به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
طرح مردمی برای طبیعت، که روز پنجشنبه راه اندازی شد، توصیه های عمومی را برای معکوس کردن کاهش عظیم طبیعت بریتانیا ارائه می کند. از صد نفر دعوت شد تا در یک مجمع شهروندان گرد هم آیند تا بر سر طرحی برای چگونگی نوسازی و حفاظت از طبیعت به توافق برسند. توصیه های آنها شامل درخواست برای دسترسی به طبیعت به عنوان یک حق بشر، احیای فوری رودخانه ها، شفافیت از سوپرمارکت ها و تعهد فراحزبی به کشاورزی برای طبیعت است. یکی از اعضای مجمع، سارا هادستون، در اینجا نظرات خود را در مورد مشارکت در روند به اشتراک می گذارد.
من اولین بار در اوایل پاییز گذشته نام طرح مردم برای طبیعت را شنیدم، اما قصد شرکت در آن را نداشتم زیرا فکر می کردم خیلی ساده به نظر می رسید. این کار با یک فراخوان ملی برای ایدههایی در مورد چگونگی تجدید طبیعت آغاز شد، که من احساس میکردم با توجه به مقیاس از دست دادن تنوع زیستی در بریتانیا، فوریت نداشت و کافی نبود.
سپس نامه ای در پست آمد که از هر کسی در خانواده ما دعوت می کرد تا برای شرکت در یک مجمع مردمی برای طبیعت درخواست دهد. ما یکی از 33000 آدرسی بودیم که به طور تصادفی از سراسر کشور انتخاب شدند.
به نظر می رسید که چشم انداز اجتماع شهروندی پتانسیل بسیار بیشتری داشته باشد. کنجکاو بودم ببینم چطور کار می کند. آیا صدای همه شنیده می شود؟ آیا افراد با دیدگاه های مختلف می توانند موافق باشند؟ آیا همانطور که کارشناسان سیاسی می گویند ما کشوری تقسیم شده ایم؟
در فرم ثبت نام سن، جنسیت، قومیت، موقعیت جغرافیایی و اینکه آیا من اهل شهری یا روستایی هستم، خواسته شده است. من همچنین مجبور شدم به این سوال امتیاز بدهم، “چقدر با این جمله “من احساس می کنم بخشی از طبیعت هستم” موافق یا مخالف هستید؟ در مقیاس پنج از «کاملاً موافقم» تا «مخالف» شامل «نمیدانم». در حالی که اکثر پاسخ دهندگان موافق بودند، برخی دقیقاً به این دلیل انتخاب شدند که موافق نبودند یا ایده ای نداشتند.
از 277 نفری که درخواست کردند، 110 نفر انتخاب شدند، 107 نفر فرآیند را آغاز کردند و 103 نفر با وجود اعتصابات راه آهن و بیماری زمستانی، در هر چهار آخر هفته مشورت در مسیر ماندند. هدف نمونهای بود که بهطور کلی ترکیب جمعیت بریتانیا را نشان میداد، نه تعداد کاملاً مساوی از گروههای مختلف. بنابراین، اگرچه سنین از نوجوانان تا اواخر دهه 70 متغیر بود و تقریباً یک چهارم آنها اهل اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی بودند، اکثریت آنها 45 سال به بالا بودند و در شهرهای شهری انگلستان زندگی می کردند. اکثر مردم خود را سفیدپوست بریتانیایی توصیف کردند، اما یک سوم از اقوام دیگر بودند. یک چهارم ما از روستاها آمده ایم.
من از انتخاب شدن تعجب کردم. بهعنوان یک دفتر خاطرات و کتابنویس قدیمی آبان نیوز کشور، تصور میکردم که از بین خواهم رفت. وقتی از پس آن برآمدم، متوجه شدم که در واقع تنها فردی هستم که چنین پیشینه فعال سبزی دارد. همه با هم متفاوت بودند و ما قطعاً مجموعه ای از خوانندگان چپ چپ آبان نیوز نبودیم. با دانشآموزان، کشاورز بازنشسته، صاحبخانه میخانه، مهاجران جوان، بیوشیمیدان، باغبان، مدیر صندوق سرمایهگذاری و رئیس انبار و دیگران مواجه شدم.
ما چهار آخر هفته مجزا همدیگر را ملاقات کردیم، دو تای آنها رو در رو در یک هتل و دو تای آنها به صورت آنلاین. ما در گروههای کوچک تقریباً شش نفری در حال تغییر با یک تسهیلکننده بیطرف کار میکردیم و به مجموعهای از ارائههای کارشناسان از جمله دانشگاهیان، متخصصان صنعت و رهبران پروژههای جامعه گوش میدادیم. سپس در رابطه با آنچه که شنیده بودیم، درباره آنچه که فکر میکردیم برای حفاظت و تجدید طبیعت باید انجام شود، بحث میکردیم. توصیههای گروههای فرعی از طریق یک فرآیند ادغام و بحث بیشتر برای روشن کردن درخواستهای نهایی برای اقدام پیش رفت.
از ابتدا، غذا یک بحث بزرگ بود. وفادار به هدف مجمع برای نمایندگی همه طیفهای عقاید، اعضا شامل گیاهخواران، گیاهخواران، انعطافپذیران و گوشتخواران مکرر بودند. در آخر هفته اول، اکثر مردم گزینه های غذایی گیاهی را نادیده گرفتند و مرغ یا گوشت گاو را انتخاب کردند. بسیاری از افراد در گروههای بحث من هیچ مشکلی در خوردن گوشت نمیدانستند و از دادن هر گونه توصیهای در مورد رژیم احتیاط میکردند، زیرا فکر میکردند که این امر بهطور ناعادلانه محدودکننده خواهد بود.
اکثریت این فرآیند را بدون اطلاع از میزان استفاده از زمین های کشاورزی برای تولید گوشت در بریتانیا یا تأثیرات زیست محیطی بسیاری از سیستم های کشاورزی درگیر شروع کردند. قابل توجه بود که چگونه دیدگاه مردم تغییر کرد، به خصوص در آخر هفته که بر غذا، کشاورزی و ماهیگیری متمرکز بود. این فقط کشاورزان نبودند که برای انتقاد وارد شدند – سطح بالایی از نارضایتی از سوپرمارکتها به خاطر سیاستهای قیمتگذاریشان نسبت به تولیدکنندگان و مشتریان وجود داشت.
تا آخر هفته آخر، اعضای مجمع موافقت کردند که مصرف گوشت، لبنیات و ماهی بریتانیا باید تا سال 2030 حداقل یک چهارم کاهش یابد. و با این حال وقتی در هتل شام خوردیم، اکثر افرادی که در نزدیکی من نشسته بودند، یک بار دیگر غذاهای گوشتی را انتخاب کردند، حتی اگر آنها از حیواناتی که در سیستمهای کشاورزی مرسوم پرورش مییابند درست میشدند.
دیدم که چگونه، دور از وست مینستر، گروهی از مردم با دیدگاههای متفاوت میتوانند در مورد مسائل تفرقهانگیز به اجماع برسند، برایم روشنکننده بود. در واقع، آنها می توانند به راحتی این کار را انجام دهند، زمانی که تعصبات آنها توسط سیاستمداران تشویق نمی شود.
اما در تعجب بودم که چرا همانطور که مسئله رژیم غذایی نشان داد، حتی افرادی که به طبیعت اهمیت می دهند و ساعت ها خود را وقف یادگیری و بحث کرده اند، هنوز شکاف بین آنچه می گویند و نحوه عمل خود را کم نمی کنند. . آیا این ریاکاری است یا ما آنقدر در سبک زندگی کنونی خود گرفتار شده ایم که بتوانیم تغییر کنیم؟
چه چیزی لازم است تا رفتارهای فردی و جمعی ما به اندازه کافی تغییر کند؟ درخواستهای مجمع برای اقدام به من امید میدهد، اما به شرطی که آنها را دنبال کنیم. آیا می توانیم این کار را انجام دهیم؟
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.