به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیچراغهای او خاموش است و همه رفتهاند، حتی مرد کیت که کارش جمع کردن وسایل و قفل کردن است. خوب، تقریبا هر کس. بورخا ایگلسیاس هنوز در بنیتو ویامارین، یخ روی زانویش، بانداژ روی مچ دستش، در کیت تمرینی خود است. هم تیمی منتظر رفتن به شام - متاسفم، آندرس – رفت و در ورودی قفل است، اما او داخل است و در مورد همه چیز صحبت می کند، خوب، واقعاً همه چیز. گلی که اولین جام را برای رئال بتیس در 17 سال به ارمغان آورد و اینکه چگونه لگد زدن خوب است، فشار، محبوبیت و نامیدن پاندا، به علاوه رنگ کردن ناخن های او و اینکه چرا فوتبالیست های بیشتری باید صحبت کنند.
حرف های زیادی برای گفتن هست او که عاشق لایکا و فیلمهای 35 میلیمتری خود است، وقتی ایگلسیاس سرانجام به سمت یک رختکن خالی و ساکت میرود که فقط وسایلش باقی مانده است، مکث میکند تا از عکاس بپرسد که آیا میتوانند بروند و با هم عکس بگیرند. «فقط این هفته نه. این هفته شلوغ است،» او می گوید. من به اولدترافورد می روم. و با آن، او دوباره کرک می کند.
ایگلسیاس مثل یک بچه به نظر می رسد، در چشمانش برق می زند که انگار هنوز نمی تواند باور کند که اینجاست، چه برسد به آنجا. زمانی که قرعه کشی انجام شد، برخی از هم تیمی های من چنین گفتند: “آه نه، [Manchester] یونایتد. سخت خواهد بود.» او می گوید.
و من فکر کردم: بله، مطمئنا، سخت است، اما بازی در اولدترافورد؟ چقدر باحاله؟!» خیلی باحاله، این چیزیه که اکثر مردم در موردش فکر می کنن. یکی از بازیکنان از او خواسته شد که او را خلاصه کند، یک یادداشت صوتی می فرستد: “بورخا ایگلسیاس؟” می گوید. “فوتبالیست برجسته. انسان عالی.” و این یک حریف است. بورخا خونین عاشق فوتبال و فوتبال خونین بورجا.
البته آنها در بتیس، جایی که او در فینال کوپا دل ری، چهارمین جام در تاریخ آنها گلزنی کرد، انجام می دهند. اما به نظر می رسد که همه برای بازیکن بزرگ و ریشدار اسپانیایی نقطه ضعفی دارند. اشتیاق، گرما و سرگرمی را احساس کنید و درک دلیل آن آسان است. برای مدتی با او صحبت کنید – بهتر است مدتی طولانی با او صحبت کنید – و حتی راحت تر است. این مردی است که به جای شکایت از آخرین کبودی خود از یک مدافع میانی، با نام مستعار پاندا به خاطر آهنگی از رپر آمریکایی Desiigner که تیم جوانان سلتا سرود خود را ساخته بود، خرس سیاه و سفید روی مچ پایش خالکوبی شده بود. فوراً اعلام کرد که با ادر میلیتائو “نجیب” رئال مادرید چه لذتی داشته است.
وقتی ایگلسیاس بچه بود، در فرودگاه سانتیاگو د کامپوستلا در گالیسیا منتظر می ماند و کتاب امضا در دست داشت. در خانه والدینش جعبه ای پر از برچسب ها، امضاها و عکس ها، پرتره ای از اشتیاق او وجود دارد. او به یاد می آورد که جرات نداشت یک کلمه به رونالدو نازاریو بگوید، عکس های بی شماری با فرناندو تورس و اینکه چگونه دیدیه دروگبا و رود فن نیستلروی را تحسین می کرد.
وقتی با PSV بازی کردیم، از رود خواستم عکس بگیرد. من خیلی هیجان زده بودم و پدرم طرفدار زیادی بود. من صحبت میکنم با [Betis’s coach, Manuel] پلگرینی در مورد او و منچستریونایتد اولین خاطره من از فوتبال انگلیس است. [David] بکهام، [Eric] کانتونا آنها در بزرگ شدن تأثیر زیادی داشتند. رفتن به آنجا یک هدیه است.»
اگرچه ایگلسیاس هرگز به اولدترافورد نرفته است، اما یونایتد را به صورت زنده دیده است. در می 2017، او در Balaídos، بازیکن تیم B در سلتا، زمانی که تیم اصلی در لیگ اروپا با یونایتد روبرو شد، حضور داشت. آن شب مارکوس راشفورد گل یونایتد را در برد 1-0 به ثمر رساند. شش سال بعد، راشفورد تنها بازیکنی است که هنوز در باشگاه است. او همچنین مردی است که ایگلسیاس او را به عنوان یک «الگو» توصیف میکند، کسی که میخواهد پیراهنش را به مجموعهای اضافه کند که همراهی عالی برای جعبهای است که در دوران کودکی ساخته شده بود.
ایگلسیاس پیراهن هایی از بزرگترین باشگاه ها دارد: مادرید، بارسلونا، اویدو. او برخی از نامها را فهرست میکند، به یاد میآورد که تورس یکی را برای او ذخیره کرده بود، حتی اگر آنها هرگز با هم روبرو نشدند، و همچنین درباره «تاکتیک» صحبت میکرد. داوید ویا در نیویورک سیتی، لیونل مسی، لوکا مودریچ، کریم بنزما هستند. خواکین زمانی که آنها حریف بودند. من در مقابل اینتر پرسیدم [Edin] ژکو در یک ضربه آزاد، “او می گوید، پوزخند. گاهی اوقات آنها این کار را اول انجام می دهند، که خوب است. یک بازیکن بزرگ که شما را تحسین می کنید و او می پرسد شما. این اتفاق برای دیگو کاستا رخ داد. یکی از دوستانش طرفدارش بود. او می گوید: من باید پیراهن تو را داشته باشم. من می گفتم: “من مال تو را می گیرم، درست است؟”
ایگلسیاس می خندد. “البته من روز پنجشنبه راشفورد را می خواهم. اما من فکر می کنم او یکی از درخواست ترین ها باشد. متخصص الکس مورنو است. او خیلی سریع است شما به سمت یک بازیکن می روید و او می گوید: “الکس قبلاً در گرم کردن سوال کرده بود.”
رشفورد زمانی که او را در آن زمان مقابل سلتا دیدم جوان بود، اما او قبلاً توانایی ایجاد تفاوت را داشت و اکنون حتی بهتر شده است: بزرگ اما ماهر، او می تواند فراتر از شما بدود، گل بزند، خلق کند، به روش های مختلف بازی کند. بدیهی است که من او را به خاطر بازیکنی که هست تحسین می کنم و همچنین به خاطر آن سازمان بهداشت جهانی او است: خارج از زمین او نمونه ای است، متعهد به مسائل اجتماعی، به ارمغان می آورد، از بیان خود نترس. این یک ژست نیست و مردم آن را می بینند.
او به قدرتی که بازیکنان میتوانند داشته باشند، نشان داده است که این مسئولیت را دارد که بگوید: ببین، همه چیز اینگونه است، اما ما این فرصت را داریم که اوضاع را بهتر ترک کنیم. مهم است که از آن آگاه باشید. گاهی اوقات ممکن است سردرد باشد، مردم آن را دوست ندارند. اما هر مشکلی که ایجاد می کند در مقایسه با تأثیر مثبت آن ناچیز است. دیگران اما بی سر و صداتر عمل می کنند، هرچند که دید را از دست می دهند.
راشفورد این کار را به روشی بسیار طبیعی و ارگانیک انجام می دهد. و من هم نسبت به این چیزها این احساس را دارم.» ایگلسیاس آشکارا در مورد سلامت روان صحبت می کند، حمایتی که گاهی اوقات به دنبال آن بوده است، و علیه نژادپرستی و همجنس گرا هراسی صحبت کرده است.
او از مسئولیت فوتبال برای “ایجاد فضای امن” صحبت می کند، ابراز امیدواری می کند که نسل های جدید “ذهنیت بازتر” را به ارمغان بیاورند، و تصمیم یاکوب جانکتو برای همجنس گرایی را تحسین می کند، که گامی به سوی عادی سازی کامل است. ایگلسیاس می گوید: «در فوتبال زنان این کاملاً طبیعی است. آنها از این نظر برای ما نمونه هستند.» مکث وجود دارد. او می افزاید: «و در بسیاری دیگر. همانطور که او صحبت می کند، ناخن های انگشت رنگ شده در رنگ های مختلف حرکت می کند، پیامی از گنجاندن و یادآوری برای خودش.
او میگوید: «من برای اولین بار این کار را زمانی انجام دادم که اعتراضات زندگی سیاهپوستان مهم است. من آنها را سیاه کردم تا خودم را هوشیار کنم. ما نظرات خاصی را که نباید عادی باشند عادی کرده ایم. این روشی برای حضور آن بود تا اگر چیزهایی گفته شد، فکر کنم، عمل کنم: “نه، ما باید این را اصلاح کنیم.” بعداً رنگم عوض شد. این پیام علیه همجنسگرا هراسی نیز اعمال شد. و اکنون آن را دوست دارم.»
اولین باری که این میخ ها مشاهده شد، انتقاداتی در رسانه های اجتماعی دنبال شد، اما ایگلسیاس آن را با وضوح و آرامش مدیریت کرد و توضیح داد که چرا اهمیت دارد. استفاده از آن تریبونها، باز کردن و صحبت کردن میتوانست او را آشکار کند، اما محبت را به همراه داشت – «شاید آنها این عصبانیت را احساس نمیکنند که بیایند و با شما صحبت کنند» – و او را به مردم نزدیکتر کرد. گلها هم همینطور بود، اسپانیا هم به دنبال آن بود.
خیلی برای به فوتبال بچسب. هر چه بیشتر کارهای خارج از فوتبال را برای انجام دادن پیدا کنم، احساس بهتری در زمین دارم. و این لزوماً نباید توجه را به مسائل اجتماعی جلب کند. می تواند یافتن کارهای خلاقانه برای انجام دادن، علایق دیگر باشد. انگار یک چیز دیگری را پرورش می دهد. وقتی خودم را به فوتبال محدود میکنم، حالم بدتر میشود: گویی تمرکز صرف روی فوتبال باعث ایجاد فشار میشود، احساس غرق شدن. بیرون آمدن از آن کمک می کند.
طبیعی است که برخی از فوتبال خارج نمی شوند، زیرا ما می توانیم احساس آسیب پذیری کنیم، سرگیجه. اما ما نباید بترسیم: ما با هر درسی که آموخته ایم به دنیا نمی آییم. اگر چیزی را دوست دارید، بروید از آن مطلع شوید. به صحبت های کسانی که می دانند گوش دهید، زیرا یکی از تجملات فوتبال این است که با افراد زیادی آشنا شوید.
“حرفه ما اشتیاق ما است، دنیایی که در آن هستیم و اغلب زندگی یک فوتبالیست به خود بسته است. گاهی اوقات شما باید به فراتر از آن نگاه کنید تا متوجه شوید: “جهنم خونین، ما چقدر خوش شانس هستیم؟” من مثلاً خیلی احساس عشق می کنم.
من اولین بازی خود را در 20 سالگی انجام دادم اما دیگر در آن بازی نکردم اولین تا زمانی که 25 ساله شدم و فکر می کنم این باعث می شود که برای آن ارزش بیشتری قائل شوم. در سال سوم حضورم در سلتا B در سگوندا B، فکر کردم: “شاید این چیزی است که فوتبال برای من دارد.” فقط از آن لذت ببرید، زیاد فکر نکنید. اما سال آخر من بود شگفت انگیز، تغییر همه چیز وارد می شوم اولین و فکر کن: وای. نرسیدن به آنجا به این سرعت به شما کمک می کند. خیلی وقت پیش نبود که تا قوزک پا در گل بازی می کردم. همه چیز از آنجا لوکس است.»
حتی لگد گرفتن. ایگلسیاس با خنده می گوید: «من جنگ را دوست دارم. من باید آن تماس را احساس کنم، آن دوئل را زندگی کنم. تا 15، 16 سالگی بیشتر می ترسیدم اما بزرگ شده ام. دوست دارم بالای سرم باشند، با من برخورد کنند، مرا بزنند. من دوست دارم احساس کنم: او اینجا است” او می گوید او دوست ندارد مدافعان او را به حال خود رها کردند و به بحث در مورد اهمیت نقاط مرجع در زمین، نوع بازیکنی که او میتوانست در انگلیس بازی کند و اینکه چگونه تکامل یافت تا مناسب همه باشد، بحث شد. تجزیه و تحلیل با ستایش او از ظرفیت نادیده گرفته شده کازمیرو برای “هر بار که توپ را می دزدد لمس کند و تیم را فرافکنی کند” ستایش می کند. او فکر می کند، مطمئناً.
او می خندد: «خب، سعی می کنم.
با این حال، گاهی اوقات بهتر است این کار را نکنید. او اعتراف میکند: «میدانی، گاهی فکر میکردم: «کاش اهمیتی نمیدادم»، و او تنها نیست: روز پیش یکی از هم تیمیهایش در اتوبوس مشغول خواندن کتاب «هنر لعنت نکردن» بود. از بچگی چیزهایی را تکرار می کردم و این مشکلاتی را برای من ایجاد می کرد: احساس بیماری یا اضطراب. گاهی دوست دارم فقط بگویم: فراموشش کن. و من گاهی به خودم می گویم: برو و کار دیگری انجام بده، صرفاً برای لذت. رها کردن.”
در زمین هم «امسال من دو نمونه بسیار مشابه داشتم: نمونههای معمولی از نیمه راه. یکی، گل زدم. از سوی دیگر، من تقریباً از روی توپ زمین خوردم. و تفاوت دقیقاً در این بود: فکر کردن. در اولی، مقابل خیرونا، همه چیز در مورد اعدام بود. در بازی دوم، مقابل اتلتیکو، من کاملاً تنها هستم که به سمت آن میروم [Jan] اوبلاک، با فکر: “چه باید بکنم؟” و یک لحظه وجود دارد که من اساساً توپ را پشت سر می گذارم، انگار که آن را فراموش کرده ام. من در بهترین حالتم وقتی همه چیز جریان دارد.
من معمولاً زمانی که مدیتیشن انجام میدهم، یک لحظه قبل از گرم کردن وقت میگذارم – تا آنجا که میتوانید، زیرا در یک رختکن شلوغ با موسیقی هستید و همه در مراسم خود غوطهور هستند. چند دقیقه به خودم فرصت می دهم تا آرام نفس بکشم و فکر کنم. “لعنتی، من این شانس را خواهم داشت که یک مسابقه دیگر را انجام دهم.” این کمک می کند زیرا به پنج سال قبل برمی گردم و من ناامید می شوم که اینجا باشم.”
تنها در بنیتو ویامارین اما در آستانه رفتن به اولدترافورد. و پاندا میگوید که بسیار جالب است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.