به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوخوب، آنها همیشه می گویند که دفترچه فرم در روز دربی از پنجره بیرون می رود. در پایان این بازی، در حالی که بازیکنان لیورپول در زمین سیلیهای پشتی و در آغوش میگرفتند، در حالی که یورگن کلوپ به سمت کپ رفت تا با مشت زوبین خود را به هوا بکوبد، در حالی که آنفیلد در حال زمزمههای «پایین رفتن، پایین رفتن، پایین آمدن، میتوان یک فضای کنجکاو و ناآشنا را در اطراف این مکان حس کرد. دو بر صفر مقابل اورتون صلاح در برگه گل آیا این … عادی بود؟
مدتی است که اوضاع در لیورپول عادی نشده است. فقط فوتبال نیست که سرد و بی مزه بوده است. و نه خود کلوپ، که در چند ماه گذشته نارضایتی شدید یک لیست A-lister هالیوود را تحمل کرده بود، اکنون به انجام تبلیغات برای وب سایت های مقایسه قیمت کاهش یافته است. حتی آنفیلد در ساعات قبل از این بازی احساس میکرد که از الکتریسیته معمولیاش، خوشبینی شدیدش خالی است. برای لیورپول، دهمین لیگ برتر، این دیداری بود که بین ترس وحشتناک و وحشت خالص قرار داشت.
قرائت امیدوارکننده این است که این برد راحت در برابر حریفان مورد علاقه آنها می تواند اندکی از فحاشی قدیمی را بازگرداند و آنها را در مسیر صعودی قرار دهد. جوایز قابل دسترس برای هدف در اینجا وجود دارد. برنتفورد، فولام و برایتون همگی قابل بازنگری هستند. تاتنهام مصمم به تاتنهام باقی می ماند. این آخر هفته نیوکاسل را شکست داد و ناگهان با یک بازی کمتر به مقام چهارم، تنها شش امتیاز فاصله داشت. دیدار رئال مادرید هفته آینده زمان حرکت است.
و دلایل واقعی برای تشویق در این بازی وجود داشت. نمایش دفاعی، به خصوص در نیمه دوم. اجرای داروین نونیز، کودی گاکپو و استفان باجچتیک. به نظر می رسید حتی ترنت الکساندر-آرنولد در حال لرزش در این بازی رشد کرده و یک پاس گل در نیمه دوم به دست آورد و از مجموعه کلاسیک صلیب های خود رونمایی کرد: نیش، زنگ، بیگودی، چرخان، غلتک، مورب بالا، چپ حیله گر. پاورقی
اما ما قبلاً با این لیورپول اینجا بودهایم، باشگاهی که برای همیشه به گوشهای میپیوندد تا با گوشهای دیگر روبرو شود. و علیرغم همه سرگرمی های آشفته نیمه دوم، برخی از علائم هشدار دهنده نیز برای آنها وجود داشت. یک شروع آهسته دیگر. ادامه مبارزات فابینیو. آن دورههای 10 دقیقهای عجیب که لیورپول به سادگی پاس دادن توپ را فراموش میکند، انگار تحت یک طلسم بد جمعی است. در واقع در بیشتر نیم ساعت اول آنها مانند یک سایه رنگ پریده به نظر می رسیدند: ژولیده، خسته، مرده پشت چشم.
صحبت های زیادی در مورد خستگی وجود دارد. اما مشکل در اینجا آنقدر جسمی نیست که ذهنی است. شاید دلیل شروع بد لیورپول این باشد که آنها توانایی خودانگیختگی را از دست داده اند. آنها به چیزی نیاز دارند که آنها را به زندگی وا دارد. اغلب، به ضرر آنها، در حال سقوط یک گل است. در اینجا، از سوی دیگر، آنها یک سکته مغزی کمی از شانس می گیرند.
اغراق نیست اگر بگوییم اگر ضربه سر جیمز تارکوفسکی وارد شود، کل DNA این بازی جهش می یابد. در عوض به تیرک دروازه برخورد کرد، ادامهی دوایت مکنیل به پاشنههای عبدالله دوکوره برخورد کرد و ناگهان – برای اولین بار در سالها – فضا باز شد. لیورپول هرگز فضا نمی گیرد. لیورپول کلوپ قبلاً یک تیم ضد حمله بود. اکنون به سختی کسی به آنها اجازه ضدحمله می دهد.
اما ناگهان نونیز 80 یاردی چمن سبز تازه پیش روی خود دارد. ناگهان لیورپول از فرار خود مسحور شد. در آن چند ثانیه، به نظر میرسد که تکانهایی از یک خاطره قدیمی در آنها تکان میخورد. سرعت سرگیجهآور شکست، اورتون را به گیج میبرد. جردن پیکفورد با تمام اعتقاد مردی که سطلها را در جورابهایش میگذارد، از هدفش خارج میشود. او به نزدیک شدن نزدیک نمی شود. صلاح گل می زند. آنفیلد به صدا در می آید. ناگهان دوباره سال 2018 است.
گل تاثیر مضاعف دارد. اورتون که برنامه بازیاش برای فشار دادن تهاجمی لیورپول در خط میانی واقعاً خوب عمل کرده است، ناگهان تمام دلش را از دست میدهد و دوباره به پوستهاش عقبنشینی میکند. در این میان لیورپول جای نفس کشیدن دارد. و مهمتر از همه، این گارد جدید آنهاست که بهترین استفاده را از آن می کند.
نونیز و جاه طلبی بزرگ او برای این بازی عالی هستند. او جناح چپ را متعلق به خود می کند، به خوبی با اندی رابرتسون ترکیب می کند، یک پاس مجلل 60 یاردی به سبک الکساندر-آرنولد به الکساندر-آرنولد می دهد. گاکپو بهترین بازی خود را برای لیورپول انجام می دهد: ایمن شدن در زیر فشار، محافظت از توپ به خوبی با چرخش محکم و شتاب گیری شدید برای چرخش در شکاف. صراحتی نسبت به هر دوی آنها وجود دارد که تیم های کلاسیک اولیه کلوپ را تداعی می کند، تمام سرعت و بی حوصلگی، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به هدف از طریق سریع ترین ابزار ممکن.
اما این باجکتیچ است که در اینجا مکاشفه واقعی است. برای یک هافبک خام و بداخلاق مانند فابینیو چقدر شاداب باید باشد که بازیکنی به پختگی و اطمینان باجچتیک را در کنار خود داشته باشد تا از او یاد بگیرد. و اسپانیایی معلم کاملی است: شجاع در توپ و یک حرکت دهنده باهوش، از آن دسته از بازیکنانی که همیشه می داند دقیقا چقدر زمان روی توپ دارد، که می تواند سرعت بازی را افزایش دهد یا آن را کاهش دهد. این برای پسری که شش ماه پیش به معنای واقعی کلمه کودک بود بد نیست.
نونیز 23 ساله در تابستان قرارداد امضا کرد. گاکپو، 23 ساله، در ژانویه قرارداد امضا کرد. بایچتیچ 18 ساله، تنها سومین لیگ خود را شروع می کرد. این بچه ها برای روزهای خوب اینجا نبودند. آنها هیچ جایزه ای برای استراحت ندارند، هیچ توشه انباشته ای ندارند که اندام ها را کند کند و ذهن را کند کند.
آنها مشتاق ساختن چیزی جدید هستند، اما نمی توانند آن را به تنهایی انجام دهند. آینده لیورپول به اندازه کافی روشن به نظر می رسد. این هدیه ای است که آنها باید آن را مرتب کنند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.