرمایهای را که همیشه در اطراف آن آویزان بودهاند، بلکه داراییهای خصوصی و الیگارشیها، دیکتاتورها و صندوقهای سرمایهگذاری عمومی دولتهای ملت را به خود جذب کرده است. گسترده و جهانی است، اساساً تنظیم نشده و احتمالاً غیرقابل تنظیم است. طمع و سود همه جا هست.
به بزرگان اتحادیه فوتبال که در سال 1928 به دلیل پرداختهای بیوقفه از فیفا کنارهگیری کردند یا به دبیر لیگ فوتبال، آلن هارداکر، که نگران پخش تلویزیونی بازیهای تلویزیونی و تأثیر جام ملتهای اروپا بودند، نگاه کنید و این کار آسان – و نه نادرست – است. فقط انگلیسیهای کوچولو را ببینید، عوامل واکنش مصمم به مخالفت با تغییر و خارجیها.
با این حال، حداقل آنها احساس میکردند که کاری را که برای بازی درست است انجام میدهند. حتی سپ بلاتر، رئیس سابق فیفا، که خطاهایش لژیونر بود، تا حدی معتقد بود که بهترین کار را برای فوتبال و خودش انجام می دهد. آیا کسی می تواند همین را در مورد جیانی اینفانتینو بگوید؟ برای تاد بوهلی؟ برای ناصر الخلیفی؟
پایگاه قدرت اینفانتینو در آفریقا، آسیا و کونکاکاف قرار دارد. به همین دلیل رئیس فیفا از برگزاری جام جهانی بزرگ حمایت کرد. یک جام جهانی بزرگتر به معنای فرصت های بیشتر برای آفریقا، آسیا و کونکاکاف است و این به معنای پول بیشتر برای فدراسیون هایی است که واجد شرایط هستند و حداقل در کوتاه مدت، پول بیشتری برای فیفا. اما در کنگره فیفا هیچ بحثی، مشاوره ای، بحثی در مورد اینکه آیا یک جام جهانی گسترده مطلوب است یا خیر وجود نداشت.
این به عنوان یک واقعیت انجام شده ارائه شد، همانطور که از این واقعیت مشخص بود که برنامه اولیه برای 16 گروه سه تیمی بود، گویی که هیچ کس به پتانسیل لاستیک های مرده فکر نکرده بود یا نتایج را ترتیب داده بود. دوازده گروه چهار تیمی احتمالاً فرمت کمتر بدی است، اما با حضور هشت تیم سومی، بازی های دور اول زیادی بدون خطر زیاد برگزار خواهد شد. اینفانتینو با افتخار از جام جهانی قطر به عنوان بهترین جام جهانی یاد کرد: پس چرا آن را تغییر دهیم؟
در سال 2026، 72 بازی برای حذف 16 تیم برگزار می شود. این یعنی جام جهانی که نزدیک به شش هفته به طول خواهد انجامید. آیا کسی فکر کرده است که این علاقه، همانطور که در جامهای جهانی کریکت طولانیتر شده، کاهش مییابد؟ آیا تحقیقی انجام شده است؟ کدام یک از فرآیندهای عادی عملکرد حاکمیتی؟
اما غول گرایی در همه جای فوتبال وجود دارد. سیستم سوئیسی که لیگ قهرمانان اروپا در سالهای 2024-2025 اتخاذ خواهد کرد، فازی کسلکننده و قابل پیشبینی را با مرحلهای کسلکنندهتر و قابل پیشبینیتر – و طولانیتر جایگزین میکند. جام جهانی باشگاههای بازسازیشده توسط اینفانتینو یک آشفتگی متورم است که به نظر میرسد تا حد زیادی برای ایجاد یک رقابت باشگاهی پرسود برای فیفا طراحی شده است که نفوذ سیاسی را به همراه خواهد داشت. به نظر می رسد که این خستگی بازیکنان را فرسوده می کند و هواداران ممکن است در نهایت سیر شوند.
اگر به نابرابری برای مدت طولانی اجازه داده نمی شد، یک رقابت جهانی باشگاهی ایده خوبی بود. تلاش اینفانتینو برای جبران این موضوع، سوپرلیگ آفریقا، یکی دیگر از اعلامیه های سیاستی او است که ماهیت ندارد. در ابتدا قرار بود 20 تیم در یک لیگ بسته حضور داشته باشند، اما هنوز به طور غیرقابل قبولی برنامه ریزی شده است که در ماه آگوست شروع شود، اگرچه با 24 یا 8 تیم، در کنار یا به جای لیگ قهرمانان آفریقا، در چه قالبی و با چه قرارداد تلویزیونی، به نظر نمی رسد که هیچ کس این کار را انجام دهد. دانستن
تنها کسی که ممکن است در برابر این بایستد، رئیس یوفا، الکساندر چفرین است. اروپا هنوز این نفوذ را دارد که میتواند به نوعی بر افراطهای وحشیتر نظارت کند. چفرین و الخاندرو دومینگز، رئیس کونمبول، با هم دست به کار شدند تا هر دو سال یک بار از خس خس اینفانتینو در جام جهانی جلوگیری کنند. اما چفرین، پس از قدرت اولیه خود در مبارزه با سوپر لیگ اروپا، این روزها کاهش یافته است، شاید متوجه شود که نیروهایی که قصد استفاده از بازی را دارند بسیار غنی و قدرتمند هستند.
تقریباً تنها کار مثبتی که او در تقریباً یک سال انجام داده است، اجازه انتشار گزارشی بوده است که اعتراف میکند که یوفا و مقامات فرانسوی چقدر اشتباه سازماندهی فینال لیگ قهرمانان اروپا در پاریس را در سال گذشته انجام دادند.
چفرین پس از تسلیم شدن به نخبگان با دادن یک مرحله گروهی طولانیتر در لیگ قهرمانان، اکنون به نظر میرسد که ممنوعیت مالکیت چند باشگاه را کاهش دهد. از قبل به اندازه کافی بد بود که یک باشگاه با چندین دهه سنت می توانست به طور موثر به مهد کودکی برای یک تیم بزرگتر تبدیل شود، اما این ایده که همان افراد می توانند چندین تیم را در یک مسابقه داشته باشند، یک حمله آشکار به یکپارچگی ورزشی است.
این بسیار عمیق تر از اضطراب نسلی است. تهدیدات از هر طرف وجود دارد. اما چه کسی آنها را متوقف خواهد کرد؟ چه کسی در مقابل بهره برداری از فوتبال برای منافع مالی و سیاسی خواهد ایستاد؟ چه کسی از خود بازی محافظت خواهد کرد؟ که می تواند؟ و در تمام مدت، مانند سگ در میم، فوتبال دعوا می کند، در مورد توپ های هندی بحث می کند و هری مگوایر، حواسش به رقابت های کوچک پرت می شود، و اصرار می کند که با نزدیک شدن آتش، همه چیز خوب است.
تخم ها به ندرت تا این حد طلایی شده اند. غاز به ندرت تا این حد در خطر است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.