بایدن سرمایه داری دموکراتیک را احیا کرد – و پارادایم اقتصادی را تغییر داد | رابرت رایش

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

چگونه می توان همزمان با افزایش اشتغال زایی، تورم کاهش پیدا کرد؟

یکی از قدیمی‌ترین رؤسای جمهور تاریخ آمریکا که بیش از نیم قرن در عرصه سیاست بوده است، لازم است تا کشور را به یک الگوی اقتصادی بازگرداند که بین سال‌های 1933 تا 1980 بر زندگی عمومی تسلط داشت و بسیار برتر از آن چیزی است که بر آن تسلط داشته است. از آن زمان

اسمش را سرمایه داری دموکراتیک بگذارید.

سقوط بزرگ سال 1929 و به دنبال آن رکود بزرگ به ملت درس مهمی داد که پس از ریاست جمهوری رونالد ریگان آن را فراموش کردیم: به اصطلاح «بازار آزاد» وجود ندارد. بازارها همیشه و به ناچار مخلوقات بشری هستند. آنها منعکس کننده تصمیمات قضات، قانونگذاران و سازمان های دولتی در مورد چگونگی سازماندهی و اجرای بازار هستند – و برای چه کسی

اقتصادی که در سال 1929 فروپاشید، پیامد تصمیماتی بود که بازار را برای نخبگان پولی سازماندهی کرد، اجازه قرض گرفتن تقریباً نامحدود، تشویق مردم به قمار در وال استریت، سرکوب اتحادیه‌های کارگری، پایین نگه داشتن دستمزدها، و اجازه به خیابان برای پذیرش ریسک‌های بزرگ را داد. پول دیگران

فرانکلین دی روزولت و دولت او این را معکوس کردند. آنها بازار را برای خدمت به اهداف عمومی سازماندهی مجدد کردند – توقف استقراض بیش از حد و قمار وال استریت، تشویق اتحادیه های کارگری، ایجاد امنیت اجتماعی و ایجاد بیمه بیکاری، بیمه ازکارافتادگی و یک هفته کاری 40 ساعته. آنها از هزینه های دولت برای ایجاد مشاغل بیشتر استفاده کردند. در طول جنگ جهانی دوم، آنها قیمت ها را کنترل کردند و تقریباً همه آمریکایی ها را سر کار گذاشتند.

دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه، سرمایه‌داری دموکراتیک را گسترش و گسترش دادند. وال استریت، مانند شبکه های تلویزیونی، خطوط هوایی، خطوط راه آهن و سایر شرکت های حمل و نقل عمومی، تحت نظارت بود. دستمزد مدیرعامل متوسط ​​بود. مالیات بر افرادی که بیشترین درآمد را داشتند، سرمایه گذاری های عمومی در زیرساخت ها (مانند سیستم بزرگراه های ملی) و آموزش عالی را تامین می کرد.

سیاست صنعتی آمریکا پس از جنگ باعث نوآوری شد. وزارت دفاع ارتباطات ماهواره ای، کشتی های کانتینری و اینترنت را توسعه داد. مؤسسه ملی بهداشت تحقیقات پایه‌ای در زمینه بیوشیمی، DNA و بیماری‌های عفونی انجام داد.

هزینه های عمومی در طول رکود اقتصادی برای تشویق استخدام افزایش یافت. حتی ریچارد نیکسون اعتراف کرد که “ما همه کینزی هستیم”. مجریان ضد انحصار AT&T و سایر انحصارات را شکستند. کسب و کارهای کوچک در برابر فروشگاه های زنجیره ای غول پیکر محافظت می شدند. در دهه 1960، یک سوم کارگران بخش خصوصی به اتحادیه تبدیل شدند.

شرکت های بزرگ به دنبال پاسخگویی به همه ذینفعان خود بودند – نه فقط سهامداران، بلکه کارمندان، مصرف کنندگان، جوامعی که در آن کالاها و خدمات تولید می کردند و کل کشور.

سپس یک چرخش غول پیکر به راه افتاد. تحریم نفتی اوپک در دهه 1970 تورم دو رقمی را به همراه داشت و به دنبال آن تلاش پل ولکر، رئیس فدرال رزرو برای “شکستن پشت” تورم با افزایش نرخ های بهره بسیار بالا بود که اقتصاد به رکود عمیق سقوط کرد.

همه اینها زمینه را برای جنگ ریگان علیه سرمایه داری دموکراتیک فراهم کرد.

از سال 1981، یک ارتدوکس دو حزبی جدید ظهور کرد که به اصطلاح «بازار آزاد» تنها در صورتی عملکرد خوبی داشت که دولت از سر راه خارج شود (به راحتی فراموش کرد که بازار به دولت نیاز دارد). بدین ترتیب هدف سیاست اقتصادی از رفاه عمومی به رشد اقتصادی تغییر یافت. و ابزارها از نظارت عمومی بر بازار به سمت مقررات زدایی، تجارت آزاد، خصوصی‌سازی، کاهش مالیات‌ها و کاهش کسری بودجه تغییر یافت – همه اینها به منافع مالی کمک کرد تا پول بیشتری کسب کنند.

