به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیدر اینجا یک یادداشت دایره ای زیبا در مورد ظهور دوباره روی هاجسون، شوالیه جام جهانی فوتبال انگلیس، در همان هفته ای وجود دارد که گرت ساوتگیت در همان هفته ای که مطمئناً آخرین چرخه داستانی او به عنوان سرمربی انگلیس خواهد بود، شروع می شود.
هاجسون مسلماً پیشین ساوتگیت در این کار است، و یک بازی سام آلاردایس را کنار میگذارد، که بیش از هر زمان دیگری شبیه مدیریتی یک آخر هفته از دست رفته نیمه به یاد ماندنی در یک کشتی مشروب نروژی است. در حالی که انگلیس برای بازی دو سر مقابل ایتالیا در ناپل و اوکراین در ومبلی آماده می شود، اولین قدم ها در شیب ملایم سراشیبی به سمت آلمان 2024 است، لازم است به یاد بیاوریم که در آن زمان چقدر شکست خورده بودند.
که به وضوح بسیار گم شده بود. زمان خود هاجسون حداقل تغییراتی را ایجاد کرد، بین تحقیر آهستهسوزی کیف 2012، تحقیر واضحتر و پایدارتر برزیل در سال 2014، تا تحقیر نسلی نیس دو سال بعد، هاجسون برای آخرین تعظیم خود ظاهر شد. روئه کف کازینو که هنوز لباسهای تاکسیدو دیشب را به تن داشت، وزن یک امپراطوری ورزشی نیمه تخیل روی شانههای آویزانش.
ارزش یادآوری همه اینها را دارد، اگر فقط به این دلیل که سفر از آنجا به اینجا کمی کم ارزش بوده است. اگر ساوتگیت به آلمان راه پیدا کند، اولین سرمربی مناسب انگلیس خواهد بود که تیم را به چهار تورنمنت مناسب می برد.
والتر وینترباتم چهار جام جهانی را پشت سر گذاشت، اما بیشتر به نوعی استاد خانه بود، شام می پخت و شست و شو می داد و بازیکنان را به اپرا می برد. Sven-Göran Eriksson سه تورنمنت، بابی رابسون سه تورنمنت و آلف رمزی سه تورنمنت در زمانهای شلوغ کمتر کسب کردند (اینترنت به شما خواهد گفت رمزی به یک چهارم نهایی یورو 72 نیز رسید، اما در واقع این یک پلی آف دو بازی باخت برای رسیدن به جام بود. مسابقات مناسب).
در سایه این ساوتگیت، که در حضورهای اولیهاش در انظار عمومی بسیار بیدست و پا بود، او را شبیه مورچهخواری توصیف میکرد که اکنون میفهمد قرار نیست قادر به صحبت کردن باشد، متصدی پایدارترین دوره موفقیت فوتبال انگلیس شده است. در نیم قرن گذشته
این را نیز به یاد داشته باشید، زیرا پایان بازی شروع به شکل گیری می کند. از بسیاری جهات بهترین ساوتگیت انگلستان هنوز ساوتگیت اولیه انگلستان است، آن چهره منقار در کت و شلوار عروسی اجارهای که به نظر میرسید برای یک تابستان نور خورشید ثابت میکرد که بالاخره این کار غیرممکنی نیست.
با گذشت زمان، از آنجایی که شایستگی ساده با گروهی از نارضایتی عمومی مواجه شده است، ساوتگیت برعکس آن را ثابت کرده است. این چیز واقعا محکوم به فنا است، تا جایی که ما اکنون به نقطه اوج پارادوکس گرت رسیده ایم که منطق آن کمی شبیه به این است.
موفقیت اولیه ساوت گیت بر اساس کنار گذاشتن بار استثناگرایی انگلیسی بود. با انجام این کار، او همچنین به طور چشمگیری استثناگرایی انگلیسی را تقویت کرد. به این ترتیب، و به لطف دستاوردهای اولیهاش، ساوتگیت اکنون بهخاطر جنایت شکست در سه تورنمنت متوالی با بازی همه جانبه تهاجمی آلبیونبال، بهعنوان یک شرم ملی، سمی و نه درمان، شناخته میشود. فقط کمی برد کافی نیست. فقط همه برنده ها انجام خواهند داد.
هیچ راه فراری از اینجا نیست. اگر انگلیس به قهرمانی یورو 2024 ادامه دهد و فوتبال سرگرد کلاسیک به سبک ساوتگیت بازی کند، به خاطر عدم برنده شدن در آن محکوم خواهد شد. اگر انگلستان با بازی هیجانانگیز و سریع فوتبال پیروز شود، سروصدا به پا میشود و به شما میگویند که قبلاً این کار را انجام ندادید. برنده نشدن یورو 2024، محتمل ترین نتیجه برای هر مربی حاضر، باعث می شود که بسیاری از ساوتگیت به عنوان یک شکست آشکار دست از کار بکشند. در حالی که او در واقعیت دقیقاً برعکس است، موفقیتی شایسته و ستودنی.
تا حدی این به سیاست قبیله ای مربوط می شود. ساوتگیت از بازیکنان خود در اعتراض به نژادپرستی حمایت کرده و نسبت به وضعیت انگلیس ابراز نگرانی کرده است. او هنوز هم «نورد» است: در رویکردش کمی گیجکننده و خوشحرف، بیعیب و آکادمیک. برای این جنایات برخی هرگز او را نخواهند بخشید.
اساساً خصومت بر اساس از دست دادن مقیاس است، امتناع از پذیرش این که انگلیس می تواند کاملاً خوب باشد، اینکه برنده شدن انگلیس نظم طبیعی چیزها نیست، هر چیز دیگری یک انحراف گیج کننده است. یا در واقع اگر ساوتگیت صرفاً قدرت حمله را به حداکثر میرساند، اجازه میدهد سگهای گرت لغزش کنند، ما را با نوار قرمز تدافعی گره نزند، آنگاه جهان در مقابل آلبیون زانو میزد و آرزوی عمیق شدن را دارد. ساوتگیت با شناخت محدودیت های تیمش موفق شد. این هرگز کافی نبود. ما خواهان مناطق مرتفع آفتابی خود از گذشته نیمه تصور هستیم.
اگر سبک این تیم کمی بیشتر به سمت حمله گرایش پیدا کند، اکنون درباره نحوه بازی انگلیس دقیقاً صحبت خواهد شد. و این نکته قابل ذکر است، اولاً به این دلیل که انگلیس دقیقاً این کار را در جام جهانی انجام داد. و دوم به این دلیل که این گروه از بازیکنان مجهز به نظر می رسد تا آن را کمی جلوتر ببرند.
شکست فرانسه در دوحه در این زمینه مفید بود. اول به این دلیل که ساوتگیت تمام کارهایی را انجام داد که اغلب متهم به اردک زدن او می شوند. تیم برای یک چهارم نهایی جام جهانی با نتیجه 4-3-3 با کین-ساکا- فودن-بلینگهام و چهار بازیکن زیرمجموعه هجومی به پایان رسید. انگلیس 16 شوت به هشت و 57 درصد مالکیت فرانسه داشت.
آنها با ادامه بازی قویتر شدند و در نیمه دوم بر خط میانی تسلط یافتند، که تغییری در الگوی مسابقات اخیر بود. فقط متعهدترین حقیقت پرداز ضد دروازه جنوبی می تواند در رویکرد اینجا ترسو باشد. انگلیس شکست خورد زیرا فرانسه بازیکنان بالغ و درجه بالایی در همه پستها دارد و جزئیات دقیق را بهتر اجرا میکند (مثلاً عدم ضربه زدن به پنالتی دیرهنگام بالای دروازه).
اما اکنون جا برای ادامه این موضوع وجود دارد. ساوتگیت نیز باید از این تجربه درس می گرفت. و حتی در چهار ماه گذشته تیم بهتر شده است. ریس جیمز افزوده مهمی است. جک گریلیش برای منچسترسیتی خوب بازی می کند. بوکایو ساکا با هر بازی بهتر می شود. جود بلینگهام در یک منحنی ثابت رو به بالا است. ایوان تونی شبیه یک مهاجم مرکزی واقعی به نظر می رسد. مارکوس رشفورد امیدوار است که مارکوس رشفورد غیرقابل توقف جدیدی را در زمان بازگشت به ارمغان بیاورد.
همان نقاط ضعف باقی می ماند. جردن پیکفورد یک دروازه بان خوب اما نه درجه A است و همین را می توان در مورد مدافعان میانی نیز گفت. انگلیس یک بازیکن کنترل کننده واقعا خوب در خط هافبک ندارد. اما در بهترین راه حل ساوت گیت برای این موضوع تشویق وجود دارد که شامل بازی با پنج مدافع نیست.
هدیه بزرگ جام جهانی شواهدی است که نشان می دهد مجموعه مهارت های همه جانبه بلینگهام به این معنی است که ساوتگیت می تواند در خط هافبک سه نفره بازی کند و در عین حال از ضعف های دفاعی محافظت کند و نقاط قوت حمله را حفظ کند. حضور کالوین فیلیپس در این تیم باعث دشمنی و اتهام وحشتناک “وفاداری” شده است که همیشه چیز وحشتناکی است. اما فیلیپس در این بازی حضور دارد زیرا این نقش برای آزادسازی این نقاط قوت حیاتی است و ساوتگیت هافبک های زیادی ندارد که بتوانند بدود و پاس بدهند و پوشش دهند.
به نظر واضح است که ساوتگیت به طور ایدهآل فیلیپس را در این سه نفر خواهد داشت. این وفاداری نیست این سرمایهگذاری روی بازیکنی است که مهارتهای لازم را دارد تا بتواند آن شکل را عملی کند و بقیه اعضای تیم را آزاد کند.
و به همین ترتیب به آلمان که شبیه مسابقات ساوت گیت است. زندگی حرفهای او هنوز حول محور لحظهای میچرخد: پنالتی ناقص یورو 96، شوخی خشمآمیز پیروزی آندریاس مولر، آن حس عمیق یک اُپرت بیپایان انگلستان از امید و بدبختی. تا پایان آلمان 2024، اگر انگلیس به آنجا برسد، فقط رمزی و وینترباتوم بازی های بیشتری را مدیریت خواهند کرد. خود ساوتگیت 20 سال از زندگی خود را به عنوان بازیکن و مربی انگلیس گذرانده است و نقش را واضح تر از هر تجسم مدرن دیگری تعریف می کند.
تاریخ نشان می دهد که هیچ پایان خوشی در این شغل وجود ندارد. ناگفته نماند تعداد بسیار کمی از شروع های شاد یا دوره های میانی شاد. اما قطر 2022 نیز متناقض بود، بدون شک بهترین تورنمنت ساوت گیت از نظر روانی و پیشرفت علیرغم نتیجه نهایی کمتر نمایشی. انگلیس عادت کرده است که چند مورد از این بازیهای پرکننده در اواسط هفته را از دست بدهد. اما در اینجا هنوز فرصتی برای پایان دادن به یک آکورد اصلی وجود دارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.