به گزارش دپارتمان اخبار جهان پایگاه خبری آبان نیوز ،
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و به هیچ وجه بیانگر موضع تحریریه یورونیوز نیست.
انتشار چهارم ChatGPT، یک ابزار چت ربات هوش مصنوعی که مدتی است در دسترس بوده است، هیجان بیسابقهای را برانگیخته است و کارشناسان فناوری را در سراسر جهان گیج کرده است.
این واقعیت که نسخه فعلی شاید تفاوت چندانی با نسخه های قبلی نداشته باشد، یا در واقع کمابیش همان فناوری مورد استفاده برای مواردی مانند چت ربات های خدمات مشتری است، به سادگی به این معما می افزاید.
بنابراین، چه چیزی توضیح میدهد که چرا میلیونها نفر به طور ناگهانی به این فناوری دسترسی پیدا کردهاند، چرا دیگر غولهای فناوری به سرعت نسخههای خود را تبلیغ میکنند و چرا میلیاردها دلار از ارزشگذاری شرکتها به دلیل تفاوتهای جزئی در کیفیت خروجیها پاک میشوند؟
با وجود تیغ Occam – که در آن سادهترین توضیح یک پدیده معمولاً دقیقترین توضیح است – پیچش آخرین فناوری به هوش مصنوعی مولد یک استدلال ضروری اما نه کافی است که اغلب شنیده میشود در حالی که همه هیجانها را توجیه میکند.
چه چیزی غرق خواهد شد و چه چیزی شنا خواهد کرد؟
فرآیند بررسی اینکه کدام فناوری آتش می گیرد و کدام یک به پاورقی در کتاب های تاریخ سپرده می شود، اصلاً آسان نیست.
اما شاید بتوانیم از چشم انداز لحظه ای که در آن هستیم استفاده کنیم و بینشی به ما ارائه دهیم.
روش معمول برای توضیح آن این است که به دنبال منطق در خود فناوری باشید، البته: شاید یک عنصر اضافی وجود داشته باشد که این هیجان را ایجاد کرده است.
اما با توجه به اینکه این چیزی اساساً جدید نیست به این معنی است که تعیین دقیق این مؤلفه واقعاً ممکن است بسیار دشوار باشد.
برای درک کامل آنچه در حال رخ دادن است، در عوض باید سر خود را برگردانیم و به سمت تکنولوژی و طرف دیگر معادله نگاه کنیم: جمعیتی که از آن استفاده می کنند.
وقتی به دقت نگاه می کنیم، چیزی که می یابیم درجه ای از آمادگی – و نیاز – برای فناوری است که مشکلی را برای ما حل می کند.
ابزار مناسب برای زمان
در این مورد، این ابزار قول میدهد که میتوانیم حجم عظیمی از دادهها را در یک موضوع به چیزی قابل مدیریت و آسان برای ما ترکیب کنیم.
این اولین ابزاری نیست که این نوید را داده است، اما شاید چیزی که می تواند جدید باشد، آمادگی مردم برای چنین راه حلی باشد.
به گفته سازمان جهانی بهداشت، ما در یک انفوفدمیک زندگی میکنیم، با حجم عظیمی از اطلاعات و راههای بیشتری که میتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم.
ما میتوانیم پاسخها را در انواع مکانهای آنلاین، از جستجوی وب آشناتر که صفحات پیوندها و انجمنهای آنلاین با بحثهای پر جنب و جوش را ارائه میکند تا خبرنامههای ایمیل و پستهای رسانههای اجتماعی پیدا کنیم.
یک بدبین ممکن است استدلال کند که ما همیشه اطلاعات بیش از حد داشته ایم – در نهایت، شاید حتی کتابفروشی یا کتابخانه محلی ما مطالب بیشتری در مورد موضوعاتی که می خواهیم کاوش کنیم نسبت به آنچه که احتمالاً می توانیم جذب کنیم، داشته باشد.
اما صرف نظر از این که آیا واقعاً در دورهای از بار اطلاعاتی هستیم یا نه، مردم ممکن است به سادگی این اضطراب را شدیدتر احساس کنند و آماده ابزاری برای رفع آن باشند.
چگونه می توان دنیای پیچیده تر را درک کرد؟
ما اغلب در چرخه ها یا اعصار تاریخ با اشاره به فناوری صحبت می کنیم (مثلاً وب 1.0، 2.0، 3.0، و غیره)، اما این کار را با جمعیت کمتر انجام می دهیم.
شاید به این دلیل است که ما تمایل داریم مردم را موجودات ثابت فردی بدانیم که نیازهایی دارند که واقعاً تغییر نمی کنند.
اما، البته، نیازهای ما بسیار پویاتر و چندوجهی تر از آن چیزی است که ما تصور کنیم.
با در نظر گرفتن این موضوع، اگر از موشکافی فناوری فاصله بگیریم و به جای آن به خودمان دقیقتر نگاه کنیم، مطمئناً میتوانیم ببینیم که در یک مبارزه چالشبرانگیزتر برای درک طیف عظیمی از خوراکهای اطلاعاتی، مشکلات را احساس میکنیم. پاسخ به سوالات مربوط به دنیای پیچیده تر
همانطور که این نیاز تشدید شده است، پس واضح است که چرا ممکن است چیزی بخواهیم که ترکیب را برای ما انجام دهد و به روشی آسان برای خواندن و قابل درک جمع بندی شود.
و چرا، با وجود اینکه این فناوری برای مدتی وجود داشته است، نسخههای قبلی به همان شیوه آغاز نشدند: نیازهای ما کاملاً به نقطه اوج لازم نرسیده بودند.
در نظر گرفتن این چشم انداز ما را از فتوش کردن پیشرفت تکنولوژیکی که اجتناب ناپذیر است رها می کند و معماران آن را به عنوان افرادی با قدرت های ماوراء طبیعی آغشته می کند.
همه چیز در مورد جوش آهسته در حال رشد نیازهای برآورده نشده است
البته، دستاوردهای هوش مصنوعی مولد که شاهد آن هستیم، چشمگیر هستند، اما شاید به خودی خود، علاقه فعلی ما را هدایت نکنند.
معادله عوض شده است. از طریق معرفی ChatGPT، متوجه میشویم که نیازهای برآورده نشده به آرامی در حال رشد بوده است که ما فقط از آن آگاه نبودیم.
و اکنون که راه حلی وجود دارد، جوشی که روز به روز تشدید میشد و حالتی از آمادگی برای تغییر ایجاد میکرد، برای چیزهایی که برآورده نشده بود، نیاز به لانچر دارد.
یک چیز واضح است: ما به عنوان یک جمعیت، اکنون میتوانیم به نیاز خود به راهحلهای بهتری که به ما کمک میکند تا در دنیای غنی از اطلاعات خود حرکت کنیم، مطمئن باشیم.
و به این ترتیب، موج فعلی هوش مصنوعی مولد ما را به روی بررسی آگاهانهتر راههایی برای حل این مشکل باز میکند.
کالین استرانگ استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه ناتینگهام و رئیس علوم رفتاری در ایپسوس است.
در یورونیوز، ما معتقدیم که همه دیدگاه ها مهم هستند. با ما در view@euronews.com تماس بگیرید تا پیشنهادات یا موارد ارسالی را ارسال کنید و بخشی از گفتگو باشید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.