به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اساوه، ژانویه شما چطور بود؟ شاید مانند بسیاری از افرادی که درگیر کمی کمربند بستن بودید، الکل را از دست دادید، یک رژیم تناسب اندام جدید را شروع کردید، به طرز خلاقانه ای چند بدهی جشن را بازسازی کردید. یا شاید شما در طول یک ماه افزایش قیمت ها و کاهش دما به سادگی گریه کرده اید و راه خود را لرزانده اید، صبورانه در صف اتوبوس یا در خط اعتصاب منتظر مانده اید و سعی می کنید به مکان بعدی بروید.
در آن لحظه وارد لیگ برتر شوید، با هزینه های 815 میلیون پوندی ژانویه، دکترین ترس و هیبت، تثبیت تزلزل ناپذیرش در متقاعد کردن مردان پیراهن به پوشیدن پیراهن های دیگر قبل از تمام شدن ساعت. و در یک سطح نادیده گرفتن ناهماهنگی در اینجا دشوار است، وسوسه کنار هم قرار دادن ترازنامه بی انتها چلسی با کارآمدی ها و سخت گیری هایی که از کسانی که هر هفته آنها را تماشا می کنند خواسته می شود. فقط تصور کنید تاد بوهلی می توانست با خرید یک انزو فرناندز، حقوق چند پرستار را تامین کند. اما البته او این کار را نخواهد کرد، آیا؟
در این مقطع باید به دو نکته مرتبط با یکدیگر اشاره کرد. شاید سهچیزترین آن این باشد که رئیس چلسی مسئول بودجه NHS نیست. فقط میتوان قتل عام را تصور کرد: میلیاردها دلار صرف فناوریهای جدید سوداگرانه و جراحان نوجوان بیتجربه از کشورهای در حال توسعه، کل جراحیهای پزشک عمومی به صورت امانت به فرانسه، ۲۵ میلیون پوند به AstraZeneca برای یک پاراستامول بسیار درخشان.
نکته دیگر این است که برای باشگاه های لیگ برتری که خود را به عنوان ارائه دهندگان سرگرمی می بینند، گسست وحشتناک بین فوتبال و زندگی واقعی نه به یک نقطه ضعف، بلکه اساس تمرین تبدیل شده است. کمی زمینه: 815 میلیون پوند چیزی است که دیزنی هر 12 روز برای تولید و برنامه نویسی خرج می کند.
این مقیاس لگاریتمی است که احتمالاً باید در مورد زمستان محتوای فوتبال انگلیس قضاوت کنیم: نه صرفاً به عنوان یک دغدغه ورزشی، بلکه نوعی سرمایه گذاری در محصول، شاید حتی یک محصول به تنهایی. میخایلو مودریک و هفت خواستگار. ماجراهای Moisés Caicedo. مجموعه کمدی پایان ناپذیری که با نام جستجوی تاتنهام برای یک مدافع راست شناخته می شود.
و صادقانه بگویم: آیا شما سرگرم نشدید؟ یک لحظه اخلاق را از این موضوع دور کنید و در منظره ی محض پرتاب این همه پول با این همه تلاش، یک هیجان وحشتناک ارزان وجود دارد. با توجه به تفاوتهای عاطفی گسترده بین آن دسته از باشگاههایی که واقعاً نیاز به خرید دارند و آنهایی که نیازی به خرید ندارند (بسیاری از آنها فکر میکنند دارند) پنجره ژانویه از این نظر سخاوتمندانه است. ساوتهمپتون، بورنموث و وولوز به شدت شلوغ بوده اند. برایتون و برنتفورد تقریبا هیچ کاری انجام نداده اند. از آن چیزی که می خواهید بسازید.
آنچه در اینجا واقعاً نفس گیر است، اتلاف و ناکارآمدی محض است، تصمیمات مهمی که در چند روز پرشتاب گرفته شده است. تاتنهام قبل از اینکه مت دوهرتی را به اتلتیکو مادرید بدهد، به سختی روی پدرو پوررو، مدافع اسپورتینگ چانه زنی کرد، زیرا ظاهراً آنها حساب قرضی های خود را از دست داده بودند. حتی طرفداران ناتینگهام فارست واقعاً باور ندارند که هر شش خرید ژانویه آنها (به همراه 22 خریدی که در تابستان امضا کردند) نتیجه خواهند گرفت. در همین حال، اورتون آنتونی گوردون را به قیمت 40 میلیون پوند به نیوکاسل فروخت و سپس هیچ کاری انجام نداد. پول چه شد؟ آیا این مهم است؟ آیا در وهله اول حتی پول واقعی بود؟ چه کسی می داند؟
شاید بهترین مثال این بود که ستارههای پنجرههای نقل و انتقالات قبلی تا حد زیادی بدون توجه از در پشتی بیرون میرفتند. دیگو یورنته به رم. آیوزه پرز به رئال بتیس. کریستیانو رونالدو به النصر. برایان گیل به سویا فابیو سیلوا به پی اس وی آیندهوون این محصول ضایعی است که هیچ کس نمیخواهد شما آن را ببینید: زبالههای اجتنابناپذیر صنعتی که بر پایه حدس و گمان و تئاتر بنا شده است، جایی که هیچکس واقعاً برای اشتباهاتش سوگوار نیست، زیرا به هر حال هیچیک از اینها واقعی نیست. لیگ برتر از خدمات شما تشکر می کند. موفق باشید برای فرزندانتان یک مدرسه جدید پیدا کنید.
طبیعتاً برخی از روندهای ملموس را می توان در اینجا شناسایی کرد. 288 میلیون پوند صرف شده توسط چلسی به تنهایی – بیش از مجموع مبلغی که بوندسلیگا، سری آ، لالیگا و لیگ 1 خرج کردند – شاهد دیگری از تسلط لیگ برتر در بازار نقل و انتقالات جهانی بود. اسپزیا در حال مبارزه با سقوط از سری آ است و احتمالاً می توانست بدون از دست دادن یکی از بهترین مدافعان خود، یاکوب کیویور، این کار را انجام دهد. با این حال، نیمکت آرسنال یک مکان دوست داشتنی است و 21 میلیون پوند پول زیادی است، پس چه کاری می توانید انجام دهید؟
بیشتر باشگاههای کوچکتر اروپا – و تعداد کمی از باشگاههای بزرگترشان – در نهایت به این مسیر میروند و خود را بهعنوان کارخانههای استعدادیابی برای لیگ برتر در میانه جدول تغییر میدهند. کالایی شدن فوتبالیست های کودک تسریع خواهد شد. بازیگران بیوجدان آیندهای سودآور در قاچاق خواهند دید. یک روز حقوق به صد شکست کمک می کند. این یک بازی اعداد در قلب است.
و پس از تماشاگر این بازی مضحک که به وضوح آشکار می شود با آمیزه ای از تیتراژ و بیزاری چه می شود؟ متداول شده است که به این موضوع اشاره کنیم که این طرفدار است که تمام اینها را پرداخت می کند: خرد بلیط، پیراهن ماکت، اشتراک تلویزیون شما. اما اگر این بدون شک زمانی درست بود، اکنون کمتر است.
اغلب این در واقع پول شما نیست، بلکه پول سهام خصوصی، پول حامی، پولی است که توسط یک بانک بازرگان سخاوتمند پیشپرداخت میشود، پولی است که بینندگان در هند و ایندیانا حمایت میکنند، در مقابل یک فلش روی نمودار قرار میگیرند، که توسط تورهای خارجی و معاملات تجاری تقویت شده است. و شماره های رسانه های اجتماعی و خریدهای رمزنگاری آینده. تلاش برای سنجش سهم شخصی خود در این شرکت به همان اندازه خیالی است که وارد اتاق شوید و سهم خود را از هوا مطالبه کنید.
این دررفتگی در یک ژانویه یا یک فصل اتفاق نیفتاد. اما وقتی بیشتر کل لیگ برتر تحت مالکیت خصوصی خارجی است و بیشتر درآمدهای آن به جای دیگری سرازیر میشود، به یک تمرین متافیزیکی جالب تبدیل میشود که بپرسیم چه بخشی از آن واقعاً متعلق به ماست. آیا این شهر به سادگی به معادل ورزشی شهر لندن تبدیل نشده است: یک زمین بازی بینظم برای ثروتمندان جهان، بیلبازی و بستهبندی مبالغ هنگفتی از پول دیگران در حالی که به نوعی ادعا میکند که خدمات عمومی حیاتی را ارائه میکند؟
این دنیای شما نیست و هیچ ارتباط واقعی با زندگی شما ندارد. اما با قیمت مناسب، می توانید یک صندلی را در پشت بکشید و تماشا کنید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.