به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوخب این وحشی بود ناگفته نماند مسابقه فوتبالی هیجانانگیز، گیجکننده و گاهی عمیقاً گیجکننده، که به نظر میرسید با سرعت بالایی در ژانرهای مختلف پیش میرفت: از درام انتقامجویانه، کمدی، هیجانانگیز، تا پیروزی مطلق امپراتوری.
این هم یک تخریب مطلق بود. شاید ارزش آن را داشته باشد که آن را یکی از بهترین بازی های اروپایی رئال مادرید بدانیم. از 2-0 کاهش در 14 دقیقه به 5-2 بالا در 65; این در یک تساوی حذفی خارج از خانه مقابل تیمی که در فینال سال گذشته با آنها روبرو شدند.
از سوی دیگر، آنها در اینجا مقابل حریفانی قرار گرفتند که به نظر می رسید خود را باخته اند، در بازی ای که برای یورگن کلوپ و این تکرار تیمش یک حس پایانی داشت. لیورپول به سادگی از هم پاشید. دفاع تنیده و نالایق بود. خط هافبک توپ زد و مانور بود.
نه همیشه: در نیمه اول لحظاتی از مبارزات پرانرژی وجود داشت که به نوعی فوتبال بیساخت، مغزی بیپایان، بار بیش از حد حواس، مانند تماشای یک اکشن زنده در یوتیوب تبدیل شد، زیرا این دو تیم به سادگی از میان فضاهای خالی به جلو و عقب رفتند. پرکننده کجا بود، قسمت هایی که قرار است نفس بکشید؟
شاید کلوپ روی جزئیات دقیق درنگ کند، لحظاتی که ممکن است طور دیگری پیش رفته باشند. اما مادرید فقط یک تیم بیرحم و بی بخشش است. در مورد ویژگی های جادویی آنها، اراده سلطنتی برای قدرت، صحبت های زیادی شده است. اما داستان واقعی اینجا سرد، سخت، استعداد است: هافبک عالی و سرعت و انسجام عالی در حمله.
وینیسیوس جونیور و کریم بنزما بارها و بارها حفرههای بزرگ و خمیازهای را در خط دفاع لیورپول ایجاد کردند، به نظر میرسید که در هوای پاکتر حرکت میکنند، تا درک پیشرفتهتری از گرانش، فیزیک و قوس توپ داشته باشند. وینیسیوس دو گل زد و یک گل زد. او از کنار ترنت الکساندر-آرنولد گذشت و در حالی که حال و هوای او را گرفته بود، از کنارش گذشت. بنزما هم دو گل زد و یک گل زد. او کاملاً آماده نبوده، در بهترین فرم خود نبوده است. اما او یک فوتبالیست نرم و باهوش است که می تواند تقریباً آنچه را که می خواهد با توپ انجام دهد و همیشه فضای اطراف خود را ببیند.
شروع نوید چیز کلاسیک تری را داده بود. حتی رنگها نیز قدرت عاطفی خاص خود را در هنگام ملاقات این تیمها دارند: پیراهنهای سفید و قرمز در برابر سبز، و چراغهای سقف آنفیلد کم که کیفیتی رویایی، تاری در لبه دید شما میدهند. دیدن ظهور مادرید در ابتدا هیجان زیادی داشت. در اینجا ارواح، سربازان امپراتوری، عاملان عذاب های عجیب می آیند.
برای بازیکنان هویهای پانتومیم به صدا درآمد، سپس یک شوخی صمیمانهتر و کاملاً شایستهتر برای سرود یوفا. پاریس 2022 فاجعه ای بود که ممکن بود حتی فاجعه تر از این هم باشد. امتناع تاسف بار یوفا از جبران، عذرخواهی بدون قید و شرط و ارائه پاداش به کسانی که آسیب دیده اند، لکه ننگی بر بازی است و یادآور اصول اولیه کسانی است که آن را اداره می کنند.
همه چیز با گل فوق العاده لیورپول شروع شد. مو صلاح پاس رول عالی را تولید کرد، اتفاقی که بعدا افتاد دیدنی و همچنین بسیار خنده دار بود. صحبت هایی در مورد اتمام داروین نونیز شده است. اساساً او فقط آن را چرم می کند. چه در مورد ظرافت، در مورد یک کاردستی ملایم تر؟
در اینجا او چیزی برای همه تولید کرد، یک تکان تکه پشتی که به نحوی به تور کوبیده شد. با گذشت 13 دقیقه، دو دقیقه بود، صلاح پس از لمس وحشتناکی ناشیانه تیبو کورتوا، توپ را به خانه هدایت کرد.
اما حق با کلوپ است. مادرید نترسید. حتی زمانی که به نظر می رسد کمی از هم دور می شوند، به معنای واقعی کلمه وحشت زده هستند، وحشت نمی کنند. این خط هافبک بسیار جسور و قوی است، در نشان دادن ریتمهای خود بسیار خوب است، و در یافتن پاسهای بداخلاقی بسیار خوب است. در نیمه دوم 2-2 بود.
تمام خط پشتی لیورپول ایستاده بودند و تماشاگران علاقه مند، هنگامی که وینیسیوس در اولین بازی حلقه می زد، نگاه می کردند. آلیسون زوزه گاه وحشتناک خود را برای کمک به وینیسیوس در زدن گل دوم خود تولید کرد.
پس از آن این به چیزی وحشتناک تبدیل شد، منظره فروپاشی، آنتروپی، یک تیم لیورپولی که کاملاً تمام شده به نظر می رسید، فاقد شکل و ساختار بود، قادر به یافتن هیچ نوع زمین امن، چیزی برای چسبیدن نبود.
گل پنجم، گل دوم بنزما، لحظهای بود که به نظر میرسید شب در حال فروپاشی بود و تنش خود را از دست داد. فابینیو در تمام بازی ضعیف بود. او دوباره توپ را از دست داد. پیراهن های سفید ازدحام کردند، زوایای انتخاب شده، لحظه را تزئین کردند. بنزما وقت داشت تا آلیسون را دور بزند، مکث کند، در مورد بهترین راه برای فرو بردن توپ در تور لیورپول فکر کند، در نهایت یک پای کناری بلند و مرتب را انتخاب کرد، قبل از اینکه برای جشن گرفتن، تیمی که با هوادارانش خوش میگذرد، و یک تماشای دلخراش را انتخاب کند. در زمینی که پپ گواردیولا به آن مکان می گفت، محل آشفتگی و انرژی های طاقت فرسا. خوب، نه در این شب.
البته یک مرحله دوم در راه است و امید هنوز بهار خواهد بود. برخی از اعضای تیم لیورپول به خوبی کار کردند. استفان بایچتیچ در نیمه اول خود را حفظ کرد. نونیز خوب بازی کرد، مردی که دائماً از انبوه مرغهای دریایی خشمگین خود فرار میکرد و گاهی اوقات تأثیر خوبی داشت.
در غیر این صورت این یک شکست نبود بلکه لحظه ای بود که گذشت زمان به نظر می رسید به شدت مورد توجه قرار می گیرد. کارلو آنچلوتی پس از فینال لیگ قهرمانان اروپا در تابستان گذشته گفت که لیورپول به راحتی قابل رمزگشایی است، زیرا سبک آنها شناخته شده، فرمولی و به طور مکرر شیاردار است. نقاط قوت وجود دارد؛ اما ناشناخته نیست به نظر نمی رسید انتقادی از کلوپ باشد، اگرچه البته اینطور است: ما می توانیم شما را رمزگشایی کنیم.
با وجود این، برنامه کلوپ همچنان در دو دیدار آخر فینال لیگ قهرمانان اروپا کارساز بوده است. لیورپول در جزئیات دقیق شکست خورده است. در اینجا، برعکس، آنها بی رحمانه رمزگشایی شدند، همان نقاط ضعف هر چند وقت یکبار از بین رفتند، همان کبودی ها کوبیدند.
درباره قدرت لیگ برتر، عضله مالی آن، تخلیه استعدادها صحبت های زیادی شده است. و انصافاً مادرید در اینجا با تیمی بازی می کرد که در ابتدای ماه 3-0 به وولوز باخت. اما در پایان این به سادگی نمایشی از نقاط قوت روان و آسان آنها بود. در برابر مدلی از لیورپول که به طرز وحشتناکی شکننده به نظر می رسید، تیمی خارج از زمان.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.