به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوپپ گواردیولا در حالی که از رویا خسته شده بود و در حال حاضر برای هدایت نیرو تلاش می کند، از درون غار رزمی مه آلود به بالا نگاه می کند و رقیب سرسخت خود میکل آرتتا را می بیند که به سمت او گام برمی دارد، شمشیر نوری که قبلاً غلافش را باز کرده و هوا را می شکافد.
پپ از ترس میپرد، حمله میکند و دشمنش را میزند. با ملایمت جلوتر می رود و خم می شود تا چهره انسانی دشمن افتاده اش را ببیند. اما با نگاه کردن به سوراخ آن موی براق پلاستیکی مشکی لگو، به جای آن می بیند: چهره پپ گواردیولا.
خب، این یکی از راه هایی است که می توانست پایین بیاید. برای مدت طولانی در این فصل، به نظر می رسید که چالش قهرمان چهار بار گواردیولا حول محور کشاندن شاگرد سابق او در بالای جدول است، در حالی که به طور همزمان به چیز دیگری تبدیل می شود و ریتم های تاکتیکی جدید ارلینگ هالند را جذب می کند.
یک راه اندازی مجدد فرهنگی، یک خارش هفت ساله، تلاش تیمی که دوست دارد پاس بدهد تا بازیکن درخشانی را در خود جای دهد که یک نقطه ضعف بزرگش اساساً خوب نبودن در پاس دادن است. سفری که برای رویارویی با تیم جوانان آرتتا به نظر میرسید، نمایشی عالی از آن نبرد بود، فرصتی برای ضربه زدن به نسخه جوانتر از خودش. این قرار بود داستان دیدار روز چهارشنبه در امارات برترین های جدول باشد.
مگر ما این را داریم. امپراتوری در قالب پرونده لیگ برتر علیه مالکان سیتی، پاسخ داده است. و گواردیولا دشمنانی کمتر انتزاعی برای مبارزه دارد. همچنین راهی وجود دارد که می توان این را به عنوان یک چالش فوتبالی، تاکتیکی، و همچنین یک موضوع وجودی، یک مسئله توطئه، فرصتی برای سرپیچی از کارتل و همه چیزهای دیگر مشاهده کرد. شاید این دو رشته در شرف ادغام هستند.
پیروزی خانگی یکشنبه مقابل استون ویلا از چند جهت متفاوت بود. بارزترین آن تزریق یک انرژی دفاعی و سرکشی از خط لمسی و جایگاه ها بود که بدون شک ابزاری بسیار مفید در ورزش است. اما تغییر تاکتیکی و همچنین بافتی بود. گاهی اوقات این احساس وجود دارد که یک تیم به درون نگری می پردازد، خطر یک نسخه توسعه یافته از تفکر بیش از حد، یک نسخه پیچیده غیر ضروری از چگونگی برنده شدن این تیم بافته شده با تیغ اوکام در جلو. در اینجا معادل تاکتیکی یک تپانچه Glock 45 است. ببینید آیا می توانید با آن جامپر ببافید.
شاید چیزی که گواردیولا واقعاً به آن نیاز داشت، احساس خطر متمرکزتری بود، چیزی که او را از حواس پرتی اش دور می کرد. و شما باید آن را به پپ بسپارید. او می داند که چگونه یک فرهنگ برنده را سوت بزند، از اصلاح یک نسل کامل از سبک مالکیت فوتبال گرفته تا حاشیه سازی بر روی بیش از 100 اتهام بی نظمی مالی.
کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی با ویلا در پیام های خود به خوبی مشخص بود. بدون سازش بدون شک. من و شما در برابر جهان. شانس این بود که بگوییم، اینها فقط اتهام هستند، بگذار ببینیم چه می شود. در عوض، گواردیولا تصمیم گرفت عمیقاً به توطئه و قربانی شدن برود، درخواستی شبیه ترامپ را به بدترین غرایز قبیله جلب کند، تا این ایده را که ممکن است در اینجا چیزی ارزشمند برای درک وجود داشته باشد، بی ارزش کند. مدیری که تمام حرفه اش ادای احترام به فرآیند است، پیام جدیدی دارد: به فرآیند اعتماد نکنید. به سیستم اعتماد نکنید بیایید با آن روبرو شویم، اگر کار شما صرفاً برنده شدن است، یک تاکتیک عالی است.
حقیقت این است که پپ در تمام فصل چندان پرانرژی به نظر نمی رسید. در مورد اضطراب و آنتروپی، زبان بدن، جاه طلبی اشباع شده صحبت شده است. چگونه خشم و اراده را از یک شروع فراخوانی می کنید؟
ناملایمات بیرونی یک راه است. تهدید دیگر مبهم یا درونی نیست. در عوض واضح، حاضر و متحد کننده است. از اینجا به بعد هر نوع پیروزی به نظر می رسد یک اثبات است. واقعاً زمان بهتری برای پر کردن روند و رفتن کامل هالند وجود ندارد.
لحظهای در شکست مقابل تاتنهام وجود داشت که هالند در موقعیتی عمقی چرخید و به جک گریلیش پاس داد – پاس درست، اما احتمالاً با سرعت و صدای ناکافی و از دست دادن بخش کوچکی از زمان و مکان. گواردیولا دستهایش را بالا انداخت و چرخید، درست در فاصله کمی از نسخه کامل The Slump توقف کرد. حق هم داشت به نتیجه نرسید. اما در طول آن بعد از ظهر این وسوسه وجود داشت که تعجب کنیم که چرا هالند در آن فضاها منحرف می شود و سعی می کند مانند یک مهاجم پپ بازی کند و ضعیف ترین و نه قوی ترین بخش های بازی خود را تمرین می کند.
در مقابل ویا، حتی ساختار خط حمله سیتی نیز متفاوت به نظر می رسید. گواردیولا بهترین بازیکنان خود را انتخاب کرد، اما وضوح و فوریت در حرکات رو به جلوی آنها نیز وجود داشت، سرعت پاس سیتی به نظر می رسید که به سمت ضربه هجومی آشکار آنها هماهنگ شده باشد.
هالند در مقابل اسپرز 26 بار توپ را لمس کرد، اما همچنان تا حد زیادی درگیر به نظر نمی رسید. او در 45 دقیقه در مقابل ویا 6 لمس داشت، اما دائماً روی بازی تأثیر می گذاشت. دویدن های او پر از تهدید بود. او دفاع ویا را به سمت دروازه خودی عقب راند. او دوهای بسیار خوبی انجام داد و پاس های اولیه دریافت کرد (تعامل با کوین دی بروین همیشه خوب بوده است). او با یکی از 5 پاس خود یک پاس گل فوق العاده ارائه کرد. با انجام همه این کارها، اساساً فقط دویدن به سمت دروازه، هالند به جای کسی که یاد بگیرد بدون عینک اسپرانتو صحبت کند، کابوس یک مدافع است.
چه کسی میداند، شاید این فورس ماژور ناگهانی، اضافه شدن یک خطر خارجی کوچک، انگیزهای باشد که گواردیولا برای دیدن هالند بهعنوان یک اسلحه پر شده، نه سوالی که باید حل شود، لازم است. قبل از بازی اسپرز، او همچنان محترمانه درباره یادگیری هالند از هری کین صحبت می کرد. و طبیعی است که لکنت هایی وجود داشته باشد در حالی که سیتی این پدیده را در خود جای داده است، یک جوان 22 ساله که می تواند تا فوریه 25 گل لیگ به ثمر برساند، اما گاهی اوقات به نظر می رسد روش های شما را نیز به هم می زند. آیا فوتبالیست غیرمتعادل تری در هر کجای دنیا وجود دارد؟ هالند گل های بیشتری در پنج لیگ برتر با فاصله دارد. او همچنین در تمام فصل پنج دریبل موفق، دو تکل و یک پاس بلند انجام داده است.
با گذشت زمان، پپ همیشه به احتمال زیاد راهی برای انطباق پیدا می کرد، تا یک نسخه سفارشی ایجاد کند. اما بهترین لحظات برای هالند در سیتی ساده ترین موارد بوده است: هرج و مرج ناشی از سرعت و حضور او در هنگام بازی درست در لبه حمله، نیاز به پاس دادن مکرر توپ به فضای مناسب.
سیتی شاید در هفته های اخیر از آن فاصله گرفته بود. چهارشنبه شب، با یک برد در خود، در برابر حریفانی که توپ را نیز بالا نگه می دارند و پرس را بالا نگه می دارند، ممکن است مورد دیگری برای پیمودن کوتاه ترین مسیر برای پیروزی باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.