به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
«تیاین ضرب المثل می گوید، شلنگی که خدایان می خواهند او را نابود کنند، ابتدا دیوانه می کنند. در واقع، این بیش از حد است: خدایان فقط باید کاری کنند که مردم فراموش کنند. به نظر می رسد فراموشی یک ماده مخدر قدرتمند است و حداقل 25 سال است که برداشت ما از آنچه در اینترنت اتفاق می افتد، یعنی تخریب غیرقابل اجتناب محیط آنلاین و پذیرش منفعل و عبوس ما از آن، مخدوش کرده است.
مثال ها؟ به هر طرف که نگاه کنی جستجوی گوگل را در نظر بگیرید که روزی روزگاری (1998) ظریف، کارآمد و پیشرفتی عظیم در مورد آنچه پیش از آن بود، داشت. شما یک پرس و جو را تایپ کردید و لیستی از وب سایت ها را دریافت کردید که با نوعی بررسی خودکار به نام PageRank نشان داده شده بودند. اکنون، صفحه اول نتایج حاصل از جستجوی «ظروف قابلمه با کیفیت بالا» تعداد بیشماری از موارد «حمایتشده»، یعنی تبلیغات را تولید میکند.
سعی کنید “بهترین مولتی متر” را در آمازون بخرید – که یک بار یک تجربه آنلاین کارآمد است – و بلافاصله با چهار نتیجه “حمایت شده” روبرو می شوید (یعنی مواردی که فروشنده برای برجسته کردن آن به آمازون پول پرداخت کرده است). روزی روزگاری فیس بوک و توییتر مطالبی را از دوستان و دنبال کنندگانتان به شما نشان می دادند. اکنون شما تورنتی از چیزهایی دریافت می کنید که الگوریتم های پلتفرم فکر می کنند ممکن است “درگیری” شما را افزایش دهند. اینستاگرام به ماشینی تبدیل شده است که برای نگه داشتن شما در حالت اسکرول ثابت طراحی شده است. Ditto TikTok – در مورد استروئیدها. و غیره.
به لطف کوری دکترو، منتقد بزرگ فناوری، ما اکنون اصطلاحی برای این فرآیند پوسیدگی در سیستم عامل های آنلاین داریم – تحریک شدن. او می نویسد: «اول، آنها با کاربران خود خوب هستند. سپس آنها از کاربران خود سوء استفاده می کنند تا شرایط را برای مشتریان تجاری خود بهتر کنند. در نهایت، آنها از مشتریان تجاری سوء استفاده می کنند تا تمام ارزش را برای خود پس بگیرند.» Enshittification از همگرایی دو چیز حاصل می شود: قدرت صاحبان پلت فرم برای تغییر نحوه استخراج ارزش پلت فرم از کاربران و ماهیت بازارهای دو طرفه – جایی که پلتفرم ها بین خریداران و فروشندگان قرار می گیرند و هر یک را گروگان دیگری نگه می دارند و سپس سهم هرچه بیشتر از ارزشی که بین آنها می گذرد را جمع آوری می کنند.
به راحتی می توان دید که چگونه اتفاق می افتد. قانون اول برای هر سرمایه گذاری آنلاین این است که تعداد زیادی کاربر را به سرعت به دست آورید تا بتوانید از قدرت اثرات شبکه برای نگه داشتن آنها در داخل باغ دیواری خود استفاده کنید. شما این کار را با ارائه خدمات “رایگان” (گوگل، فیس بوک، توییتر، یوتیوب، اینستاگرام) یا قیمت های کاهش یافته زیان ده (آمازون) انجام می دهید. قانون دوم: هنگامی که آنها را قفل کردید، آنها را به بازاری اسیر برای مشتریان واقعی خود – تبلیغ کنندگان و فروشندگان – تبدیل می کنید. و یک بار که دارید آنها پس از آن قفل شده اید (قانون سوم) شما در بازار فروشنده هستید – و مجوز چاپ پول دارید.
این چرخه enshittification است. تیم هارفورد، اقتصاددان، میگوید که ایده اصلی در ادبیات اقتصادی در دهه 1980، قبل از اینکه شبکه جهانی وجود داشته باشد، ترسیم شد. نظریه پردازان اقتصادی فاقد موهبت دکترو برای یک نئولوژیزم قوی هستند، اما آنها مطمئناً می دانند که چگونه می توان یک مدل رسمی از محصولی که به سگ ها می رود بسازند.
چه چیزی فرآیند را هدایت می کند؟ دو چیز. اولین مورد، قدرت شگفت انگیز اثرات شبکه است. هیچ کس شما را مجبور نمی کند که از فیس بوک، اینستاگرام یا واتس اپ یا هر چیز دیگری استفاده کنید. و همیشه می توانید حساب خود را حذف کنید. اما اگر همه دوستان، همکاران، اعضای خانواده و سایر افراد مهم شما در این سیستمها حضور دارند، در واقع بینی خود را برای بداخلاقی بریدهاید. و اکثر کاربران آنقدرها مازوخیست نیستند.
دومین نیروی اینرسی فنی است – این واقعیت که این سیستمها قابلیت همکاری ندارند: شما نمیتوانید به راحتی «گراف اجتماعی» (شبکه مخاطبین خود) را با خود ببرید. و حتی اگر بتوانید، صاحب پلتفرم می تواند انجام آن را بسیار دشوار یا حتی غیرممکن کند. زمانی که ایلان ماسک توییتر را تصاحب کرد، نرمافزارهای قابل همکاری را ممنوع کرد، APIهای شرکت را فلج کرد و سعی کرد با تعلیق کاربران به دلیل قرار دادن دستههای Mastodon در نمایههایشان، آنها را به وحشت بیاندازد، در نتیجه خروج را سختتر میکرد و به گفته دکترو، «میزان enshittification را افزایش میداد. کاربران را می توان بدون خطر خروج آنها به اجبار تغذیه کرد.
اما این فقط کاربران نیستند که عملاً توسط enshittification زندانی می شوند. تبلیغکنندگان و فروشندگانی که مشتریان واقعی پلتفرمهای فناوری هستند نیز زندانی هستند. در حالی که اقدامات ناهنجار ماسک در توییتر به قدری فاحش بوده که باعث شده تبلیغکنندگان قابل توجهی آن پلتفرم خاص را کنار بگذارند، اکثر آنها مثل همیشه مشتاق حضور در فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک هستند – زیرا مهمترین مخاطبان هدف آنها اینجاست.
پس آیا ما با enshittification گیر کرده ایم؟ در حال حاضر، احتمالاً بله. اصرار نظارتی بر قابلیت همکاری که بازار تلفن همراه را تحت کنترل درآورد، تحمیل پیچیدهتر (و بنابراین دشوارتر) بر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی خواهد بود، بنابراین بعید است این اتفاق بیفتد. مدل کسبوکار تبلیغات هدفمند که زیربنای تغییر شکلهای وحشتناک پلتفرمهای آنلاین است میتواند غیرقانونی باشد، اما این نیز در دنیای نئولیبرال بعید به نظر میرسد. بنابراین ما امیدواریم که در نهایت، enshittification ممکن است آنقدر برای کاربران و مصرف کنندگان نفرت انگیز شود که آنها شورش کنند. با این حال، برای اینکه این اتفاق بیفتد، آنها باید به خاطر داشته باشند که واقعیت های دیگری ممکن است – زمانی که اوضاع بهتر بود. دنیا همیشه نباید به سراغ سگ ها برود.
چیزی که من خوانده ام
طوطی وار عقل
نیویورک مجله مشخصات فوقالعادهای از امیلی بندر دارد، یک نمونه از عقل آگاهانه در مزخرفات مربوط به ChatGPT: شما طوطی نیستید – و چت بات یک انسان نیست.
برنامه نویسی اخلاقی
Maciej Cegłowski، یکی از عاقل ترین ناظران صنعت، سخنرانی فوق العاده ای در مورد اقتصاد اخلاقی فناوری ارائه می دهد.
اعترافات حقیقت
اگر به حقیقت در مورد خط مشی پذیرش دانشگاه علاقه مند هستید، Legacy and Athlete Preference در هاروارد یک مقاله آشکار از دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) توسط پیتر آرسیدیاکونو، تایلر رانسوم و جاش کینزلر است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.