بعد چه اتفاقی افتاد؟ برای 40 سال، اقتصاد رشد کرد، اما دستمزدهای متوسط ​​راکد ماند. نابرابری درآمد و ثروت افزایش یافت. وال استریت به سالن شرط بندی که در دهه 1920 بود بازگشت. مالی بار دیگر بر اقتصاد حاکم شد. شرکت‌ها تحت تأثیر تصاحب‌های خصمانه، تمرکز خود را صرفاً بر به حداکثر رساندن بازده سهامداران کردند – که آنها را به مبارزه با اتحادیه‌ها، سرکوب دستمزدها، رها کردن جوامع خود و برون‌سپاری خارج از کشور سوق داد.

شرکت‌ها و ابرثروتمندان از ثروت فزاینده خود برای فساد سیاسی با کمک‌های کمپین استفاده کردند – خرید کاهش مالیات، خلأهای مالیاتی، یارانه‌های دولتی، کمک‌های مالی، ضمانت‌های وام، قراردادهای دولتی بدون مناقصه و اعراض دولت از اجرای ضدانحصار، و به آنها اجازه داد بازارها را انحصار کنند.

سرمایه داری دموکراتیک که برای خدمت به مقاصد عمومی سازماندهی شده بود، همه از بین رفت. سرمایه داری شرکتی جایگزین آن شد که برای خدمت به منافع مالی سازماندهی شده بود.

جو بایدن در حال احیای سرمایه داری دموکراتیک است.

از اشتباه دولت اوباما در صرف هزینه بسیار کم برای خروج اقتصاد از رکود بزرگ، او متوجه شد که این بیماری همه گیر مستلزم هزینه های قابل ملاحظه ای بیشتر است، که همچنین به خانواده های کارگر در برابر ناملایمات کمک می کند. بنابراین او برای طرح غول 1.9 تریلیون دلاری نجات آمریکا فشار آورد.

به دنبال آن یک ابتکار 550 میلیارد دلاری برای بازسازی پل ها، جاده ها، حمل و نقل عمومی، باند پهن، سیستم های آب و انرژی صورت گرفت. و در سال 2022، بزرگترین سرمایه گذاری در زمینه انرژی پاک در تاریخ آمریکا – گسترش نیروی بادی و خورشیدی، وسایل نقلیه الکتریکی، جذب و جداسازی کربن، و هیدروژن و راکتورهای هسته ای کوچک. به دنبال آن بزرگترین سرمایه گذاری عمومی در نیمه هادی ها، بلوک های سازنده اقتصاد بعدی، انجام شد.

قابل ذکر است که این طرح‌ها برای شرکت‌هایی که کارگران آمریکایی را استخدام می‌کنند هدف گرفته است.

بایدن همچنین مانند FDR دست به تغییر توازن قدرت بین سرمایه و کار زده است. بایدن افراد معتمد را در راس کمیسیون تجارت فدرال و بخش ضد تراست وزارت دادگستری قرار داده است. و او هیئت ملی روابط کار را به یک مدافع قوی اتحادیه های کارگری تبدیل کرده است.

برخلاف اسلاف دموکرات خود، بایدن به دنبال کاهش موانع تجاری نبوده است. در واقع، او چندین نفر را از دولت ترامپ حفظ کرده است. اما برخلاف ترامپ، او کاهش مالیاتی زیادی را به شرکت ها و ثروتمندان نداده است. همچنین شایان ذکر است که برخلاف همه روسای جمهور از زمان ریگان، بایدن کاخ سفید خود را با مدیران سابق وال استریت پر نکرده است. هیچ یک از مشاوران اقتصادی او – حتی وزیر خزانه داری او – اهل خیابان نیست.

من نمی خواهم دستاوردهای بایدن را اغراق آمیز بگویم. جاه طلبی های او برای مراقبت از کودکان، مراقبت از سالمندان، مرخصی با حقوق خانوادگی و پزشکی توسط سناتورهای جو مانچین و کیرستن سینما خنثی شد. و اکنون او باید با مجلس جمهوریخواه مبارزه کند.

دستاورد بزرگتر بایدن تغییر پارادایم اقتصادی است که از زمان ریگان حاکم بوده است. او درسی را به آمریکا می‌دهد که زمانی می‌دانستیم اما فراموش کرده‌ایم: «بازار آزاد» وجود ندارد. این است طراحی شده. یا اهداف عمومی را پیش می برد یا در خدمت منافع مالی است.

سرمایه داری دموکراتیک بایدن نه سوسیالیسم است و نه «دولت بزرگ». بلکه بازگشت به دورانی است که دولت بازار را برای منافع بیشتر سازماندهی کرد.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …