“متفاوت از دیگر جنوبی ها”: رابطه جیمی کارتر با آمریکای سیاه

به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،

آتلانتا – بدون رأی دهندگان سیاه پوست، رئیس جمهور جیمی کارتر وجود نداشت.

در سال 1976، آمریکایی های آفریقایی تبار، دموکرات های ضعیف را با حمایت 83 درصدی به کاخ سفید منجنیق کردند. چهار سال بعد، آنها به او چسبیدند و اعداد تقریباً یکسانی را ارائه کردند، حتی زمانی که بسیاری از رای دهندگان سفیدپوست او را به نفع رقیب جمهوریخواه پیروز خود، رونالد ریگان، رها کردند.

این حمایت پایدار سیاه‌پوستان از آقای کارتر، دو داستان درهم تنیده و دوران‌آمیز آمریکایی را روشن می‌کند، که هر کدام از آنها با مضامین عمل‌گرایی و رستگاری قدرت می‌گیرند. یکی از آنها داستان یک سیاستمدار سفیدپوست جورجیا است که تلاش خود را برای کسب قدرت در جیم کرو جنوبی آغاز کرد – مردی که در اواخر سال 1970 احترام خود را به جورج والاس جدایی‌طلب ارشد در تلاش برای جلب آرای سفیدپوستان اعلام کرد، اما او اعتقادات شخصی و جاه طلبی های سیاسی بعداً او را به تلاش برای تغییر محیط نژادپرستانه ای که در آن بزرگ شده بود سوق داد.

مورد دیگر، داستان مردمی است که از لحاظ تاریخی سرکوب شده اند، پس از اینکه قانون اساسی حقوق رای در سال 1965 موانع را بر سر صندوق های رای از بین برد، عضله انتخاباتی رو به رشد خود را خم کردند. مطمئنا، برای برخی از رای دهندگان سیاه پوست، نامزد کارتر به سادگی بدترین گزینه بود. اما برای دیگران، انتخابات 1976 و 1980 فرصتی بود تا این مرد سفیدپوست در حال تغییر را اندازه گیری کنند و فرصتی را که او ارائه کرد و حتی فرشتگان بهترش را تشخیص دهند.

نماینده سنفورد بیشاپ، نماینده دموکرات که منطقه کنگره جورجیا شامل خانه آقای کارتر است، گفت: «نمونه او در جورجیا به عنوان نماینده جنوب جنوب، به عنوان یکی از فرمانداران جدید از جنوب، هیجان انگیز و جذاب بود. این روز از نظر مردمی که خواهان چهره اخلاقی تازه ای برای ریاست جمهوری بودند، گذشت.»

پایه و اساس روابط او با رای دهندگان و رهبران سیاهپوست در پایگاه زادگاهش در پلینز، در روستای سامتر کانتی، گا. ساخته شد. ساکنان سیاهپوست آن می توانند تلاش های او را برای حفظ و سپس مقاومت در برابر سیاست ها و اعمال نژادپرستانه ای که اکثریت جامعه سیاه پوست را هدف قرار داده بود به یاد بیاورند. .

جاناتان آلتر، در بیوگرافی 2020 خود با عنوان “بهترین های او: جیمی کارتر، یک زندگی” اشاره کرد که آقای کارتر، به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره مدرسه، اقدامات زیادی برای سازگاری یا حمایت از سیستم جدایی طلب محلی در دهه 1950 انجام داده است. یک نقطه تلاش برای انتقال منابع از مدارس سیاه پوست به مدارس سفیدپوست به نام مدیریت مالی صحیح.

اما بابی فیوز، 71 ساله، یک فعال حقوق مدنی قدیمی که در آمریکوس، گا.، چند مایلی دورتر از پلینز بزرگ شد، به یاد می آورد که آقای کارتر لحظاتی از شخصیت واقعی را نیز به نمایش گذاشته است. از جمله، او به اعتراض آقای کارتر به امتناع کلیسای باپتیست خود از اجازه دادن به سیاهپوستان برای عبادت در آنجا اشاره کرد.

آقای فیوز که گفت برای اولین بار در انتخابات فرمانداری موفق خود در سال 1970 به آقای کارتر رأی داده بود، گفت: «به احتمال زیاد به کسی که رقیب جیمی کارتر باشد رأی نمی دادم». چون می‌دانستم او مردی درستکار و متفاوت از دیگر جنوبی‌هاست.»

بذرهای این تفاوت در اوایل زندگی آقای کارتر وجود داشت. اما به عنوان یک سیاستمدار جوان، همیشه به عمل تبدیل نمی شد. و محیط سرکوبگرانه اواسط قرن بیستم به این معنا بود که او در سال 1962 برای کرسی سنای ایالت جورجیا جنوبی، هیچ رای دهنده سیاه پوستی برای جذب نداشت. به دلیل محدودیت های نژادپرستانه، در آن زمان به ندرت سیاه پوستان برای رای دادن در منطقه او ثبت نام کردند.

مورخان می گویند که آقای کارتر، در اوایل کار خود، هم مخلوق بود و هم منتقد سیستم سخت گیرانه جدایی طلبانه ای که در آن متولد شده بود. او تا حد زیادی سر خود را پایین نگه داشت، زیرا مدافعان حقوق مدنی برای تغییر وضعیت موجود جنگیدند و فداکاری کردند و اعتراضات و سرکوب های جدی و گاه خطرناکی در سامتر کانتی شعله ور شد.

بعداً، هنگامی که او به موقعیت‌های قدرت دست یافت، صراحتاً در مورد چشم پوشی از تبعیض نژادی، به دنبال ابزاری برای جبران آن و تلاش برای عمل به آن اصول بود. در دوران ریاست جمهوری خود، او دخترش، امی، را در مدرسه ای دولتی در واشنگتن ثبت نام کرد، دهه ها پس از ترک کاخ سفید، منتقدان جمهوری خواه باراک اوباما را به شدت مورد سرزنش قرار داد و حملات آنها را نژادپرستی خواند که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به شکل حزبی پنهان شده بود. ریاست جمهوری

آندرا گیلسپی، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه اموری گفت: «او نقش خود را به عنوان یک دولتمرد بزرگ می دید. این واقعیت که شما یک رئیس جمهور مسن سفید پوست از جنوب دارید که در آنجا حضور دارد و می گوید: ببینید امپراتور لباس ندارد. آن استدلال وزنی ندارد; آن سگ شکار نمی‌کند، کاری که او لزوماً مجبور به انجام آن نبود.»

آقای کارتر با همبازی های سیاه پوست در جامعه کوچک آرچری، گا بزرگ شده بود. در کودکی، ستاره شمالی اخلاقی و معنوی او یک زن سیاه پوست به نام ریچل کلارک، همسر کارگری در ملک کارتر بود. زمانی که پدر و مادرش خارج از شهر بودند، او شب های زیادی را در کف خانه اش می خوابید. آقای آلتر، زندگی نامه نویس، نوشته است که او در مورد طبیعت به او یاد داده و او را تحت تاثیر از خودگذشتگی خود قرار داده است. آقای آلتر نوشت که آقای کارتر حتی در مدرسه ابتدایی کاملاً سفیدپوست خود به دلیل “سیاه به نظر رسیدن” مورد تمسخر قرار گرفته است.

در اواسط دهه 1950، آقای کارتر از یک ماموریت به عنوان افسر نیروی دریایی بازگشت و در پلینز ساکن شد، جایی که او بر اساس تجارت موفق خانواده بادام زمینی کار کرد. تصمیم براون علیه هیئت آموزش، که رژیم قدیمی جدا اما برابر برای مدارس آمریکا را از بین برد، سفیدپوستان جنوبی را ملتهب کرده بود. علی‌رغم تلاش‌های او برای راضی کردن والدین سفیدپوست در دوران عضویت در هیئت مدیره مدرسه، او همچنین «تنها مرد سفیدپوست برجسته در دشت‌ها» بود که از پیوستن به بخش محلی شورای شهروندان سفیدپوست نژادپرست خودداری کرد.

پس از پیروزی در انتخابات مجلس سنای ایالتی در سال 1962، آقای کارتر، مردی با جاه طلبی، به عمارت فرماندار نگاه کرد اما در سال 1966 شکست خورد. او بار دیگر در انتخابات شرکت کرد و در سال 1970 با یک کمپین پر از سوت های نامحسوس سگ به سفیدپوستان آسیب دیده پیروز شد. رای دهندگانی که شامل وعده هایی برای بازگرداندن “قانون و نظم” به جوامع خود بود و به گفته آقای آلتر، انتشار “فکت شیت” که به رای دهندگان سفیدپوست یادآوری می کرد که رقیب دموکرات آقای کارتر، فرماندار سابق کارل سندرز، در حضور در دکتر آلتر حضور داشته است. مراسم تشییع جنازه مارتین لوتر کینگ جونیور.

در انتخابات مقدماتی دموکرات ها، رای دهندگان سیاه پوست توجه کردند: آقای سندرز، در دور دوم، تقریبا 90 درصد آرای آنها را به دست آورد. اما در انتخابات عمومی، آقای کارتر به شدت در کلیساهای سیاهپوستان مبارزات انتخاباتی داشت.

استراتژی سوت سگ سهم خود را از تلخی و انتقاد ایجاد کرده بود. اما یک اصلاح دوره در قالب سخنرانی افتتاحیه آقای کارتر انجام شد.

او گفت: «زمان تبعیض نژادی به پایان رسیده است.

آقای فیوز به یاد می آورد: “این واقعا برای همه ما دراماتیک بود، زیرا او این را در آن انجمن گفت، در حالی که او سوگند یاد می کرد.” “و امیدواریم که ما شاهد فعالیت هایی از آن باشیم.”

انجام دادند. آقای کارتر حضور سیاهپوستان گرجی را در دولت ایالتی، از مقامات ارشد گرفته تا سربازان ایالتی، گسترش داد و از رهبران حقوق مدنی در دفتر فرماندار استقبال کرد.

بدبینان سیاهپوست به روش های دیگر به متحدین تبدیل شدند. در مصاحبه ای در این هفته، اندرو یانگ، رهبر حقوق مدنی که در زمان آقای کارتر به عنوان سفیر در سازمان ملل متحد خدمت می کرد، به یاد می آورد که زمانی که این دو مرد برای اولین بار ملاقات کردند، زمانی که آقای کارتر برای فرمانداری نامزد می شد، “بر یک تعصب واقعی باید غلبه کرد”. .

وقتی موضوع فرد چاپل، کلانتر نژادپرست شهر سامتر مطرح شد، آقای کارتر او را “دوست خوب” خطاب کرد. آقای یانگ غافلگیر شد: آقای چاپل یک بار دکتر کینگ را پس از اعتراض دستگیر کرده بود. هنگامی که همکاران دکتر کینگ سعی کردند برای او پتو بیاورند تا از سرما جلوگیری کند، آقای چپل آنها را رد کرد و به جای آن پنکه را روشن کرد.

اما بعداً آقای یانگ گفت که با خانواده آقای کارتر از جمله مادرش لیلیان آشنا شده است. آقای جوان هم به او اعتماد کرد. آقای یانگ گفت: “من تصمیم گرفتم که او همیشه در مسابقه خوب است.” او هرگز بین دوستان سیاه پوست و دوستان سفید پوست خود تبعیض قائل نشد.

با دیگر رهبران حقوق مدنی با نفوذ در جورجیا، از جمله بیوه دکتر کینگ، کورتا اسکات کینگ، و پدرش، مارتین لوتر کینگ پدر، به همین ترتیب بود. به گفته نویسنده و روزنامه نگار، کندی استرود، آقای کینگ بزرگ تلگرامی فرستاد. به رای دهندگانی که از انتصاب قضات سیاه پوست توسط آقای کارتر و حمایت او از قانون مسکن عادلانه، از جمله موارد دیگر، تمجید می کنند. او نوشت: «من مردی را می‌شناسم که می‌توانم به او اعتماد کنم، سیاه‌پوستان می‌توانند به او اعتماد کنند و آن مرد جیمی کارتر است.

زمانی که آقای کارتر در سال 1976 نامزدی خود را برای کاخ سفید آغاز کرد، این رهبران بودند که این پیام را به رای دهندگان جورجیا منتقل کردند که آقای کارتر شایسته اعتماد آنهاست. آنها به تقویت «تیپ بادام زمینی» کمک کردند، نام مستعار تیمی از کارکنان و داوطلبان که در سراسر کشور برای مبارزات انتخاباتی برای او پخش شدند، و آن را ترکیبی از حامیان سیاه و سفید کارتر کرد.

آقای فیوز گفت: «آنها باید به این افراد در بقیه کشور می گفتند، «بله، او فرماندار گرجستان است، اما او نوع دیگری از فرماندار گرجستان است».

در مصاحبه اخیر، کشیش آل شارپتون به یاد آورد که خانواده کینگ در سال 1976 از او برای حمایت از آقای کارتر لابی کرده بودند. “یک مرد جنوبی که می ایستد و در مورد نژادپرستی صحبت می کند؟” او گفت. «این از آن جورهایی بود که عمویم در جنوب به او اعتماد داشت. و برای این کار با ما ارتباط برقرار کرد.»

با این حال، به عنوان یک نامزد ریاست جمهوری، آقای کارتر بار دیگر تمایل خود را به تلاش برای داشتن آن از هر دو طرف در کشوری که از نظر نژادی تقسیم شده است، نشان داد.

جورج اسکلتون، ستون‌نویس لس‌آنجلس تایمز، اخیراً به یاد می‌آورد که در حین مبارزات انتخاباتی وی در ویسکانسین به پوشش این نامزد پرداخته است و به نظر می‌رسد که او پیام‌های متناقضی را در اتوبوس مدرسه به گروه‌های جداگانه رای‌دهندگان سیاه‌پوست و سفیدپوست می‌دهد.

و در یک سخنرانی در مورد حفاظت از محله ها، آقای کارتر از عبارت “پاکیت قومی” استفاده کرد که باعث ایجاد یک رسوایی کوچک شد. اندکی بعد، آقای یانگ به او گفت که استفاده از این عبارت «فاجعه ای برای کمپین» بوده است. آقای کارتر عذرخواهی کرد.

اما آقای کارتر زمینه فرهنگی مشترکی با رای دهندگان سیاه پوست در سراسر کشور نیز پیدا کرد که بسیاری از آن ها اعتقاد مسیحی او را داشتند. آنها دیدند که او در کلیساهای سیاه چقدر راحت است. اتل آلن، جراح سیاه پوست از فیلادلفیا، در آن زمان به خانم استرود گفت: «دوباره متولد شده» راز موفقیت او با بلکز است.

کای برد، یکی دیگر از زندگی نامه نویسان کارتر، گفت که آقای کارتر به عنوان رئیس جمهور به دنبال “ترمیم شکاف نژادی” بود. آقای برد خاطرنشان کرد که کمک های غذایی در زمان آقای کارتر به طور قابل توجهی گسترش یافت و بسیاری از ساکنان فقیر سیاه پوست در مناطق روستایی از آن بهره مند شدند. آقای برد همچنین خاطرنشان کرد که دولت کارتر با هدف جلوگیری از ادعای معافیت مالیاتی توسط مدارس تبعیض نژادی، قوانین سختگیرانه ای را تشدید کرده است.

اگر این توضیح می دهد که چرا رای دهندگان سیاه پوست در سال 1980 به آقای کارتر چسبیده اند، ممکن است بذر شکست او را نیز کاشته باشد. آقای برد گفت: “من فکر می کنم همه این تصمیمات برای آمریکای سفید بیش از حد بود.” رونالد ریگان آمد و برای رأی دهندگان سفیدپوست جذابیت بیشتری داشت.»

آقای فیوز موافق است. پس از گذشت همه این سال‌ها، او همچنان از این واقعیت که آقای کارتر برای دوره دوم ریاست‌جمهوری محروم شد، ابراز تاسف می‌کند. آقای فیوز به جای تمرکز بر مشکلات دوران ریاست جمهوری آقای کارتر – تورم، بحران انرژی، گروگان های آمریکایی که در تهران گیر کرده بودند – در مورد امیدی که آقای کارتر در سال 1976 ایجاد کرده بود صحبت کرد. فقط برای رای دهندگان سیاه پوست

آقای فیوز گفت: «وقتی این مرد سفیدپوست می آید که با لبخندی گسترده بعد از واترگیت پوزخند می زند، روحیه ما را تقویت کرد. “او روحیه همه را تقویت کرد.”

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …