به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Oدر نیم قرن بعد، تقریبا غیرممکن است که تصور کنید برای اولین بار تلویزیون رنگی را ببینید. جیمی هیل به یاد میآورد: «وقتی برای اولین بار متوجه خودم شدم، کاملاً نگران بودم. رنگ ها در آن روزها بسیار شیک بودند. انگار فشار خون وحشتناکی داشتم. اما فاکتور “وای” رنگ شگفت انگیز بود. ما میخواستیم پوشش ما در سال 1970 حس کارناوالی داشته باشد.»
تیتراژ آغازین ITV با سوت ها و گروه های موسیقی که در لحن تم گنجانده شده بودند، حس یک فستیوال را داشت. فیلمها رها شدن بالنهای رنگی، راهپیمایی گروههای موسیقی و جمعیت هیولایی در استادیوم غولپیکر آزتکا را نشان میداد. برای تعداد کمی از ممتازان، یک کالیدوسکوپ رنگی از روی صفحه نمایش آنها به اتاق نشیمن آنها ریخته شد. چه پیراهنهای طلایی برزیل خیرهکننده، چه زمینهای سبز-سبز درخشان و چه پیراهنهای سفید انگلیس که میدرخشند، مکزیک 70 یک بار حسی بیش از حد ایجاد کرد.
غبار همه جانبه گرمای ظهر را در میان بگذارید و این واقعیت که پیوند ماهواره باعث میشود حرفهای مفسران دائماً خش خش کند و بینندگان میدانند که از راه دور و طولانی فوتبال را تماشا میکنند. تقریباً از سیاره ای دیگر. در هفته های منتهی به جام جهانی، رئیس جمهور وقت، ریچارد نیکسون، ابراز امیدواری کرد که تا سال 2050، ایالات متحده ممکن است “مردی را به مریخ بفرستد” و روپرت مرداک، که اخیراً آن را خریداری کرده بود. اخبار جهان، پیش بینی کرد که گسترش ماهواره ها در فضا تا پایان قرن بیستم تلویزیون را متحول خواهد کرد.
در استودیوی تلویزیونی آخر هفته لندن، نوپاهای تبلیغاتی جایگاه ارائه خود را پیدا کردند. دیوار پشت تابلو نوشتههایی به سبک آزتک داشت و پسزمینه نارنجی کمرنگ ظاهری شبیه غروب خورشید مکزیکی میداد. لباس های شرکت کنندگان در پنل نیز چشم نواز بود. استایلیست ها به آنها می گفتند از پوشیدن تی شرت های همرنگ خودداری کنند. باب مک نب شماره نارنجی، پت کراند قرمز و مالکوم آلیسون منچستر سیتی آبی آسمانی را ترجیح داد.
برایان مور معمولاً کت و شلواری می پوشید – اغلب با پیراهن زرد – و سپس هیل بود که در دستمال های ابریشمی سفارشی خود ظاهری زیبا داشت. برای مسابقات نمایشی و بازیهای انگلیس، آنها با کراواتهای گلدار، پیراهنهای روشن و ژاکتهای بلند پوشیده بودند. مور خندان هنگامی که در سال 1998 با او مصاحبه کردم، به یاد می آورد: «مالکوم آلیسون – که سیگار کوبایی خود را پف می کرد – شبیه یک میلیون دلار به نظر می رسید، البته این تصویری بود که او می خواست منتقل کند».
مور به سرعت بر ناراحتی خود غلبه کرده بود که برای اظهار نظر به مکزیک سفر نمی کرد. او با تراوش آرامش تقریباً ذن، که او را قادر میسازد نظم را در استودیو حفظ کند، مکالمات بین اعضای پانل طاووس را قبل، در زمان استراحت نیمهوقت و بعد از مسابقات داوری میکرد. “شوخی” مانند لباس روشن و رنگارنگ بود. این ممکن است به مقدار زیادی الکل مصرف شده (عمدتا توسط آلیسون) در طول مدت مسابقات مربوط باشد.
شرکت کنندگان میزگرد در هتل هندون هال در نزدیکی استادیوم ومبلی، جایی که چهار سال پیش از آن، برندگان جام جهانی 1966 انگلیس در آنجا حضور داشتند، اقامت کردند. انبار شراب مجهز آن مورد حسادت انوفیل ها در همه جا بود. به لطف علاقه آلیسون به برگزاری دادگاه در آنجا، او یک صورتحساب بار سنگین جمع آوری کرد. ITV با خوشحالی پرداخت کرد زیرا همانطور که هیل گفت: “شبکه از تأثیری که پانل گذاشته بود بسیار هیجان زده بود.”
با طیف متفاوت شخصیتهای مستعار – “مال”، “پدی”، “دوگ” و “نابرز” – حال و هوای یک اتاق رختکن باریک بود. آلیسون – که تماماً کاکنی شجاع بود – رهبر طلسمآمیز گروه بود و کراند اگر دیگران با او مخالفت میکردند مانند یک تریر میتپید.
درک دوگان اغلب مورد شوخیهای کراند و آلیسون قرار میگرفت و مکناب اغلب در تلاش برای به دست آوردن یک کلمه در لبهها بود. هیل وارد و خارج از دادرسی شد که مور ملایم، پیپکشی، تکههایی از حس را از آنچه که میتوانست از انضباطی بد انضباط باشد استخراج میکرد. مور به من گفت: «این به من کمک کرد که تلویزیون تجاری بود، زیرا به این معنی بود که قبل از اینکه مجبور شویم تبلیغات را کاهش دهیم، زمان بسیار مهم بود. در غیر این صورت، برای همه رایگان بود.» مور برای لحظه ای مکث کرد، چشمانش را بست، از بینی نفس کشید و لبخند زد: «استودیو بوی نفس مردانه اوایل دهه 70 می داد. دود سیگار، رایحه های ترکیبی افترشیوهای عجیب و غریب مال و درک و بوی ارواح از مال وجود داشت. مست کننده.»
به هر یک از اعضای پانل 500 پوند پرداخت شد. جدای از عدم فحش دادن، و عدم وجود مشت، نحوه رفتار آنها به مردم نشان داد که فوتبالیست ها واقعا چگونه تعامل می کنند. طعنهآمیز و برنده، نرهای آلفای این پنل به سگهای برتر تبدیل شدند. آلیسون میتوانست به طور گسترده از او حمایت کند. در یک مورد، دود سیگار را در صورت دوگان دمید و گفت: “دوگ، تو بهترین روز یکشنبه خود را می پوشی، اما همه بهترین خطوط من را می دزدی، عزیزم.” انتقاد (به ویژه از دوگان) می تواند تند و تند باشد. در اواخر تورنمنت، دیگران وقتی ادعا کردند که جایرزینیو، مهاجم برزیلی (که در هر مسابقه گلزنی میکرد) بهترین بازیکن تورنمنت اوست، به او حمله کردند. آلیسون فریاد زد: «به خاطر خدا». “آیا هرگز در مورد این پله جوان نشنیده ای؟” کراند بعداً توضیح داد که او معتقد بود موفقیت این پانل به این دلیل است که “عموم با همه آنها همذات پنداری کردند، زیرا آنها متوجه شدند که آنها و دوستانشان اینگونه در میخانه در یک شنبه شب صحبت می کردند”.
در مواردی، اعضای میزگرد به بحث و جدل دامن زدند. آلیسون از بازیکنان شوروی و رومانیایی به عنوان “دهقان” یاد کرد که شاهد انباشتگی تابلوی ITV با شکایت بودند. همانطور که هیل به یاد می آورد: “مال برای اینکه واکنشی نشان دهد، چنین چیزهایی می گفت، اما بعد از چند لیوان شامپاین، چیز عجیب و غریب عادی به نظر می رسد.” اعضای میزگرد همچنین به موضوعاتی پرداختند که به زودی بر دستور کار رسانه ها غالب خواهد شد. هیل با تعویض بابی چارلتون توسط آلف رمزی در برابر آلمان غربی در مرحله یک چهارم نهایی با برتری 2-1 انگلیس به مشکل برخورد کرد، پس از آن حریف بعد از وقت اضافه 3-2 پیروز شد. کراند اصرار داشت که از زمانی که مردان رمزی در جام جهانی در سال 1966 قهرمان شدند، بازی انگلیس از نظر تاکتیکی به قهقرا رفته است. اما لحن هرگز شورشی نبود.
واکنش مردم تأثیری را که شرکت کنندگان در پانل بر آگاهی ملی داشتند نشان داد و ITV با مکاتبات بینندگان بمباران شد. مور توضیح داد: «بسیاری از نامههای زنان بود که عشقشان را به مالکوم آلیسون که جیمز باند فوتبالی بود، توصیف میکردند. دیگران از اینکه باب مکناب بیچاره توسط دیگران «انتخاب» شده بود ابراز خشم کردند.» هنگامی که گروه چهارجانبه در یک روز تعطیل به خرید در لندن رفتند، آنها مورد حمله قرار گرفتند. چهار سال قبل، زمانی که راجر هانت، نوبی استایلز و بابی چارلتون پس از قهرمانی انگلستان در جام جهانی به شمال بازگشتند و در یک ایستگاه خدمات توقف کردند، هیچکس آنها را اذیت نکرد. هر زمان که رمزی برای تجارت انگلیس با این مترو سفر می کرد، تنها می ماند. اما اکنون، پس از جام جهانی 1970، چهار جوان که در تلویزیون درباره فوتبال صحبت میکردند، به افراد مشهور ملی تبدیل شده بودند.
حدود 30 سال قبل از دوره تلویزیون واقعیت می گذشت، اما ITV متوجه شد که هر چه فضای استودیویی جنگجویانه تر باشد و نظرات عجیب تر باشد، تعداد مخاطبان بزرگتر می شود. موفقیت پانل جام جهانی 1970 نقطه عطفی بود، و دریچههای فرصت را برای کسانی که در بازی با موهبت گاب و میل به چیزهای عجیب و غریب بودند، باز کرد. طلوع یک دوران جنگ طلبانه و بی پروا در کارشناس فوتبال انگلیس فرا رسیده بود.
این یک عصاره ویرایش شده از Get It On – How the ’70s Rocked Football توسط Jon Spurling است که توسط Biteback (20 پوند) منتشر شده است. برای خرید یک نسخه به قیمت 17.40 پوند به guardianbookshop.com مراجعه کنید
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.