به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
زباله جمع کن ها در خارکف اکنون ژاکت های پوسته پوسته می پوشند. تعدادی از کامیونهای آنها با سوراخهای ترکش از پوستههایی که در حین دور زدن آنها فرود آمد، پر شده است. سطل هایی که آنها خالی می کنند مملو از بقایای شکسته و پیچ خورده خانه هایی است که در اثر انفجار ویران شده اند.
اما با این حال، آنها هر روز صبح بیرون می روند تا خارکف را تمیز نگه دارند. دومین شهر اوکراین پس از ماریوپل محاصره شده شاید بیشترین گلوله باران را در کشور داشته باشد. هر روز یک تگرگ از راکت های Grad، بمب های خوشه ای، گلوله ها و موشک ها به ارمغان می آورد.
صدها کشته، هزاران زخمی. سردخانه ها نمی توانند با تلفات روزانه روسیه مقابله کنند. در یک مرکز شهر، دهها جسد، که فقط در کیسههای پلاستیکی یا پتو پیچیده شدهاند، در یک حیاط روی هم چیده شدهاند. با این حال، مردم خارک مصمم هستند که شهرشان پابرجا خواهد ماند، زندگی باید در میان خرابه ها ادامه یابد، حتی اگر در حال حاضر این نیمه وجودی وحشتناک در سایه مرگ ناگهانی باشد. و این به معنای تمیز نگه داشتن شهر است.
ایهور آپونچوک، راننده ای که گردآوری او اکنون در محله های ارواح از زمین های بازی خالی و یک مدرسه بمباران شده در فاصله کوتاهی از خط مقدم قرار دارد، گفت: “آنها می توانند ما را تا زمانی که بخواهند بمباران کنند: ما در برابر آن مقاومت خواهیم کرد.”
چند ساعت پس از اینکه آپونچوک اولین مجموعه سطل ها را در نزدیکی ایستگاه متروی قهرمانان کار در شرق خارکف خالی کرد، موشکی به مردمی که در حدود 500 متر دورتر در صف امداد بودند اصابت کرد و شش نفر را کشتند و سنگ فرش آغشته به خون باقی ماند. روز بعد بازار اصلی باراباشوو شهر به آتش کشیده شد و چهار نفر بر اثر برخورد یک گلوله در بیرون یک درمانگاه جان خود را از دست دادند.
در شهرهای اوکراین که کمتر مستقیماً تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند – یا به طرز وحشتناکی ویران شده اند – یک سرپیچی شاد وجود دارد. در خارکف، مرگ برای آن بسیار نزدیک و بسیار مکرر است.
مردان و زنانی که برای ادامه زندگی خود از ذخایر شجاعت فوق العاده ای استفاده می کنند، آشکارا اذعان می کنند که وضعیت وحشتناک است.
با این حال، آنها و صدها هزار نفر دیگر انتخاب کردهاند که در “شهر قهرمان” خود بمانند – عنوانی که ابتدا به خارکف به دلیل مقاومتش در برابر نیروهای نازی در جنگ جهانی دوم اعطا شد و دوباره توسط رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی در این ماه به دلیل شجاعتش اعطا شد. تا حمله روسیه
اوله سینیهوبوف، فرماندار، گفت: “ما می ترسیم، اما باید به مردم نشان دهیم که اوضاع تحت کنترل است و هر روز به پیروزی نزدیک تر می شویم.” نظاره گر در حالی که در پارکی در مرکز شهر زیر گارد پلیس سبک قدم می زدید.
آپونچوک که چند بار با راکتهای روسی نزدیک بود، گفت: «ترس را درک میکنم». اما خارکف به عنوان یک “شهر پاک” شهرت دارد و او معتقد است که حفظ آن برای روحیه و همچنین بهداشت عمومی حیاتی است.
بنابراین او و بیش از 250 نفر دیگر هر روز بیرون میروند و جان خود را با فداکاری واقعی مشابه آنچه توسط لندنیهایی که تحویل شیر را در طول جنگ جهانی دوم ادامه میدادند، به خطر میاندازند.
اولکسی آرتیکولنکو، کارمند شهری که یک ماه پیش برای ادامه عملیات جمعآوری زبالهها به محل اعزام شده بود، گفت: «یک راننده روز گذشته زیر گلوله باران شدید قرار گرفت، بنابراین به پایگاه اینجا برگشت، یک فنجان چای نوشید، سپس به مسیر دیگری رفت. جنگ.
در کمتر از 40 مایلی از مرز روسیه، خارکف به طور سنتی یک شهر روسی زبان است و مسکو ظاهراً انتظار داشت که نیروهایش در آنجا مورد استقبال قرار گیرند. در عوض آنها با مقاومت شدید روبرو شدند.
آنها که در شمال و شرق شهر قرار گرفتند، شروع به هدف قرار دادن غیرنظامیان و مرکز کردند و به همه چیز از باغ وحش گرفته تا کلیسای جامع و بنای یادبود هولوکاست آسیب وارد کردند. یک موشک ساختمان شهرداری خارکف را سوراخ کرد. راکت ها بلوک های آپارتمانی را سوراخ کردند و خانه های کوچکتر را ویران کردند. سینیهوبوف گفت: «وقتی مشخص شد که آنها نمیتوانند آن را تصاحب کنند، یک کارزار وحشت را آغاز کردند.
شکی ندارم که خارکف با ساختمانها و زیرساختهای بهتر زیباتر خواهد شد. چیزی که من را ناراحت می کند مرگ است. بازگرداندن چیزها ساده است، اما بازگرداندن خانواده ها نیست.»
مقامات تخمین می زنند که بیش از نیمی از جمعیت 1.4 میلیونی شهر را ترک کرده اند. تنها قطارها نزدیک به نیمی از آنها، 600000 نفر را به سمت غرب بردند، و بسیاری دیگر را با ماشین ترک کردند. اما همچنان شهری صدها هزار نفری باقی میماند که عمدتاً در داخل یا زیر زمین زندگی میکنند و از رفتن خودداری کردهاند.
آنها می خواهند روح شهر را برای خود زنده نگه دارند و از سربازان در خطوط مقدم در همان نزدیکی حمایت کنند و می خواهند بازسازی یا حداقل پاکسازی خرابه های حملات اخیر را آغاز کنند تا خارکف احساس رها شدن نکند.
سرهی، یک آتش نشان، پنج شنبه گذشته تولد 29 سالگی خود را صرف پاکسازی بقایای متلاشی شده شهرداری باشکوه دوران شوروی کرد: 30 جسد از لاشه هواپیما بیرون کشیده شده است.
او گفت تا غروب برای خاموش کردن آتش به خدمت بازخواهد گشت: «من تولدم را با یک فنجان چای جشن میگیرم. یک ماه است که یک روز مرخصی نداریم. آنها به ما پیشنهاد استراحت دادهاند، اما ما نمیخواهیم استراحت کنیم.»
در همان نزدیکی، تیمها مجسمه 10 متری شاعر و قهرمان اوکراینی تاراس شوچنکو را در کیسههای شن قرار دادند. یوهن یورگنس، 56 ساله، در حالی که به پر کردن کیسه های شن کمک می کرد، گفت: “شهر برای من فوق العاده بود.” «ببینید چگونه روسها آن را نابود کردند. ما می خواهیم تا جایی که می توانیم از آن محافظت کنیم.»
شهر مانند پایان خط جنگ اوکراین است. بزرگراه از مرکز صنعتی دنیپرو، که از میان زمینهای کشاورزی غنی عبور میکند، اکنون تقریباً خالی است. می توانید کیلومترها بدون دیدن ماشین یا کامیون رانندگی کنید.
گزارشها از گروههای کمین و گلوله باران روسیه، حتی در مسیر جنوبی نسبتاً امن به شهر، سفر را پرتنش میکند و افرادی که سازماندهی کمکها را سازماندهی میکنند میگویند که در استخدام رانندگان برای فرار مشکل دارند.
بنابراین، در حالی که شهر به طور رسمی در محاصره نیست، غذا و دارو در حال اتمام است. سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و صلیب سرخ عمدتاً به دلیل غیبت خود برجسته به نظر میرسند.
سینیهوبوف می گوید: «ما در اینجا اساساً به حال خود رها شده ایم. ما روزانه 100 تن کمک بشردوستانه دریافت می کنیم، اما 40 تن آن لباس است که به آن نیازی نداریم. آنها پنج برابر بیشتر از آنچه که دریافت می کنند به غذا و دارو نیاز دارند.
در حال حاضر، ساکنان آسیبپذیر شهر عمدتاً توسط شبکههای غیررسمی داوطلبانی مانند تتیانا مدویوا 33 ساله و استانیسلاو مانیلوف 28 ساله زنده نگه داشته میشوند. این زوج در روز اول جنگ به ایستگاه رفتند و قصد داشتند به غرب بروند، اما در نهایت ماندن
مانیلوف گفت: «ما افراد زیادی را دیدیم که سعی می کردند با حیوانات خانگی و خانواده خود سوار قطار شوند. ما در چشمان یکدیگر نگاه کردیم و پذیرفتیم که دیگران بیشتر از ما باید ترک کنند. و در آن مرحله تصمیم گرفتیم که نرویم و اینجا مفید باشیم.»
آنها با برخی از فعالانی که قبل از جنگ میشناختند ارتباط برقرار کردند و شروع به تهیه بستههای غذایی برای افراد مسن و ناتوانی کردند که ممکن است برای ترک خانه یا تهیه غذا با مشکل مواجه شوند، که از طریق کمکهای خصوصی جمعآوری شده آنلاین پرداخت میشود.
ما از 26 فوریه این کار را انجام دادهایم و به نظر میرسد این کار برای همیشه ادامه داشته است.» صبحها را صرف خرید و بستهبندی کیسههای غذا میکنند و بعدازظهرها را به توزیع آنها میگذرانند. از آنجایی که اکثر مشاغل یک شبه از بین رفته اند و افراد مسن نمی توانند مستمری خود را از دفاتر پست بسته دریافت کنند، مقیاس این نیاز وحشتناک است.
وقتی ون آنها بلند می شود، مردم دوان دوان می آیند تا کیسه ای حاوی پاستا و چند قوطی ماهی و گوشت را نگه دارند. مدویوا گفت: «در مناطق دیگر، مردم ناامیدتر هستند. «آنها به ون حمله میکنند و اگر غذا نگیرند سر ما فریاد میزنند.»
یک ماه پیش او یک مدیر بود و او در یک شرکت طراحی معماری کار می کرد. اکنون آنها با کاهش پس انداز و بسته های غذایی که برای سایر افراد آسیب پذیر محلی تهیه می کنند زندگی می کنند. آنها آنقدر به رانندگی در زیر بمباران عادت دارند که حتی وقتی گلولهها در نزدیکی فرود میآیند، تکان نمیخورند.
مدویوا گفت: «ما دیگر واکنش عادی نداریم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.