“او جذاب، گرم و واقعی بود”: خوانندگان ما جان موتسون | فوتبال

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

او به شروع حرفه من در روزنامه نگاری ورزشی کمک کرد.

جان موتسون به شروع حرفه من در روزنامه نگاری ورزشی کمک کرد. در سن 15 سالگی، نایب قهرمان مسابقه رادیو تایمز شدم تا یک گزارش مسابقه 200 کلمه ای در مورد فینال جام حذفی 1983 بین برایتون و منچستریونایتد بنویسم – فینال معروف “و اسمیت باید گل بزند”. جایزه من تابلوی یادداشت های امضا شده موتی بود که یکی از افتخار آفرین ترین دارایی های من است. اکنون کمی کتک خورده است – من تمایلی به قاب کردن آن نداشتم زیرا یادداشت هایی در هر دو طرف وجود دارد – و همیشه وقتی با دانش آموزان سخنرانی می کنم آن را به دانش آموزان نشان خواهم داد. من در 19 سالگی یکی از اولین ویراستاران زن ورزش بریتانیا شدم. ترزا گرین

او با مهربانی به من یک لیوان شامپاین سفارش داد.

من در تلگراف به عنوان یک ویرایشگر فرعی روی میز ورزشی در اوایل جوانی کار می کردم و در جشن کریسمس ورزشی شرکت کردم. این ها با ذوق فراوان توسط سردبیر ورزشی، مرحوم دیوید ولش، میزبانی شد. باید بگویم در حالی که من در راگبی و کریکت نسبتاً خوب هستم، فوتبال یک منطقه خاکستری بود. همزمان با دختری با موهای نقره ای به بار نزدیک شدم. به عنوان یخ شکن مکالمه‌ام پرسیدم: «پس. “چرا اینجایی؟ آیا چیزی در مورد ورزش می دانید؟». چشمانش ممکن است برق زده باشد، اما پنبه‌ای را از دست داد: «نه، اصلاً هیچی. من فقط سردبیر را می شناسم.» جان موتسون سپس با مهربانی به من یک لیوان شامپاین سفارش داد و اگر او بعداً برای ایراد سخنرانی بعد از شام نمی‌ایستاد، هرگز نمی‌توانستم میزان نادانی خود را بفهمم. من هنوز در مورد آن تا به امروز می ترسم. جانت

او را شنیدم و فکر کردم: من آن صدا را می شناسم.

کیت هوچن پس از حذف آرسنال از جام حذفی در سال 1985، با هم تیمی هایش در یورک سیتی جشن می گیرد.
کیت هوچن پس از حذف آرسنال از جام حذفی در سال 1985، با هم تیمی هایش در یورک سیتی جشن می گیرد. عکس: تصاویر PA

در ژوئن 2018، برای چند جلسه کاری از آکسفورد به لندن رفتم. در ایستگاه مریلبون پیاده شدم و از هتل لندمارک عبور می کردم که صدایی شنیدم. فکر کردم: مطمئنم که آن صدا را می شناسم. بعد به من ضربه زد. خدایا جان موتسون است! او در همان نزدیکی تلفنی بود و البته صدایش بود که او را از دست داد. تا زمانی که او تماسش را تمام کرد، در اطراف آویزان شدم، سپس پرسیدم که آیا می توانم امضای او را داشته باشم. خیلی مهربانانه موظف شد. در حین نوشتن، از او پرسیدم که آیا تا به حال در مورد شهر یورک نظری داده است یا خیر. او بدون از دست دادن یک ضربه پاسخ داد: دور چهارم جام حذفی، 1985، یورک سیتی 1 آرسنال 0. کیت هوچن در دقیقه 90 پنالتی. گفتم: خدایا من آنجا بودم. بانگ زد و گفت: خدای من، من هم بودم. استوارت نیوستد

او جذاب، گرم بود و می خواست همه چیز را در مورد من بداند.

من در سال 1993 با موتی برای مطبوعات آزاد باکس مصاحبه کردم. اگر او فکر می کرد کارهای بهتری برای انجام دادن دارد، آن را نشان نمی داد. او جذاب، خونگرم بود و می خواست همه چیز را در مورد من و نحوه عملکرد ویکومب واندررز بداند. در پایان شماره موبایلش را به من داد با این دعوت که اگر چیزی نیاز داشتم تماس بگیرم. حدود دو سال بعد او دوباره تماس گرفت تا بگوید اگر لازم بود او را بگیرم شماره اش تغییر کرده است. چه مرد کاملاً اصیل و خوبی بود. گری لارنس

“او یک جنتلمن برتر بود، الهام بخش من”

جان موتسون در سال 1993.
جان موتسون در سال 1993.
عکس: نیل سیمپسون/Empics Sport

در سال 1993، زمانی که 22 ساله بودم، می خواستم مفسر یا گزارشگر فوتبال باشم. بدون اینکه بدانم چگونه این کار را انجام دهم، نامه ای به «جان موتسون، بی بی سی، لندن» فرستادم و به سادگی پرسیدم: «چه کاری باید انجام دهم؟» جواب نداد، به جایش به من زنگ زد! او با محل کارم تماس گرفت، اما من در آن زمان در حال گذراندن شرایط غم انگیز بودم – ما یک هفته قبل یک نوزاد را از دست داده بودیم و من در حال مرخصی بودم. پس او نوشت، تسلیت گفت، شماره تلفن منزلش را به من داد و گفت با او تماس بگیرم، اما فقط زمانی که آماده شدم. بعد از یک هفته تلاش برای بدست آوردن شجاعت، به او زنگ زدم. بیش از یک ساعت با تلفن بودیم. او قبل از شروع صحبت در مورد روزنامه نگاری مدت زیادی را صرف دلداری و اطمینان از حال من کرد. او به من گفت که چگونه شروع کرد، به همه سؤالات من پاسخ داد و توصیه های خوبی به من کرد. از آنجا من کمی تجربه گزارش با رادیو محلی داشتم، سپس یک کنسرت مستقل با بی بی سی ولز دریافت کردم که بیش از 15 سال در رادیو و تلویزیون ادامه داشت. در ادامه کارهای رادیویی، نوشتاری و ویدیویی دیگری را در فوتبال انجام دادم، چه رسد به گرفتن مدرک روزنامه نگاری ورزشی. من به بسیاری از مردم مدیون سپاسگزاری زیادی هستم، اما قطعاً یک مرد وجود دارد که من را در این مسیر قرار داده است. نه تنها راهنمایی ها و نصیحت های او، بلکه مهربانی و صمیمیت او در همان ابتدا که من در پایین ترین سطح خود بودم. من او را در اتاق مطبوعات در شهر بیرمنگام در سال 2010 ملاقات کردم، 17 سال پس از اولین نامه. او به یاد من بود، البته که! جنتلمن برتر، الهام بخش من. ایان

“او پسر دوست داشتنی بود”

من چند بار با او ملاقات کردم و او یک دختر دوست داشتنی بود – اشتیاق او! حتی در نمایش فوتبالی که با او ملاقات کردم، او به اندازه ما از دیدن جورج بست هیجان زده بود و من مطمئن هستم که آنها بارها ملاقات کرده بودند. خاطرات زیادی وجود دارد: رونی رادفورد، ایستاده در برف، هیلزبورو، باند دیوانه. موسیقی متن دوران جوانی من توسط جان موتسون، برایان مور و بری دیویس انجام شد و من واقعاً از نوشتن این متن اشک می ریزم. دفعه بعد که پیش پدرم هستم، بالاخره ادعا می کنم که کت پوست گوسفندی در کمد لباس اوست که در 40 سال فقط یک بار دیده ام که او را پوشیده است. آنتونی تاموورث

“من با موتی به مدرسه رفتم”

