به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ بودجه برای رشد؟ ببخشید یکی دیگه رو بکش در زیر چرخش، حتی پیش بینی های رسمی نیز مملو از تاریکی است. به اندازه کافی خنده دار، 50 سال از زمانی که یکی از اسلاف صدراعظم جرمی هانت، تونی باربر، «بودجه ای برای رشد» تهیه کرد که واقعاً کارآمد بود، می گذرد. این منجر به “رونق باربر” شد، زمانی که تولید ناخالص داخلی حدود 6 درصد در شرایط واقعی و با تورم تعدیل شده در یک سال افزایش یافت.
آنها دیگر آنطور نمی آیند، که به همین خوبی است، زیرا رونق باربر با گریه به پایان رسید. (در حقیقت، رونق هیث بود، زیرا نخست وزیر واقعاً مسئول بود.)
چیزی که اروپاییها مانند خبرنگار شما در مورد ادوارد هیث از آن قدردانی میکنند، برنامههای رشد بیش از حد بلندپروازانه او نیست، بلکه قهرمانی قوی او در ورود ما به جامعه اقتصادی اروپا در آن زمان است.
ما در سال 1973 با یک رفراندوم تاییدی در سال 1975 به آن ملحق شدیم که توسط نخست وزیر هارولد ویلسون به طرز ماهرانه ای از طرف حزب کارگر انجام شد. در طرف محافظه کار، تعداد کمی از مارگارت تاچر که در آن زمان در حال ظهور بود، به شدت طرفدار اتحادیه اروپا بودند.
اکنون، اکثریت محافظهکاران راستگرا که برگزیت را بر ما تحمیل کردند، خود را تاچری میدانند. آنها میدانند که تاچر از حمایت عظیم مسئول مطبوعاتیاش، برنارد اینگام، برخوردار بود. خوب، من برای آنها خبری دارم: من و برادرم ویکتور، کمی قبل از مرگ برنارد، در سن 90 سالگی، ناهار بسیار جالبی را با او خوردیم.
خود اینگهام یک برکسیتر بی شرم بود. اما او که به خوبی نظرات تاچر را میدانست، بدون تردید به ما گفت که رئیسش بدون شک به آن رای میداد. ماندن در اتحادیه اروپا او در بسیاری از مناقشات اتحادیه اروپا با او – و گوشه ما – جنگید، اما میدانست که منافع اقتصادی ما کجاست. و البته او مادرخوانده بازار مجردی بود.
این سایه برگزیت است که بر سیاست اقتصادی کنونی آویزان است و فضای مانور صدراعظم را محدود می کند. جان اسپرینگفورد از مرکز اصلاحات اروپایی تخمین می زند که تأثیر منفی اعمال موانع تجاری بی رویه بر نزدیک ترین شرکای تجاری ما – از طریق افزایش قیمت های واردات، از دست دادن کارگران مهاجر حیاتی، و عدم اطمینان عمومی که بر اعتماد تجاری تأثیر می گذارد – 5.5 درصد از تولید ناخالص داخلی را برای اقتصاد ما به همراه داشته است. تا تابستان 2022.
شرکای سابق ما در بازار واحد – شگفت زده، غافلگیرکننده – وضعیت بسیار بهتری دارند، زیرا، اگر نگوییم خیلی خوب، آنها نیز ممکن است مشکلاتی داشته باشند، اما به خودآزاری اعتقاد ندارند.
در مورد آن، مایلم دوباره تعجب خود را از این واقعیت تکرار کنم که ریشی سوناک، هنگام بحث در مورد توافق ایرلند شمالی – که در آن مورد حمایت کیر استارمر بود – تأکید کرد که ایرلند شمالی می تواند همچنان از مزایای حضور در آن بهره مند شود. از انگلستان و بازار واحد
اگر این برای ایرلند شمالی، آقای سوناک و سر کیر خوب است، در مورد بقیه ما که علاوه بر عواقب اقتصادی برگزیت، آزادی حرکت خود را در بازار واحدی که به راه اندازی آن کمک کردیم، از دست داده ایم، چطور؟ مطمئناً زمان آن فرا رسیده است که سوناک، که موضعش در مورد برگزیت با اظهارنظرهای خود ناقص است، شهرت خود را برای عمل گرایی با تسلیم شدن در برابر فاجعه نشان دهد.
در مورد استارمر، در بازدید اخیر از شگفتیهای تاریخی قاهره، به ابوالهول فکر کردم و به این فکر کردم که کدام سیاستمدار مدرن به ذهنم رسید: و بله، این رهبر حزب کارگر بود. او در نگرش خود نسبت به برگزیت کاملاً شبیه ابوالهول است. باقیماندهای که با وجود تمام آسیبهای محسوس برگزیت، پیوستن مجدد به اتحادیه اروپا و بازار واحد را رد میکند.
متأسفانه این اقتصاد، که هر دو رهبر برای آن برنامههای رشد مرموزی دارند، آشکارا با بزرگترین افت استانداردهای زندگی از سال 1956 مواجه شده است. برنامه رشد آشکار، که اعتماد کسبوکار را احیا میکند، درک گزنه و پیوستن مجدد به بازار واحد است.
اکنون، سال 1956 سال فاجعه سوئز بود – خاطره ای که مطمئناً در قاهره به یادم آمد. این ماجرا زمانی به پایان رسید که آمریکایی ها از بالا بردن پوند خودداری کردند. جالب است که به نظر می رسد فشار آمریکا از سوی رئیس جمهور بایدن، ذهن سوناک را بر حل بن بست ایرلند شمالی در مورد برگزیت متمرکز کرده است.
در همین حال، همه ما منتظر لیست وصف ناپذیر Jacob Rees-Mogg از “مزایای برگزیت” هستیم. با توجه به شرایط اضطراری بانکی اخیر در ایالات متحده و سوئیس، من بسیار مشتاقانه منتظر نظرات ریس ماگ در مورد مزایای احتمالی احیای مقررات نرمافزاری هستم که بحران مالی سال 2008 را برای ما به ارمغان آورد.
یکی از بانکداران ارشد اخیراً به من گفت که وقتی نخست وزیر پیشنهاد داد که در شهر غوغا برای تسهیل مقررات مالی وجود دارد، او – بانکدار – از همتایان خود در سایر مؤسسات مالی پرسید که آیا برای آن لابی می کنند یا خیر. ; تقریباً همه آنها نه گفتند. او گفت گلدمن ساکس استثنا بود. این فصل شگفت انگیز و طعنه آمیزی را در کتاب جی کی گالبریث به یاد آورد سقوط بزرگ، با عنوان: “ما به گلدمن ساکس اعتماد داریم.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.