به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیواینستون چرچیل یک بار کلمنت آتلی را مردی متواضع توصیف کرد که باید در موردش متواضع بود – و تا حدی حق با او بود. آتلی از بسیاری جهات مظهر احترام بورژوازی بود: او تحصیلات خصوصی داشت، خانه ای در حومه لندن داشت و هیچ چیز را بهتر از گذراندن اوقات فراغت خود با شکستن جدول کلمات متقاطع تایمز یا رسیدن به امتیازات کریکت دوست نداشت.
با این حال، در سال 1945، مردم بریتانیا مرد متواضع را به قهرمان دوران جنگ انتخاب کردند، و آتلی در طی شش سال آینده نشان داد که یک سیاستمدار برای مؤثر بودن لازم نیست کاریزماتیک باشد. معلوم شد یک مرد متواضع یکی از معدود نخست وزیران بریتانیا در قرن بیستم است که در واقع بریتانیا را تغییر داده است.
آن زمان، البته، قبل از اخبار 24 ساعته، محاکمه توسط توییتر و وسواس سیاسی برای کنترل دستور کار روزانه اخبار، زمان دیگری بود. آتلی متوجه شد که با تلویزیون مصاحبه می کند – که در آن زمان تا آنجا که به سیاستمداران مربوط می شد نسبتاً جدید بود – چیزی شبیه یک محاکمه. او هوس حضور در کانون توجه را نداشت.
امروز برای آتلی سختتر میشود که نور خود را زیر یک بوش پنهان کند. از سیاستمداران انتظار می رود که با ابتکارات جدید سرازیر شوند و در عین حال افرادی باشند که رای دهندگان معمولی می توانند با آنها در میخانه نوشیدنی بنوشند. حیا آن را قطع نمی کند، زیرا حیا به معنای ملال آور است و برای سیاستمدار امروزی کمتر گناهی از آن بزرگتر وجود دارد. بدون شک اگر آتلی هنوز در حال حاضر بود مجبور به تغییر تصویر و آموزش رسانه ای گسترده می شد.
با این حال، در واقع، سیاستمداران خسته کننده بسیار مورد نیاز هستند. دولت خوب به معنای جریان مداوم اعلامیه های سیاستی نیست که هرگز دنبال نمی شوند. مشکلات بریتانیا – و در واقع جهان توسعه یافته گسترده تر – ریشه ای عمیق و ساختاری دارند.
برای مثال، آخرین گزارش سیاست پولی بانک انگلستان حاوی فصل خاصی است که نشان میدهد چگونه شوکهای اخیر – برگزیت، کووید-19 و افزایش قیمتهای انرژی – بر عرضه بالقوه اقتصاد تأثیر گذاشته است.
عرضه بالقوه دقیقاً همان موضوعی است که برای خیره کردن چشم ها طراحی شده است، اما مهم است زیرا، تا آنجا که بانک انگلستان در نظر گرفته می شود، مانند یک محدودیت سرعت در رشد عمل می کند. در 10 سال منتهی به بحران مالی جهانی در سال 2007، عرضه بالقوه با نرخ سالانه 2.7 درصد افزایش یافت که به این معنی بود که اقتصاد می تواند با این نرخ رشد کند و همچنان به هدف تورم 2 درصدی دولت برسد. در دهه 19-2010، عرضه بالقوه کندتر رشد کرد – 1.7٪ در سال. در سه سال 2023 تا 2025 پیش بینی می شود که رشد آن فقط کمتر از 1٪ باشد.
اینها تحولات عمیقا نگران کننده ای هستند. یکی از دلایل کندی اخیر این است که عرضه نیروی کار کندتر رشد کرده است، عمدتاً به دلیل پیری جمعیت و همچنین به دلیل ترک کار مردم در نتیجه همهگیری. برخی از کارگران اتحادیه اروپا نیز در طول قرنطینه به خانه بازگشتند و هرگز برنگشتند.
عرضه نیروی کار ممکن است با محو شدن اثرات همه گیر کمی بهبود یابد. مسئله بسیار مهمتر این است که رشد بهره وری – جزء دیگر عرضه بالقوه – در طول بحران مالی کاهش یافته و هرگز بهبود نیافته است. در دهه 1997-2007، رشد بهره وری به طور متوسط 2 درصد در سال بود. در دهه بعد به طور متوسط 0.5٪ بود.
اگر راه آسان یا سریعی برای معکوس کردن کاهش بهره وری یا افزایش عرضه بالقوه وجود داشت، شاید انتظار می رفت که سیاستمداران تا کنون آن را پیدا کنند. راه حل بسیار بیشتر از پایین نگه داشتن تورم است، هرچند که مفید است. همچنین به معنای سرمایهگذاری در مهارتها و آموزش، مشوقهای مالیاتی برای سرمایهگذاری، هزینههای بیشتر در زیرساختها، بهبود مهارتهای مدیریتی، ترتیبات بازنشستگی است که افراد را به کار طولانیتر تشویق میکند، فشار زیادی بر نوآوری و موارد دیگر.
بریتانیا به ندرت در تنظیم بخش عرضه اقتصاد خوب بوده است. در عوض، تمایل دارد فکر کند که پاسخ یک راه حل سریع است که برای افزایش تقاضا طراحی شده است. فشار فعلی بر ریشی سوناک و جرمی هانت از سوی نمایندگان راست حزب محافظه کار برای کاهش مالیات ها در بودجه ماه آینده یک مورد کلاسیک از این موضوع است.
این واقعیت که سه سال گذشته مجموعهای از شوکها را تجربه کرده است – همهگیری در سال 2020، تنگناهای زنجیره تامین در سال 2021، جنگ در سال 2022 – به وضوح به تقویت تفکر بلندمدت کمکی نکرده است، اما بهانه واقعی نیست. همانطور که تیم هارفورد در مقاله اخیر فایننشال تایمز نوشت: “برای چنین سیاست محترمی، ما ناتوانی تکان دهنده ای در تفکر فراتر از چند هفته آینده ایجاد کرده ایم.”
سوناک و سر کیر استارمر هر دو به خاطر کسل کننده بودن مورد انتقاد قرار می گیرند، اما آیا واقعاً می خواهیم آنها را قضاوت کنیم؟ آزمون نباید این باشد که آیا آنها عملکرد خوبی را در هنگام کباب شدن توسط پیر مورگان ارائه میدهند یا خیر، بلکه باید این باشد که آیا ایدههای آنها جمعآوری میشوند و اینکه آیا میتوان آن ایدهها را به سیاستهای اجرایی تبدیل کرد یا خیر. مدیریت خوب در بریتانیا به یک مهارت کمتر ارزیابی شده تبدیل شده است، کشوری که – با نتایج قابل پیش بینی ضعیف – آماتورهای با استعداد را بر حرفه ای ها ترجیح داده است. جالب اینجاست که یکی از هدایای آتلی بود.
نخست وزیر و رهبر اپوزیسیون نیز مشکل مشابهی دارند. در عصر ارضای آنی، هر دو به دنبال این هستند که خود را غیرقابل توجه و کاملاً حرفه ای نشان دهند. همانطور که آتلی نشان داد، ممکن است یک سیاستمدار موفق باشد و همچنین متواضع باشد، اما تنها در صورتی که ایده های شایسته ای نیز داشته باشد. تاکنون، نه سوناک و نه استارمر رأی دهندگان را متقاعد نکرده اند که ایده ازدواج با صلاحیت اعلام شده را دارند.
با این حال، هیچ راه کوتاهی برای افزایش بهره وری یا مقابله با سرمایه گذاری ضعیف مزمن بریتانیا وجود ندارد. آنچه مورد نیاز است، تجزیه و تحلیل صحیح، برنامه عمل و پشتکار فراوان است. ممکن است خسته کننده به نظر برسد، اما خسته کننده می تواند خوب باشد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.