به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
«تیاو می نویسد که جستجوی روح او آسان نبوده است. اما لیز تراس با اینکه همه جا را جستجو کرد، هرگز آن را پیدا نکرد. در عوض، او به خاطر خرابیهای 49 روزهاش به جز خودش سرزنش میکرد: حتی ChatGPT میتوانست با انسانیت و فروتنی بیشتر، 4000 کلمهی غیر عذرخواهی خود را بنویسد. تلاش تراس برای رستاخیز به راحتی نادیده گرفته می شود، با این تفاوت که توهمات او در سراسر حزبش بیداد می کند: ایده هایی که با رویارویی شدید با واقعیت تحریک نمی شوند.
اگرچه تراس با یک کاهو دوام آورد، بیایید دوباره مرور کنیم که او چگونه در مدت زمان کوتاهی چنین آسیبی را وارد کرد: بودجه کوچک او بیشتر شبیه یک مینی بمب H بود. در عرض چند ساعت، پوند به شدت سقوط کرد و هزینه های استقراض افزایش یافت. زمانی که صدراعظم او اعلام کرد که قرار است چیزهای بیشتری در راه باشد، بازارهای طلایی سقوط کردند و بانک انگلستان با کمک مالی 65 میلیارد پوندی هجوم آورد. این امر باعث شده است که برخی از حقوق بازنشستگی با مزایای تعریف شده میلیاردها دلار از دست بدهند و مردم با وام مسکن بهای آن را بپردازند.
پروفسور دیوید بلانچفلاور، یکی از اعضای سابق کمیته سیاست پولی بانک انگلستان، می گوید که کشور هنوز از «حق بیمه احمقانه» خود رنج می برد: کمتر به آن اعتماد می شود وام می گیرد و بنابراین مجبور به پرداخت بیشتر است. او به من می گوید: «او اقتصاد بریتانیا را شکننده نشان داده است. “و او با آنچه نوشته است، اوضاع را بدتر کرد.” این به این دلیل است که او بدون توبه، عقاید اصلی یک مهمانی را افشا می کند که در آن بسیاری مشتاق هستند دوباره دستور قاتل او را امتحان کنند.
شکست آزمایش زندگی واقعی او باعث شده است که بسیاری مثل همیشه به این نظریه متقاعد شوند. بسیاری از اعضای حزب او موافق هستند که اساساً حق با او بود، او فقط زمین را بالا نبرد. آنها به منحنی لافر نظری خود می چسبند و ادعا می کنند که کاهش مالیات برای ثروتمندان مالیات بیشتری به خزانه می دهد، اگرچه همانطور که بلانچ فلاور می گوید: «ترامپ به طور قطع آن را رد کرد. کاهش مالیات 2 تریلیون دلاری او برای ثروتمندان، 2 تریلیون دلار بدهی به جا گذاشت.
به نظر می رسد که شکست رو به رو در مواجهه ایدئولوژی با دنیای واقعی، تراس و حزب او را سرگردان اما ناامید کرده است. آزمایش او آخرین مورد از سه آزمایش کشنده اقتصادی بود. ریاضت در ابتدا مطرح شد، جورج آزبورن در دوران رکود از دولت کوچکتر عقب نشینی کرد، زمانی که هر سابقه اقتصادی میگفت زمان سرمایهگذاری است، بنابراین رشد بریتانیا عقب ماند. سپس برگزیت آمد، بهای گزافی که برای سالهای آینده باید پرداخت شود. و اکنون، این تصادف Trussonomics.
بازارهای آزاد، این شعار مشارکتکنندگان بریتانیا بیزنجیره، 2012 تراس، کواسی کوارتنگ، دومینیک راب، کریس اسکیدمور و مانیفست پریتی پاتل برای توریسم سنگاپور-آن-تیمز بود. با این حال، آن بازارهای آزاد او را پایین آورد، نه «تاسیس اقتصادی چپ» خیالی او. کریسپین اودی، سرمایهگذار پرچین، از طرفداران برگزیت و کمککننده محافظهکاران، که با شرطبندی ثروت دیگری روی تراس به دست آورد که پوند و اوراق قرضه را هدر داد، شخصیت بازار است: نیروی وحشیانه پول هر بار بر ایدئولوژی غلبه میکند.
از این که هیچ کس به او در مورد خطر بازارهای اوراق قرضه هشدار نداده بود، زیرا او میلیاردها دلار وام برای کاهش مالیات افراد ثروتمند دریافت کرد، این او بود که به اندازه کافی متخصص داشت. او که تام اسکالر، رئیس خزانه داری را برکنار کرد. او که رئیس بانک انگلستان را تهدید کرد و وظایف این موسسه را زیر سوال برد. و دفتر مسئولیت بودجه را از هشدار دادن به او در مورد این نوع اشتباه منع کرد. او مینویسد: «اگرچه این اقدام از نظر اقتصادی مناسب بود، من واکنشهای سیاسی را که با آن مواجه میشدم دستکم گرفتم، که تقریباً به طور کامل بر روی «اپتیک» متمرکز بود. اپتیک؟ نه، واقعیت او را پایین آورد.
اکثر محافظهکاران عاقلتر به نظر نمیرسند، زیرا جناحهای پریشان با آن مبارزه میکنند و آماده هستند تا اگر انتخابات محلی ماه می نصف بدی از ترس آنها باشد، دوباره از فرمول کاهشهای جادویی حمایت کنند. تراس طرفداران شخصی کمی دارد، اما او پرچمدار حزب برای مالیات های کم است. نخست وزیر سابق خشمگین دیگر مضامین او را تکرار می کند و به نادین دوریس می گوید که کاهش مالیات «باید اتفاق بیفتد»، به غرغر «بوریس را برگردانید، او هیچ کار اشتباهی نکرد» کمک می کند. سوئلا براورمن، با جناح راستگرای قدیمیاش، از این قبیل است. بعد از تراس هیچ رقیبی خیلی بعید نیست. اما آنها اعتماد عمومی را به اقتصاد از دست دادهاند، و هر زمان که تراس صحبت میکند، به رایدهندگان یادآوری میکند که واقعاً چه کسی او را به عنوان نخستوزیر انتخاب کرد، چه کرد و ایدهآل دولتی کوچکی که هنوز به آن پایبند هستند.
و به به اصطلاح “عقل” آنها نگاه کنید. روپرت هریسون از بلک راک، معمار ریاضتهای آزبورن که اقتصاد بریتانیا را پشت سر بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا عقب انداخت، ظاهر میشود. او با حمایت توییت می کند تراس همه چیز را به ترتیب اشتباهی انجام داده است: کاهش مالیات تنها باید پس از “اصلاحات بخش عمومی و یک کشور کوچکتر پایدار” صورت گیرد. مقصد همان است، در همان طیف توهم تراس، همراه با حامیان آنها در مطبوعات. رهبر ساندی تلگراف میگوید: «تاسیسات دولتگرای محافظهکار نوبت به خود رسیده است و حزب در نظرسنجیها در حال فروپاشی است. بازاریابهای آزاد اکنون باید صحبت کنند.» رهبر ایمیل میگوید: «ایدههایی که او از آن دفاع میکند ممکن است مورد بررسی مجدد جدی قرار گیرد.» اندیشکدههای محافظهکار، که توسط خدا میداند چه کسی تأمین مالی میشوند، با این «راهحل» برای انحراف بیجهت حزب میچرخند.
اما دستاورد بزرگ آنها، چیزی که آنها هرگز جرات نمیکنند فاش کنند، این است که «دولت کوچک» و «قاعدهزدایی» به چه معناست و چگونه میتوانند آن را به یک پلتفرم انتخاباتی حتی ضعیف تبدیل کنند. وقتی آمبولانسها دیگر برای نجات مادربزرگ حاضر نمیشوند و مادران به دلیل عدم مراقبت از کودک کار را رها میکنند، وقتی دستمزد پرستاران و معلمان کاهش مییابد، در حالی که قبضهای انرژی دوباره بالا میرود و هیچکس نمیتواند تفاوتی در هنگام اعتصاب راهآهن ببیند. ، “ایالت کوچک” فروش بسیار سختی به نظر می رسد.
آنها هرگز نمی گویند که دقیقاً منظورشان از بریدن، کوچک کردن یا مقررات زدایی چیست. این اکسیر اعتیادآور آنها برای احیای ارواح پرچمدار در زمانی است که همه چیز گمشده به نظر میرسد، اگرچه این یک بازنده مطمئن است.
اتفاقاً، ناظرانی که از پدیده تراس گیج شدهاند، ممکن است دوست داشته باشند اثر دانینگ-کروگر را بررسی کنند: «بیمهارت و ناآگاه از آن: چگونه مشکلات در تشخیص بیکفایتی خود منجر به خودارزیابیهای متورم میشود».
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.