ژان ویلنوو: “ژیل بی رحم بود اما از خطرات بسیار آگاه بود” | فرمول یک

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

مناگر مرگ ژیل ویلنوو در جایزه بزرگ بلژیک در زولدر در سال 1982 باعث آسیب دیدن فرمول یک شد، برای همسرش جوآن بی نهایت سخت تر بود. بیش از 40 سال از آن زمان می گذرد و با یادآوری وقایع بحث برانگیز آن فصل، احساسات همچنان بالاست. زخم‌ها آن‌قدر خام بوده‌اند، تنها اکنون او احساس می‌کند که می‌تواند به آن‌ها رسیدگی کند و زمان از قدرت احساساتش بکاهد.

ویلنوو، همسر و خانواده‌اش و هم‌تیمی سابقش در فراری، دیدیه پیرونی، سوژه‌های Villeneuve Pironi: Racing’s Untold Tragedy هستند، فیلمی که به تازگی در مستند Sky و Now TV منتشر شده است. این یک ویژگی فوق‌العاده است که داستان جذاب اما غم‌انگیز دو راننده را روایت می‌کند که رابطه‌شان در طول یک مسابقه در سال 1982 در ایمولا، اندکی پس از آن که ویلنوو فوت کرد و حرفه پیرونی در یک تصادف وحشتناک در هاکنهایم به پایان رسید، از هم پاشید. این مستند یکدست است و تمام تلاش خود را می کند تا هر دو طرف داستان را به نمایش بگذارد، اما ساخت آن احساسات آن زمان را برای جوآن بازگرداند.

او می‌گوید: «گفتن داستان قبلاً خیلی سخت بود. اما وقتی تصمیم گرفتم که این زمان است، متوجه می‌شوید که احساساتی که در آن زمان داشتید، هنوز همان هستند. اینکه واقعیت ها واقعیت هستند و شما نمی توانید آنها را تغییر دهید. احساسات با آنها همراه است و بزرگترین آنها خیانت بود. گاهی اوقات فکر می‌کنید: “شاید من در آن زمان بیش از حد واکنش نشان دادم” اما بعد متوجه می‌شوید که نه، هنوز هم همینطور است که امروز آن را می‌بینم.

این فیلم حاوی انبوهی از فیلم‌هاست که قبلاً از دوره‌های مختلف مسابقه‌ای دیده نشده بود. در سال 1982 موتورهای توربو هم قابل اعتماد و هم به طرز وحشتناکی سریع شده بودند و قبل از شروع فصل به نظر می رسید فراری با موتور 126-C2 که انتظار می رفت پیشتاز میدان باشد، تسلط داشت و ویلنوو و پیرونی را در مبارزه برای عنوان قهرمانی قرار داد.

ویلنوو 32 ساله که قبلاً به عنوان یکی از بزرگان شناخته شده بود، پنجمین سال حضور در فرمول 1 و فراری را سپری می کرد. مبارزه شدید اما منصفانه او با رنه آرنو در GP فرانسه در سال 1979 یکی از بهترین نبردهای F1 است. انزو فراری شخصاً پیرونی را دنبال کرده بود و او را در سال 1981 از لیگیه به خدمت گرفت. او راننده ای بود که در سبک ویلنوو بیشتر به کار گرفته می شد، اما آنها تیم قدرتمندی ساختند و در سال 1981 از یک رابطه دوستانه و البته رقابتی لذت بردند.

دوام نیاورد. در دور چهارم در سال 1982، GP سن مارینو در ایمولا، دو رنو پیشرو بازنشسته شدند و ویلنوو را ترک کردند و پیرونی یک دو را در دست گرفت. آنها به طرز هیجان انگیزی با یکدیگر رقابت کردند تا اینکه فراری دستور “آهسته” آنها را صادر کرد – که همچنان در قلب جنجال ها باقی مانده است.

ویلنوو، رهبر، ادعا کرد که این دستور به معنای برگزاری ایستگاه برای اطمینان از یک یا دو است. پیرونی استدلال کرد که این به معنای مراقبت از ورزش است اما سبقت را محدود نمی کند. او به درستی حمله کرد و در دور آخر ویلنوو را پشت سر گذاشت و وارد سنجاق سر توسا شد تا برنده شود.

هم تیمی های فراری ژیل ویلنوو و دیدیه پیرونی در مسابقه ایمولا در سال 1982
هم تیمی های فراری ژیل ویلنوو و دیدیه پیرونی در ایمولا در سال 1982، مسابقه ای که دوستی آنها به پایان رسید. عکاس: Hoch Zwei/Corbis/Getty Images

ویلنوو عصبانی بود. او گفت: “پیش از این، روابط ما همیشه خوب بود و من به او اعتماد داشتم.” اما من دیگر آن اشتباه لعنتی را مرتکب نمی شوم.

این خیانتی بود که جوآن نمی تواند ببخشد. او می‌گوید: برای ژیل، وفاداری آنقدر قوی بود که هرگز تصور نمی‌کرد این اتفاق بیفتد. “خشمی که او احساس کرد با ناامیدی که از فریب خوردن توسط دیدیه احساس کرد مخلوط شد.”

نمی توان هوای غم و اندوه را در صدای او نادیده گرفت، که واکنش شوهرش آنقدر شدید بود، زیرا این توهین به حس ذاتی او از بازی جوانمردانه بود.

او می‌گوید: «ژیل به‌عنوان یک راننده بی‌رحم بود، اما در مسیر، از خطرات بسیار آگاه بود. ژیل یک راننده عادل و صادق بود، همه دیدند که با آرنو در دیژون، چرخ‌ها را می‌کوبیدند، اما هنوز به اندازه کافی برای یکدیگر احترام قائل بودند. این چیزی است که مسابقه برای او انجام می شود، نه مخالف قوانین تیم برای پیروزی.”

در دور بعد در زولدر، در حالی که پیرونی درست از هم تیمی خود در مقدماتی پیش بود، ویلنوو دوباره به میدان رفت تا سعی کند او را در 10 دقیقه پایانی شکست دهد. در گوشه ترلامنبوخت، او به مارس آهسته یوخن ماس رسید، که به سمت راست رفت و از خط خارج شد تا به ویلنوو اتاق بدهد، اما کانادایی نیز به سمت راست رفت. آن‌ها چرخ‌ها را لمس کردند و ماشین ویلنوو قبل از چرخیدن به زمین به هوا پرتاب شد. ویلنوو از کابین خلبان پرت شد و از ناحیه گردن دچار شکستگی شد. او در همان روز در بیمارستان درگذشت.

ژیل ویلنوو و دیدیه پیرونی در کنار هم در پیت لین قبل از شروع گرندپری سن مارینو در سال 1981
ژیل ویلنوو و دیدیه پیرونی در کنار هم در پیت لین قبل از شروع گرندپری سن مارینو در سال 1981. عکس: جایزه بزرگ عکس/گتی ایماژ

برای دهه‌ها گمانه‌زنی‌هایی پیرامون این رویداد وجود داشت که عمدتاً بر این موضوع متمرکز بود که آیا ویلنوو بیش از حد در دامان تلاش می‌کرد یا خیر، قضاوت او با خشم فروزانش نسبت به پیرونی مبهم بود. همانطور که آلن پروست در فیلم اشاره می کند: “در مسابقات اتومبیل رانی احساسات خطرناک است.”

چهل سال بعد، جوآن معتقد است که مطمئناً چنین نبوده است. او هنوز عصبانی بود، اما وقتی ژیل در ماشین بود، در یک حباب بود و هیچ چیز دیگری نمی توانست وارد آن شود. او در حالت مسابقه ای بود و هر اتفاقی که بیرون می افتاد واقعاً بر رانندگی تأثیری نداشت. تصادف واقعا یک سوء تفاهم با یوخن بود. یوخن سعی می کرد از سر راه بره، ژیل فکر می کرد اونجا می مونه، این فقط یک اشتباه احمقانه از طرف هر دوشون بود، واقعا تقصیر کسی نبود. به هر حال ممکن بود بدون رویداد ایمولا اتفاق بیفتد.

ورزش هم مثل پیرونی متزلزل شد. در GP کانادا، او در شبکه متوقف شد. پشت سر او، ریکاردو پالتی تازه کار با سرعت زیاد سوار ماشینش شد و پالتی کشته شد. تا آگوست در GP آلمان، پیرونی با یک ضربه از عنوان قهرمانی روبرو شد، اما برخی قضاوت او از زمان مرگ ویلنوو را زیر سوال بردند. او قبلاً تیرک را محکم کرده بود، اما در طول جلسه تمرینی که در حال آزمایش لاستیک‌های جدید هوای مرطوب بود، ماشین را با سرعتی سرسام‌آور در باران هل داد.

او که با اسپری ندیده به عقب رنو پروست برخورد کرد و در تصادفی شبیه به ویلنوو به هوا پرتاب شد. او زنده ماند اما آسیب دیدگی پاهایش به حدی بود که دیگر به فرمول 1 باز نمی گردد. پنج سال بعد، در سال 1987، پس از رفتن به مسابقات قایق های موتوری، در سن 35 سالگی، در یک تصادف در مسابقه Needles Trophy در Solent کشته شد. او دوست دخترش، کاترین گوکس را که دوقلو باردار بود ترک کرد. او بعداً با اجازه جوآن آنها را ژیل و دیدیه نامید. ژیل اکنون برای تیم F1 مرسدس کار می کند.

امروز، جوآن با پیرونی همدردی می کند، زیرا معتقد است که او پس از کشته شدن شوهرش باری را به دوش کشیده است. او می‌گوید: «فکر می‌کنم او از واکنش ژیل متعجب شد. فکر می‌کنم او فکر می‌کرد می‌تواند آن را درست کند، اما با پاس دادن ژیل نتوانست آن را درست کند. این بار سنگینی بود که او باید حمل می کرد.»

اما او پس از این همه سال، اکنون که رویدادها و احساسات را مرور می کند، چه می شود؟ آیا مقابله با آن سخت بوده است؟

“من احساس می کنم همه اینها بخشی از خاطرات شماست، برخی خوب هستند، برخی بد.” بعد از مکثی متفکرانه می گوید. “برخی فوق العاده هستند، برخی شدید هستند. هر چه خوب یا بد می گذرانید با شما می ماند و شما را می سازد، نمی توانید چیزی را بیرون بیندازید، همه چیز آنجاست.»

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …