به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
با گوش دادن به سخنان مقامات بانک مرکزی انگلیس در روزهای اخیر، پیام واضح است: اقتصاد بریتانیا در وضعیت وخیمی قرار دارد.
هر صنعتی که در اثر سقوط بانکی در سال 2008 بمباران شد و قبل از اینکه توسط کووید-19 تحت فشار قرار گرفت و سپس جنگ در اوکراین به جریان افتاد، از رای برگزیت حیرت زده شد، هر صنعتی به میزان قابل توجهی رنج می برد. کسبوکار تلاش میکند اقتصاد را از باتلاق بیرون بکشد، فقط برای اینکه دریابد که باتلاق آنقدر عمیق است که هیچ کششی وجود ندارد.
میتوان انتظار داشت که در ماههای آینده سرفصلهایی را ببینیم که نشاندهنده احیای نوعی است. زمانی که هزینههای انرژی برای مصرفکنندگان و صاحبان کارخانهها پس از کاهش شدید قیمتهای بنزین و بنزین کمتر میشود، باید انتظار داشت. با این حال، دهههای تلو تلو خوردن از یک طلوع کاذب به طلوع دیگر، چنان به نظر میرسد که گویی تا 10 سال دیگر ادامه خواهد داشت.
بهترینهای Threadneedle Street در جدیدترین پیشبینیهای خود میگویند که تا سال 2026 اقتصاد بریتانیا تقریباً به اوج قبلی خود که در سال 2019 رسیده بود خواهد رسید. این یعنی هفت سال از دست رفته رشد.
معیارهای سنتی رشد همه چیز نیستند، همانطور که هر کسی که نگران گرم شدن سیاره است می داند. هر شکلی از فعالیت های اقتصادی در مخلوط کن تولید ناخالص داخلی برای ایجاد یک رقم رشد واحد قرار می گیرد، خواه ماهیت تولید آن سیاره را از بین ببرد یا انتشار کربن را کاهش دهد.
با این حال، مدتی است که درک کردهایم که برای تبدیل اقتصاد به فناوری سبز، عایقبندی خانهها و بهبود تنوع زیستی برهنهشده کشور به سرمایهگذاری نیاز است. بنابراین هفت سال رشد از دست رفته زمانی مهم است که پتانسیل آن برای کمک به مبارزه با بحران آب و هوا وجود داشته باشد. چیزی به نام رشد خوب وجود دارد.
سیاستمداران محافظهکار دعا میکنند که چیزی برای تقویتکنندههای موشکی بر اقتصاد بیفتد و آنها را به سمت انتخابات و پیروزی بعدی سوق دهد. آنها به چیزی نیاز دارند که پیدا کنند، زیرا برای بسیاری از آنها برنامه ریزی و استراتژی برای گنجاندن در دفتر خاطرات بسیار دشوار یا کسل کننده بوده است.
آنها از نفت دریای شمال در اوایل دهه 1980، خصوصیسازی داراییهای دولتی در اواخر دهه 1980، فروش داراییهای متقابل در دهه 1990 (انجمنهای ساختمانی و بیمهگرهای متقابل) و اعطای وامهای بیش از حد بانکی به شرکا سود بردند.
از سال 2010، امید احیاگر نه از جریان اصلی محافظهکاری، بلکه از جناح راست آن سرچشمه میگیرد، که نوید رونق برگزیت را میداد. مسیر خروج از بروکسل دشوارتر از آن چیزی است که آنها انتظار داشتند و آخرین ارقام تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که تجارت، به دور از اینکه سود مثبتی برای کشور باشد، دشوار است و برای مدتی ادامه خواهد داشت.
سرمایه گذاری تجاری کاهش یافته است و تعداد زیادی از نیروی کار به این نتیجه رسیده اند که از 9 تا 5 نفر سیر شده اند و یا بازنشسته شده اند یا به وطن خود بازگشته اند.
در غیاب تجارت بیشتر و سرمایهگذاری تجاری بیشتر، مصرفکننده ثابت کرده است که از سال 2010 پشتوانه اصلی اقتصاد بوده است. در طی «سالهای خوب» قبل از همهگیری در سالهای 2018 و 2019، دفتر مسئولیت بودجه تخمین زد که 80 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی را میتوان از طریق مصرف خانوارها به حساب آورد، و بیشتر این امر ناشی از کاهش پسانداز مردم است.
دولت امیدوار است افرادی که پسانداز جدیدی را در طول همهگیری جمعآوری کردهاند، دوباره آن پول نقد را آزاد کنند و از ضربه ناشی از ریاضتهای دولتی و نرخهای بهره بالاتر به لطف بانک انگلستان جلوگیری کنند.
این همان طرح نجات است، اگر بتوان چنین تصوری را طرح نامید.
در حال حاضر علائم خوب نیستند و نگرانی در مورد آینده به این معنی است که بسیاری از خانواده ها حساب های سپرده خود را قفل می کنند. مبالغی که آنها در اختیار دارند بالغ بر 200 میلیارد پوند است و جرمی هانت، صدراعظم، واقعاً می تواند بخشی از آن را به زودی خرج کند – البته به شکلی سنجیده و ثابت، تا مطمئن شود بانک مرکزی وحشت زده نمی شود و نرخ های بهره را افزایش نمی دهد. از نو.
این امر باعث میشود که اقتصاد در بلاتکلیفی گیر کند و در اثر فرار مردم و سرمایهگذاری نقدینگی پس از رای برگزیت، مجبور شود در سطح بسیار پایینتری فعالیت کند.
این فقدان ظرفیت برای تولید کالاها و خدمات پس از این مهاجرت است که بانک انگلستان را تحت فشار قرار می دهد. آدام پوسن، کارمند سابق بانک، که اکنون ریاست اندیشکده موسسه پترسون در واشنگتن را بر عهده دارد، همه مشکلات کوتاه مدت بریتانیا را به برگزیت می پردازد. بدون آن، کارگران و صندوقهای سرمایهگذاری جریان پیدا میکنند، که به اقتصاد اجازه میدهد بدون افزایش تورم، توسعه یابد. این به بانک اجازه میدهد تا نرخ بهره را پایین نگه دارد و اقتصاد را در حال غوغا کند.
با این حال، همانطور که پوسن و بسیاری دیگر نیز میگویند، زنجیرههای اقتصادی بریتانیا از برگزیت بیشتر است. پایگاه صنعتی ضعیف بریتانیا قربانی سیاست توقف استارت است که برنامهریزان و استراتژیستها را از این فرصت برای اتخاذ دیدگاه طولانی محروم میکند. اگر اتفاقی رخ ندهد، احتمالاً به جای نجات آن، هزینهای را برای دولت به همراه خواهد داشت – به عنوان مثال، از اپیدمی مشکلات بهداشتی و مراقبت اجتماعی. این هشداری است به صدراعظم در سایه حزب کارگر، ریچل ریوز، همانطور که برای هانت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.