من با موتی که در سال پایین تر از من بود به مدرسه رفتم. او یک هوادار کاملا متعهد چلسی بود و در اوایل دهه 1960 کار خود را با فروش فنزین خود در خارج از استمفورد بریج آغاز کرد، به عقیده من، شش پنی. من طرفدار لیورپول هستم و با هم به بازی جام حذفی در آنفیلد رفتیم. لیورپول هنوز در دسته دوم قدیمی بود و چلسی در دسته اول. مه در نیمه دوم غلیظ شد، اما ما فقط توانستیم گل های یان سنت جان و راجر هانت را تشخیص دهیم. لیورپول 4-3 پیروز شد. در قطاری که از خیابان لایم به سمت یوستون برگشته بود، با ریموند گلندنینگ مواجه شدیم که روی چهارپایه ای در واگن بوفه کمی تکان می خورد. او با مهربانی به برنامه‌های بازی‌های ما امضا می‌داد، بی‌آنکه با یکی از جانشینان برجسته‌اش روبرو شده باشد. هوارد دیویس

او دوست داشتنی ترین، صمیمی ترین، مهربان ترین فرد بود.

کاونتری پیروزی در جام حذفی در سال 1987 را جشن می گیرد - یکی از فینال های مورد علاقه موتسون.
کاونتری پیروزی در جام حذفی در سال 1987 را جشن می گیرد – یکی از فینال های مورد علاقه موتسون. عکس: اکشن تصاویر/رویترز

من قبلاً رادیو بیمارستان کار می کردم و به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد پیروزی کاونتری سیتی تاتنهام در فینال جام حذفی، برنامه ویژه ای برای جشن گرفتن آن ترتیب دادم. من تلفنی با موتی مصاحبه کردم و او دوست داشتنی ترین، صمیمی ترین و مهربان ترین فرد بود. او در مورد اینکه چگونه فینال جام حذفی 1987 یکی از بهترین ها بود، از نظر او صحبت کرد. وی همچنین برای همه بیماران آرزوی سلامتی کرد. تارا

“او مفید، مشتاق و حرفه ای بود”

در سال 1990 یک صبح را با جان گذراندم و چند آگهی رادیویی را ضبط کردم. کار کردن با او فوق العاده بود: مفید، مشتاق و حرفه ای. سپس از او پرسیدم که آن روز بعدازظهر چه کار می کرد؟ “خب، من در سه ماه گذشته ایتالیایی یاد می‌گیرم، بنابراین می‌خواهم به ناتین هیل بروم، یک روزنامه ایتالیایی بخرم تا ببینم آنها در مورد جام جهانی چه می‌گویند، یادداشت برداری کنم و از یک قهوه ایتالیایی لذت ببرم. ” دو روز بعد او در یک هواپیما به مقصد ایتالیا 90 بود. فکر می‌کنم این مرد را خلاصه می‌کند – وقف هنر خود، همیشه به دنبال زاویه‌ای دیگر و علاقه‌مند به بازی. RIP، موتی. دان

“او واقعاً چیزهای خود را می دانست”

من مجبور شدم برای یک راهنمای جام جهانی 2006 که به عنوان روزنامه نگار روی آن کار می کردم، با موتی مصاحبه کنم. از او خواستم پیش بینی کند چه کسی برنده مسابقات خواهد شد. او ایتالیای بی خیال را انتخاب کرد – و حق با او ثابت شد. صحبت کردن با او دوست داشتنی بود و واقعاً چیزهایش را می دانست. رابین جاروسی

“سطح آمادگی الهام بخش بود”

من در نزدیکی لیورپول بزرگ شدم. یک شب وسط هفته با مادرم در هتل امپایر بودم و موتسون در بار کنار ما نشسته بود و مشغول غذا خوردن بودیم. او با خودش صحبت می کرد و نام تمام بازیکنان تیم اروپایی (شاید سنت اتین) را تمرین می کرد. او این کار را برای 30 دقیقه یا بیشتر انجام داد، سپس برخی از نمایشنامه های بازی را اجرا کرد، کوک خود را تمام کرد و رفت. در آن زمان واقعا برای من الهام بخش بود. تصور می‌کردم مفسران فقط حضور پیدا کردند و صحبت کردند، اما سطح آمادگی که دیدم چشمگیر بود. حافظه عالی دیوید مورگان

جان موتسون نام من را به صورت زنده در بی بی سی 1 گفت. دو برابر!’

دیوید سیمن دروازه بان آرسنال در نیمه نهایی جام حذفی 2003 یک سیو شگفت انگیز انجام داد.
دیوید سیمن دروازه بان آرسنال در نیمه نهایی جام حذفی 2003 یک سیو شگفت انگیز انجام داد. عکس: جف جی میچل/رویترز

نیمه نهایی جام حذفی 2003 مقابل شفیلد یونایتد روزی خاطره انگیز برای هواداران آرسنال و به ویژه دیوید سیمن بود. جایی که “دستان امن” یکی از بزرگترین سیوهای تاریخ فوتبال را به دست آورد. اما برای من، همیشه روزی خواهد بود که جان موتسون نام من را به صورت زنده در BBC1 گفت. دو برابر. من در آن روز طلسم آرسنال بودم: 11 ساله با پوزخند دندان‌پزشکی و موهیکان قرمز، بریل‌کریم‌شده به سبک فردی لیونگبرگ. برای موتسون استاندارد نبود که قبل از بازی در تونل با یک طلسم و پدر گیج‌اش گپ بزند – بپرسد اهل کجا هستم، چند سال دارم، بازیکنان مورد علاقه‌ام چه کسانی هستند – اما بعداً برای آن استاندارد نبود. طلسم مخالفان دختر نیل وارناک است. کمی کلاسیک از موتی دموکراتیک در این کار بود. سریع به سمت تیم‌هایی که از تونل بیرون می‌روند، سیمن به موهای ژل‌شده‌ام دست می‌زند و من صدای 70000 هوادار در اولدترافورد را جذب می‌کنم. بعد از این همه هیجان به من گفتند اتفاقی در تلویزیون افتاده است. پیام هایی از نان و خاله های من بود. مرا دیدند! و اسمم را گفته بود! جان موتسون اسم من را گفت! “طلسم آرسنال جیک گمشده 11 ساله است، یک توپچی جوان از شمال لندن…” او مجبور نبود این کار را انجام دهد اما انجام داد. بدون شناخت آن مرد، حدس می زدم که دقت، انصاف و مهربانی چیزهایی هستند که به طور طبیعی برای او اتفاق افتاده است. و همانطور که 20 سال بعد این را می نویسم، می توانم بگویم که او یک روز خاص را کاملاً فراموش نشدنی ساخت. به سلامتی جان موتسون، مطمئنا هرگز فراموشت نمی کنم. جیک

او جذاب، صمیمی و راحت بود

در سال 2013 برای شرکتی در ساری کار می کردم که جان موتسون را برای صداپیشگی استخدام کرده بود. وقتی وارد دفتر شدم صدای او را در اتاق مجاور شنیدم و صدای متمایزش فوراً غیر قابل انکار بود. این یک لحظه کمی سورئال بود. او از مبل بلند شد تا با من دست بدهد، با اینکه من فقط یک کارمند معمولی بودم. چه آقایی. او جذاب، صمیمی، راحت و به همه چیز و همه چیز علاقه مند بود. خوشحالی مطلق بود که به اندازه کافی خوش شانس بودم که او را ملاقات کردم. استیو

او بازی خوبی را در داخل و خارج از زمین انجام داد.

جان موتسون مردی متواضع و بدون حاشیه بود که در هر سناریوی فوتبالی، هرچند عجیب یا مضحک، خوشحال بود. من در سال 1975 برای بی‌بی‌سی کار می‌کردم، زمانی که در یک مسابقه فوتبال بین بخشی وارد بخش ما شدم. ما قرار بود شنبه رادیو ورزش را پخش کنیم، اما باران سیل آسا در لندن بارید. بازی لغو شد اما ما موفق شدیم یک زمین بازی در روز یکشنبه پیدا کنیم. آلن پری، دوست بزرگ پخش موتی، بدون تردید پذیرفت که طرف خود را روی رودخانه بفرستد. باران تمام آخر هفته بی وقفه ادامه داشت، اما ما در زمین گلی بازی کردیم. موتی در خط مقدم بود و با بقیه ما تیرهای عرضی را انجام می داد. 9 مرد رادیو اسپورت در تنها بازی آن روز در لندن، هشت مرد تیم من را در بدترین شرایط ممکن شکست دادند. موتی مشتاق تا آخر. او بازی خوبی را در داخل و خارج از زمین بازی کرد! فیل مارچانت

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …