مشاهده مقاله: من استبداد مسکو را ترک کردم، اما بی تفاوتی مرا به بلگراد دنبال کرد

به گزارش دپارتمان اخبار جهان پایگاه خبری آبان نیوز ،

نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و به هیچ وجه بیانگر موضع تحریریه یورونیوز نیست.

خروج از یک دولت مافیایی تهاجمی و خودکامه در حال جنگ با همسایه خود برای کشوری که توسط یک حزب تنها که بیش از یک دهه در قدرت بوده اداره می شود، ممکن است حرکت معقولی به نظر نرسد.

با این حال، این چیزی است که من انتخاب کردم.

دلایل ساده بود: من در روسیه یک خارجی بودم و بالکان، به ویژه صربستان، خانه من است.

بی انصافی است اگر ادعا کنیم در روسیه قبول نشدم. در واقع، گاهی اوقات در آنجا بیشتر از کشورم احساس آرامش می کردم.

چیزی که باعث شد من را ترک کنم اعتقادم به این بود که هیچ راه مشخصی برای ماندن و شرکت در مبارزه مستقیم علیه رژیم در یک کشور خارجی وجود ندارد.

به عنوان یک تبعه خارجی، هر اقدامی که من انجام می دادم حتی از راه دور علیه رئیس جمهور ولادیمیر پوتین و نخبگان حاکم می توانست منجر به گذراندن زمان در سیستم زندانی ظالمانه روسیه بدون هیچ گونه امیدی برای تجدید نظر شود – و هیچ تضمینی برای زنده ماندن من از این زندان وجود نداشت. مصیبت بدون آسیب

من به عنوان یک کارشناس علوم سیاسی می دانستم که رژیم های ستمگر از تردید و ترس مردم حمایت می کنند. به عنوان کسی که تا آن زمان چندین سال را در روسیه پوتین گذرانده بودم، فهمیدم که تلاش من برای مقاومت احمقانه و تا حد زیادی بی‌اهمیت خواهد بود.

بر خلاف تصور عمومی، محافل دانشگاهی آزاد بودند – تا حدی

قبل از آن لحظه، من تقریباً چهار سال در دانشگاه RUDN مسکو مدرس بودم.

اگر کسی تصور کند که اکثر دانشگاه های روسیه قبل از تهاجم تمام عیار در فوریه 2022 شبیه مکان های مونیسم روشنفکری بودند که جایی برای تفکر انتقادی باقی نمی گذاشت، در کل اشتباه می کند.

در حالی که اعتراضات در مسکو از سال 2020 برای همه مقاصد ممنوع شده است – به دلیل همه‌گیری و به دنبال اعتراضات در بلاروس و مسمومیت الکسی ناوالنی – محافل دانشگاهی به همکاری و مشارکت در برنامه‌های مختلف با همتایان غربی خود ادامه دادند.

در واقع همکاری تشویق شد.

به‌عنوان فردی که در دانشگاه کار می‌کردم، مجبور بودم هر سال تعداد معینی مقاله بنویسم که باید در پایگاه‌های اطلاعاتی غربی مانند Scopus یا Web of Science رتبه‌بندی می‌شد. این یک شرط رسمی در قرارداد من بود.

دپارتمان من از سیاست تطبیقی ​​دارای یک برنامه کارشناسی ارشد دوگانه بود که شامل Sciences Po Bordeaux، یک موسسه آکادمیک فرانسوی بود.

تقریباً همه دانشجویان فرانسوی ما در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به شدت از سیاست خارجی روسیه انتقاد داشتند و هیچ کس نمی توانست آنها را به هیچ وجه سانسور کند.

مردم با جنگ مخالفت کردند، اما بی سر و صدا و اغلب به دلایل اشتباه

در سال‌هایی که در مسکو گذراندم، موفق شدم با حلقه‌ای از همکاران از چندین دانشگاه (MGU Lomonosov، MGIMO، مدرسه عالی اقتصاد و RGGU) و همچنین اتاق‌های فکری مانند شورای امور بین‌الملل روسیه دوست شوم.

اکثر دوستان و آشنایان من مخالف جنگ بودند، اما تعداد بسیار کمی از آنها جرأت می کردند نظرات خود را خارج از گفتگوهای خصوصی بیان کنند.

دلایل مختلفی نیز برای مخالفت با جنگ وجود داشت، اما بیشتر آنها منطقی‌سازی بودند، مانند «این برای روسیه بد است». نگرانی های اخلاقی و اخلاقی اغلب در طول گفتگوهای ما مطرح نمی شد.

گاهی اوقات، برداشت ها، اگرچه بسیار روشنفکرانه بود، اما نزدیک بینی و فاقد همدلی بود، به ویژه در زمینه اشغال کریمه توسط روسیه و حمایت آشکار از به اصطلاح “شورشیان” در دونباس.

با این حال، در اوایل سال 2022 احساس شوک وجود داشت، و بسیاری از دوستان من – برخی از آنها که ارتباطات ملموسی در وزارت خارجه روسیه داشتند – از مشاهده یک تهاجم همه جانبه به اوکراین بسیار شگفت زده شدند.

سپس قوانین سانسور وضع شد. نوشتن یا بحث در مورد جنگ به شیوه ای انتقادی می تواند در عمل منجر به اخراج از موسسات دانشگاهی یا اتاق های فکر فوق الذکر، از جمله مصیبت با پلیس و دفتر دادستانی شود.

بدترین سناریو، احتمال وجود زمان واقعی در زندان وجود داشت – و هنوز هم وجود دارد.

این قوانین دوستان من را در حالت بی تفاوتی و افسردگی قرار داد. هیچ یک از آنها به مخالفت فعال با رژیم فکر نمی کردند. همه آنها می خواستند در یک “مکان شاد” خیالی ناپدید شوند که زمانی رویای خود را داشتند و منتظر بودند تا طوفان بگذرد.

برای مدتی می خواستم بروم، همین جا بود که چمدان هایم را بستم و رفتم

به دلیل فضای ظالمانه فزاینده و آزار از وضعیت انکار مردم، حتی قبل از شروع تهاجم واقعی در 24 فوریه، تصمیم گرفتم آنجا را ترک کنم.

چند روز قبل از آن – یک روز قبل از اینکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه جمهوری های مردمی تقلبی منطقه دونباس را به رسمیت بشناسد – به این نتیجه رسیده بودم که جنگی با ابعاد بزرگتر در راه است.

تمام پولی را که در بانک داشتم برداشتم و با یورو عوض کردم.

در چند ماه آینده، من این پول را از طریق سرویس انتقال پولی که قبلاً از زمانی که امثال وسترن یونیون فعالیت خود را در روسیه متوقف کرده‌اند، نشنیده بودم، تکه تکه به خانواده‌ام در صربستان پس می‌فرستم.

من اقامتم در روسیه را تا ژوئیه طولانی کرده بودم، زیرا به همکارانم در بخش قول داده بودم که ترم را تمام کنم، و همچنین باید به دانشجویانم فکر کنم. بعد وسایلم را جمع کردم و رفتم.

به صربستان برگشتم، خودم را آزاد دیدم که نظرم را بگویم

بازگشت به بلگراد نفس تازه‌ای بود، علی‌رغم تردیدهای من در مورد اینکه دوباره در فضای خصمانه‌ای که توسط روزنامه‌ها و رسانه‌های دوستدار دولت که به طور مداوم خشم، ترس و پارانویا را به نمایش می‌گذاشتند – که نتیجه سیاست مخرب خود صربستان در دهه 1990 بود، تقویت می‌شد.

بالاخره توانستم آنچه را که می‌خواهم بنویسم و ​​از دستگیری یا تبعید نترسم.

من بلافاصله تصمیم گرفتم صفحه توییتر خود را راه اندازی کنم، زیرا مجبور بودم خشم و ناامیدی زیادی را که در نیمه اول سال در درونم ایجاد شده بود به اشتراک بگذارم.

در غیاب من، بلگراد نیز تغییر کرده بود.

در یک چرخش سرنوشت، صربستان عمدتاً طرفدار پوتین به پناهگاه هزاران روس تبدیل شده بود که دیگر تحمل زندگی در یک رژیم ظالم را نداشتند.

ناگهان در همه مکان‌های عمومی، از سوپرمارکت‌ها گرفته تا کافه‌ها، روسی صحبت می‌شد.

اوکراینی ها در حال نبرد وجودی هستند – و ممکن است روسیه را نیز آزاد کنند

جای تعجب نیست که دوستان جدیدی پیدا کردم.

این بار نظرات با صدای بلندتری مطرح شد. برخی حتی به خیابان ها ریختند و تظاهرات ضد جنگ در میدان اصلی بلگراد برگزار کردند.

با این حال، من تعجب کردم که بیشتر آنها اصلاً نمی خواستند وارد سیاست شوند، و دلایل مخالفت با جنگ همان چیزی بود که از دوستان مسکو شنیدم.

از نظر آنها، جنگ علیه اوکراین در درجه اول اشتباه است زیرا در حال “ویران کردن روسیه” است.

مرگ و ویرانی اوکراین، در ذهن آنها، فقط ثانویه است، و همه اینها گاهی اوقات باعث می شود که احساس کنم هرگز مسکو را ترک نکرده ام.

همان ابر سیاه بی‌تفاوتی و بی‌عملی مهاجران روسی را به کشور آفتابی بالکان و پر از زندگی دنبال کرده بود.

در پایان، این احساسات انتظارات من را از تغییر روسیه شکل داده است و شهود فکری من به من می‌گوید که به اوکراینی‌هایی روی بیاورم که در حال نبرد وجودی هستند.

قدرت آنها آزادی را برای میهن خود به ارمغان می آورد و احتمالاً روسیه را نیز آزاد خواهد کرد.

الکساندر جوکیچ دانشمند و تحلیلگر علوم سیاسی است که در حال حاضر یک ستون هفتگی برای بلومبرگ آدریا با خطوط فرعی در نوایا گازتا می نویسد. او قبلاً مدرس دانشگاه RUDN بود.

در یورونیوز، ما معتقدیم که همه دیدگاه ها مهم هستند. با ما در view@euronews.com تماس بگیرید تا پیشنهادات یا موارد ارسالی را ارسال کنید و بخشی از گفتگو باشید.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …