به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
الکساندر کوچرنکو (هافبک، اینهولتس پترو)
وقتی روسیه حمله کرد، می دانستم که نمی توانم ساکن بمانم. در 23 فوریه تیم ما از یک کمپ تمرینی به کیف بازگشت. من شروع به کار با سازمانهای داوطلبانه در لوتسک کردم، جایی که با خانوادهام زندگی میکردم و دو بار گروههایی را از کیف به مرز لهستان با ماشین بردم. هیچ چیز احساس امنیت نمی کرد: ترتیبی دادم که همسر، فرزندان و مادرشوهرم به جمهوری چک سفر کنند و سپس از خودم پرسیدم که بعداً چه کاری می توانم انجام دهم. من هرگز اسلحه در دست نداشتم، بنابراین تصمیم گرفتم خودم را در کار داوطلبانه غرق کنم.
من اصالتا اهل اسلاویانسک، شهری در دنباس هستم. پدر و مادر من هنوز آنجا هستند و از سال 2014 با جنگ مواجه شده اند. روس ها اسلاویانسک را برای مدت طولانی اشغال کردند. مامان و بابا از راه رسیدند، اما پدر سکته کرد که کار را بسیار سخت کرده است.
اکنون اوکراین اسلاویانسک را در اختیار دارد، اما وضعیت در سراسر منطقه بحرانی و بسیار خطرناک است. بنابراین من شروع به سفر به آنجا با کمک های بشردوستانه برای غیرنظامیان کردم: همه چیز به سرعت در حال توسعه بود و خط مقدم فقط 15 مایل از شهر فاصله داشت. من به آنجا رفتم، به کراماتورسک و روستاهای اطراف، به هر کسی که می توانستم کمک کردم، و در طول راه با سربازان زیادی ملاقات کردم. من هم تصمیم گرفتم به آنها کمک کنم.
ترکیب کار داوطلبانه با حرفه فوتبالی من سخت است، اما این همان کاری است که می خواهم انجام دهم. من در بازی های لیگ برترمان بازی می کنم و سپس بقیه آخر هفته ها را در سفر به دنباس می گذرانم. من به باخموت، سولدار – قبل از اشغال دومی در ژانویه – و دیگر شهرهای خط مقدم می روم. ارتش زنگ میزند و مثلاً از یک دستگاه تصویربرداری حرارتی درخواست میکند: پول جمعآوری میکنم، یکی پیدا میکنم و برایشان میآورم.
سرگئی لاورینکو، مربی ما در Inhulets تا نوامبر، از کار من خبر داشت و از ادامه آن با شروع مجدد فصل خوشحال بود. پس از شروع مجدد تمرین در تابستان، یکی از تیپ های ما در دونباس به شدت سوخت: آنها به لباس، غذا، دارو و همه چیز نیاز داشتند. مربی به من گفت که تمام زمان لازم را بگذارم تا بتوانم به آنها کمک کنم.
فوتبالیست بودن کمک می کند. من نمایشی از آن نمی سازم، اما وقتی مرکز بشردوستانه در لوتسک از کار من مطلع شد، به من اعتماد کردند و تا آنجا که می توانستند به من منابع دادند. من همچنین از طریق شبکههای اجتماعی پول جمعآوری کردهام و فیلمهای سفرهایم را آپلود میکنم تا تا حد امکان شفاف باشد. لحظاتی با خطر فوری وجود داشته است. یک بار در نزدیکی کرمینا یک مایل و نیم با روس ها فاصله داشتم و روستای همسایه را دیدم که گلوله باران و بمباران شده است. در باخموت من دو بار مورد شلیک قرار گرفتم، یک بار در حین تخلیه مردم.
من دیده ام که کمک کردن چقدر مهم است و همچنین مهربانی باورنکردنی کسانی که در جبهه حضور دارند را دیده ام. در روز تولدم در ماه اکتبر برای آنها یک جیپ آوردم که در سنگرها زندگی می کردند. برای من سفره گذاشتند، بهترین غذایی را که می توانستند پیدا کردند و راحت ترین کیسه خواب را برای شب به من دادند.
متأسفانه من شاهد مرگ افراد زیادی از جمله زنان و کودکان بوده ام. روس ها برای ما جنگ آوردند و من نسبت به آنها در قلبم نفرت و خشم می کنم. شاید در آینده بنیاد یا صندوق شخصی خودم را راه اندازی کنم. فوتبال برای من حرف اول را می زند، اما کار داوطلبانه چیزی را در درون شما روشن می کند.
دلم برای خانواده ام تنگ شده همسرم خیلی نگران من است و وقتی در مکانهای خطرناک قرار میگیرم مثل فرشتههای نگهبان هستند. اگر میتوانستم به گذشته برگردم، هر دقیقهای را که با آنها سپری میکردم، عمیقتر میساختم. من آنها را خیلی دوست دارم و به یاد دارم که قبل از جنگ، وقت کافی را برای آنها اختصاص نمی دادم. گاهی اوقات من برای چیزهای اشتباه ارزش زیادی قائل بودم و سال گذشته واقعاً چشمانم را باز کرده است.
ایلیا کووالنکو (فروارد، LNZ چرکاسی)
در ماههای اولیه تهاجم، من در بیحالی بودم. خانواده من اهل روستایی به نام کلانچاک، در منطقه خرسون، در 20 مایلی مرز کریمه هستند: روس ها به سرعت آن را گرفتند و به این معنی بود که مادرم، با ارزش ترین فرد جهان برای من، تحت اشغال زندگی می کرد. من به سختی می توانستم کاری انجام دهم: فکر کردن، احساس شادی یا تمرین کردن غیرممکن بود. تنها کاری که می توانستم بکنم این بود که منتظر بمانم تا او زنگ بزند و به من بگوید که خوب است.
در تماس ماندن سخت بود: او فقط در ساعات معینی از عصر ارتباط تلفنی داشت. ناتوانی در تماس با او شبیه یک رویای وحشتناک بود: تمام چیزی که به آن فکر می کنید وضعیت آنجاست. من به این خبر چسبیده بودم اما هیچ چیز در مورد اینکه دقیقا چه اتفاقی می افتد معلوم نبود. این تاریک ترین و سخت ترین لحظات برای من بود.
او در آن زمان به من چیزی نگفت، اما مادرم بیشتر آن مدت را در زیرزمین مخفی کرده بود و فقط برای آشپزی به طبقه بالا می رفت. جامعه از یکدیگر حمایت کردند. سرانجام او در ژوئن رفت: تنها گزینه عبور از روسیه بود. او به سیمفروپل سفر کرد و با اتوبوس مستقیم به مرز روسیه با لتونی رفت و در آنجا هشت ساعت زیر باران ایستاد. من خیلی به او افتخار می کنم.
در 24 فوریه من در ترکیه در یک کمپ آموزشی با LNZ Cherkasy بودم اما حرفه من بلافاصله به هوا پرتاب شد. من به لهستان سفر کردم و به من پیشنهاد معامله با اکراناس در لیتوانی داده شد. دو ماه آنجا بازی کردم و از محبت همه شوکه شدم. رئیس باشگاه برای مادرم آپارتمانی ترتیب داد و کاپیتان ما برای او کار پیدا کرد. آنها مردمی لذت بخش و مهربان هستند و من نمی توانم به اندازه کافی از آنها تشکر کنم.
من تا زمستان به آکژایک قزاقستان رفتم اما می دانستم که دیگر نمی توانم در خارج از کشور بازی کنم. دلم برای اوکراین خیلی تنگ شده بود و دوست داشتم در این شرایط سخت اینجا باشم. فوتبال اینجا دوباره شروع شد، بنابراین من برای نیم فصل دوم به LNZ بازگشتم: من یک کار دارم و به لطف فداکاری و مهارت سربازانمان می توانم آن را انجام دهم.
وقتی خرسون در نوامبر آزاد شد، احساس خوشحالی و الهام گرفتم. من دائماً به صندوق های مختلف پول می فرستم و تیم ما در LNZ به طور جداگانه برای ارتش پول جمع آوری می کند. هر کدام از ما هر ماه بخشی از حقوق خود را اهدا می کنیم. پزشک باشگاه ما الان هم در خط مقدم از اوکراین دفاع می کند و ما هم سعی می کنیم از او حمایت کنیم.
من در سال گذشته به ارزش های خانواده تجدید نظر کرده ام. من همیشه آنها را در اولویت قرار میدهم، اما اکنون بیشتر از آنها قدردانی میکنم، زیرا میدانم دور شدن از آنها چگونه است. اهمیت قدردانی از محبت دیگران و نشان دادن همین صفات نیز به منزله ضربه خورده است. و من از فوتبال نیز قدردانی می کنم: اینکه ما می توانیم بازی کنیم و تمرین کنیم، عالی است، اگرچه باشگاه ها از نظر مالی آسیب می بینند و ناراحت کننده است که نمی توانیم هواداران را به تماشای دعوت کنیم. وقتی در حین بازی آژیر به صدا در می آید، به پناهگاه بمب می رویم. یادآوری دیگری از دورانی است که در آن زندگی می کنیم. اما خیر همیشه بر شر غلبه دارد و من مطمئن هستم که اوکراین پیروز خواهد شد.
نازاری فدوریوسکی (دروازه بان، اوبولون کیف)
فوتبال متحد می شود. این هرگز واضح تر از سال گذشته نبوده است. آنقدر مهم بود که ما میتوانیم لیگ خود را دوباره راهاندازی کنیم تا به مردم راههایی خارج از تهاجم روسیه بدهیم: چیزی برای تماشا و لذت بردن، حتی اگر در ورزشگاهها نباشد، که مردم را دور هم جمع کرد. ما امیدواریم که هواداران باشگاه ما، اوبولون کیف، کمی لذت برده باشند: ما در بالای رده دوم هستیم، در آستانه اتمام تعطیلات نیم فصل، و امیدواریم بتوانیم کار را با صعود به لیگ برتر به پایان برسانیم.
این تنها بخشی از چیزی است که فوتبال می تواند بدهد. بهعنوان بازیکنان، همه ما سازگار شدهایم، سعی میکنیم به هر طریقی که میتوانیم کمک کنیم، داوطلب شویم و کمک مالی کنیم. من فروشگاهی در کیف دارم که مربی می فروشد و بسیاری از فعالیت های خود را به سمت کمک به تلاش های نظامی سوق داده ایم. فقط هفته گذشته ما یک رویداد خیریه برای جمع آوری کمک های مالی برای سگ های ارتش برگزار کردیم، در حالی که درصدی از هر فروش ما مستقیماً به ارتش اختصاص می یابد.
خانواده من از زمان حمله روسیه در اینجا باقی مانده اند. آنها هم سعی میکنند کمک کنند: مادرم یک شرکت بزرگ دارد که پارچهای برای لباسهای نظامی میسازد. پدرم در سال 2013 در جریان اعتراضات یورومیدان در میدان نزالهژنوستی حضور داشت و همه ما میدانیم که برای چه چیزی سخت تلاش میکنیم.
من خوش شانس هستم: باشگاه ما مشکل مالی ندارد و به خوبی اداره می شود، که همه جا صدق نمی کند. حقوق ما زیاد نیست اما منظم است. اما سال گذشته، پس از تهاجم، همه چیز عجیب و وحشتناک بود. من چهار ماه با دوستان و برخی از هم تیمی هایم به لهستان رفتم و در نهایت با رفتن روس ها به کیف برگشتم. محل تمرین ما در بوچا مین گذاری شده بود، مورد اصابت موشک ها و شکسته شدن تانک ها قرار گرفته بود. تا ژوئیه به لطف کار باورنکردنی کارکنانمان میتوانستیم دوباره در آنجا تمرین کنیم.
بازی کردن دوباره فوتبال احساس باورنکردنی داشت، اما نمی توانم بگویم که آیا اکنون در انجام کارم احساس متفاوتی دارم یا خیر. فکر میکنم در آینده این را بهتر درک خواهم کرد: در حال حاضر ما هنوز در این وضعیت با هم زندگی میکنیم و درک آن هنوز غیرممکن است. به زودی از لویو که اردوی آماده سازی داریم برمی گردم و نیم فصل دوم را آغاز می کنیم. ما مشتاقانه منتظر آن هستیم، اما به چیز دیگری حتی بیشتر امیدواریم. این زمان برای شجاعت و رویاپردازی است که چگونه ارتش ما روس ها را از کشور ما بیرون می کند. ما منتظر صلح هستیم.
وادیم لازورنکو (مدیر سابق، لیوبومیر استاویشچه)
مدت کوتاهی پس از شروع جنگ، باشگاهی که من مدیریت می کردم، لیوبومیر استاویشچه در دسته سوم ما منحل شد. ما در یک کمپ آموزشی در موکاچوو، بسیار دور در جنوب غربی اوکراین، بودیم که شروع شد و سه هفته دیگر آنجا ماندیم، دور هم جمع شدیم و از یکدیگر حمایت کردیم. رئیس باشگاه تصمیم گرفت تا پیروزی اوکراین ادامه نخواهیم داد، بازیکنان ما به باشگاه های مختلف رفتند و من نقش جدیدی برای خودم پیدا کردم.
فوتبال به نمادی از این واقعیت تبدیل شده است که اوکراین شکسته نیست. این الهام بخش است و نشان می دهد که ما به زندگی خود ادامه می دهیم، مهم نیست که چه باشد. شکی نیست که ورزش اینجا کمی عقب افتاده است: بودجه کمتری وجود دارد، اکثر بازیکنان خارجی رفته اند و بسیاری از باشگاه ها تعطیل شده اند. اما هنوز به انتهای خود نرسیده است: فوتبال هنوز در حال پیشرفت است، بازیکنان جوان فرصتهای اولیهتری در سطح تیمهای اول پیدا میکنند، مدارس و آکادمیها در حال فعالیت هستند. می ترسیدم اوضاع خیلی بدتر شود اما در حال حاضر اوضاع خوب به نظر می رسد.
پس از جنگ، فوتبال اوکراین اوج می گیرد: من به آن اطمینان دارم. پایه ما در فوتبال کودکان و نوجوانان است و هر دو همچنان به پیشرفت خود ادامه می دهند. ما مربیان جوانی هم داریم که حرفه ای هستند و فعالانه در حال پیشرفت هستند. این روزها من مربیانی مانند اینها را تربیت می کنم که برای مجوزهای حرفه ای خود تحصیل می کنند. وظیفه من این است که به آنها الهام بخشم و به آنها بگویم چگونه کار درست را انجام دهند: این فقط انتقال اطلاعات خشک نیست.
من مدتی است که در اطراف بودم و ارزش های خاصی را توسعه داده بودم، بنابراین جنگ تغییر چندانی در من ایجاد نکرده است. این به سادگی به من تأیید کرده است که باید برای امروز زندگی کنید، زندگی را به بهترین شکل انجام دهید، کارهای خوب انجام دهید و به دیگران کمک کنید. شما باید در هر شرایطی مثبت و صادق باشید. هر چند از فوریه گذشته یک سرگرمی جدید را آغاز کرده ام. من شروع به نوشتن شعر کردم و متوجه شدم که به من کمک می کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.