به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آبازی های دوستانه بهار بسیار پر پیچ و خم است، این یک شب آرام آرام در استادیوم ومبلی بود. چه چیزی یاد گرفتیم؟ انگلیس چه پیام هایی را از پیروزی 2-1 2-1 مقابل سوئیس سرسخت در یک بازی با فاصله های عجیب و غریب و گاهی اوقات هافبک باز انگلیس دریافت خواهد کرد.
برای یک چیز، به نظر می رسد که یک ساعت از Conor Gallagher راه زیادی را طی می کند. این یک شروع بسیار آموزنده برای اولین بار در انگلستان بود، اگرچه شاید آنهایی که از تلنگرها و تظاهرهای گالاگر لذت میبرند، لذت اساسی از تماشای فوتبالیستی که مانند تولهسگی در تعقیب سنجابها خرگوش میرود، نبود.
گاهی اوقات به نظر می رسید که منظره گالاگر که در هافبک غوغا می کند، مانند نگاهی اجمالی به واقعیتی متفاوت است، جایی که انگلیس ساوت گیت مانند انگلیس ساوت گیت بازی نمی کند، جایی که بازی شانس تر می شود، خطر کمتر فشرده می شود.
و واقعاً همه چیز اینجا بود، جهان در دانه های شن، پس زمینه کامل تاکتیکی عمیق انگلستان ساوت گیت. در شش سال گذشته به عقب برگردید و لایت موتیف این نسخه از تیم ملی مبارزه بین وظیفه و ماجراجویی، پیروزی عمل گرایی و قطعیت های سر گرد بر سوسو زدن های ماجراجویانه است.
گاه و بیگاه آزمایش هایی با کمی از بین رفتن پیوندها انجام شده است که اغلب به همان سرعتی که به وجود آمدند رها می شوند. در اینجا شصت دقیقه طول کشید تا ساوتگیت دوشاخه را بکشد. خطوط اخم، بازوهای ضربدری. این نگاه مردی نبود که از تبدیل دمشقی به هافبک بدون محدودیت، به آزادی خلاق و فضاهای باز لذت می برد.
تاکتیکهای ساوتگیت نشان میدهد که یک هافبک مرکزی ابتدایی گالاگر و جردن هندرسون باید بیاحتیاطی جسور باشد، مدیر فوتبالی که معادل پوشیدن یک کراوات جدید در محل کار و یک جفت پرانتز قرمز جسورانه است.
هندرسون و گالاگر هر دو دوست دارند به جلو بدوند تا جلوتر از خط هافبک بازی کنند. در اینجا گالاگر در دقایق ابتدایی شصت یاردی به سمت بالا و شصت یاردی به عقب دوید بدون اینکه یک بار توپ را لمس کند.
چهار دقیقه بعد، او از سمت راست به سمت راست حرکت میکرد، یک ضربدر را به عقب میکشید، به تله کونگفو میپرید و یک پاس بلند را به تله میاندازد، و جیغهای تأیید جمعیت جوان را جلب میکرد. و در همان دقایق اولیه، گالاگر شبیه مردی به نظر میرسید که در حال گذراندن زمان زندگیاش است، با جهش آدرنالینی که همچنان از مردن خودداری میکرد. اینجا یک ملی پوش انگلیسی است که واقعاً، واقعاً، واقعاً بازی فوتبال را دوست دارد. آیا این خوب است؟ خوبه؟
تماشای آن مطمئناً سرگرم کننده بود. اگرچه به طور پیوسته آن فضاها شروع به باز شدن کردند، اما حفره های سبز بزرگی در کفه انگلستان. با وجود تمام اختراعات و برتری های گالاگر، او احتمالاً به خاطر پیشروی بیش از حدش سرزنش خواهد شد، زیرا هندرسون را که بازیکن محافظ عمیق مناسبی نیست، در حال چرخش با اشاره و فریاد، با ترس از فضای اطرافش ترک کرد.
هیچ کدام از اینها دقیقاً تقصیر گالاگر نبود. او مانند کانر گالاگر بازی می کرد. او فضاهایی را اشغال کرد که کانر گالاگر دوست دارد اشغال کند. این عدم تعادل مطمئناً در ساوتگیت است، یک وال فلاور تاکتیکی که از او خواسته میشود، با اکراه برای رقصیدن، و فرستادن تیمی که واقعاً برای آن آماده به نظر نمیرسید.
ژردان شقیری مشکلات بی پایانی را ایجاد کرد که در کانال راست عمیق قرار گرفت. مارک گوهی بیرون آمد تا فضا را ببندد و اغلب کمی در معرض دید قرار می گرفت. رابطه بین دفاع کناری و هافبک میانی شایع ترین نقطه ضعف این سیستم است. سوئیس از این دوخت شل استفاده کرد. اما مطمئناً این وظیفه مربی است که به این موارد بپردازد، تا مطمئن شود بازیکنان در آن نقشها دقیقاً میدانند که چگونه این پیوستن را مهر و موم کنند. مطمئناً بقیه تیم انگلیس باید به اندازه کافی برای مدیریت این فضاها حفاری شوند. آیا انگلیس واقعاً باید هفت بازیکن دفاعی را به خدمت بگیرد تا بتواند سوئیس را در ومبلی حفظ کند؟
21 دقیقه طول کشید تا انگشت شست را دقیقاً در آن نقطه ضعیف فرو کنید. شقیری یک سانتر زیبای پای چپ را برای بریل امبولو ارسال کرد که به طرز ماهرانه ای در کمین بود تا توپ را به سمت دروازه به سمت دروازه حرکت دهد. گل تساوی انگلیس درست قبل از نیمه با یک قطعه زیبا از کیل واکر-پیترز به ثمر رسید. گالاگر به درون میچرخد. پاس سریع او از روی دروازه تبدیل به یک پاس گل غیرعمدی برای لوک شاو شد که درایو فوقالعادهاش در ویمبلاینت را فرا گرفت.
نیمه دوم داستان کمی متفاوت بود. به نظر می رسید انگلیس برخی از آن فضاها را بسته است. با گذشت یک ساعت، تغییرات چهارگانه ای رخ داد که گالاگر از زمین خارج شد و ساوتگیت با 4-2-3-1 به نظر رسید. پنالتی گل پیروزی هری کین نرم بود. اما انگلستان تا آن زمان کنترل را در دست داشت و دکلان رایس، هندرسون و جود بلینگهام در آن مناطق مرکزی زمین را اشغال کردند.
واقعیت این است که هر سه این بازیکنان – و رایس به خوبی در راه تبدیل شدن به بهترین بازیکن انگلیس است – در فهرست ساوتگیت از گالاگر جلوتر خواهند بود و کالوین فیلیپس نیز به دنبال آن خواهد بود. احتمالاً این نگاه اجمالی کمی بیشتر از یک شکوفه کوتاه بهاری باقی خواهد ماند.
و درک اینکه چرا ساوتگیت تا این حد محافظه کار است دشوار نیست. اجازه دهید با آن روبرو شویم، این نقطه قوت فوق العاده این تیم انگلیس بوده است. پنج بازی در یک تورنمنت بدون ارسال گل. چرا آن را مصالحه می کنید؟ اینگونه است که انگلیس پیشرفت کرده است، با گذشت زمان برای نفس کشیدن و نگه داشتن توپ در مناطق عمیق.
چه چیزی یاد گرفتیم؟ به طور عمده، با وجود تمام نکات جالب اینجا، انگلیس زمانی که مهم باشد 3-4-3 بازی خواهد کرد. پیچ هافبک دوبل راه به جایی نمی برد. گرت مانند گرت است. و این واقعاً لحظه ای برای پیاده شدن از قایق نیست.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.