به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دونالد ترامپ با اسناد طبقه بندی شده گرفتار شد و دموکرات ها خشمگین شدند. جو بایدن با اسناد طبقه بندی شده گرفتار شد و جمهوری خواهان خشمگین شدند. مایک پنس با اسناد طبقه بندی شده دستگیر شد و مشخص شد که ممکن است مشکل بزرگتری در اینجا وجود داشته باشد.
منتقدان می گویند که آمریکا دچار بحران «طبقه بندی بیش از حد» است. از زمان حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، واشنگتن در تعریف اسرار دولتی بیش از حد مشتاق بوده است. سیاستمداران و مقامات به راحتی می توانند با این مجموعه مخفیانه-صنعتی دچار مشکل شوند، اما بزرگترین بازنده مردم آمریکا هستند که از پاسخگویی دموکراتیک محروم هستند.
از جمله صداهای برجسته ای که خواهان اصلاحات هستند، جمیل جافر، مدیر اجرایی مؤسسه اصلاحیه نایت اول در دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. او پیش از این در اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU)، بر سر پروندههای مهم پس از 11 سپتامبر که مربوط به امنیت ملی و حقوق فردی بود، درگیریهای دادگاهی داشت.
جافر هیچ بهانهای برای ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا که حدود 300 سند با علامتهای طبقهبندی شده را در املاک مار-آ-لاگو در فلوریدا احتکار کرد و در برابر تلاشهای وزارت دادگستری برای بازیابی آنها مقاومت کرد، نمیآورد. او پرونده های بایدن و پنس را متفاوت می داند، زیرا تا آنجا که مشخص است، آنها سهواً مطالب طبقه بندی شده را در خانه های مربوطه خود در دلاور و ایندیانا رها کرده و با کمال میل آن را به مقامات تحویل دادند.
جافر انتظار داشت معاونان رئیس جمهور سابق مراقب باشند، اما استدلال می کند که یک نکته اساسی تر وجود دارد: شکست فرآیندی که در آن دولت هر سال حدود 50 میلیون سند را طبقه بندی می کند – که هزینه ای معادل 18 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان دارد. آنها را به همان میزان از طبقه بندی خارج نکنید.
جافر، 51 ساله، این هفته گفت: «رسوایی بزرگتر در اینجا هیچ اپیزود خاصی مربوط به سوء استفاده از اطلاعات طبقهبندیشده نیست، بلکه خود سیستم طبقهبندی است، که کاملاً به شیوههایی شکسته شده است که نه تنها برای امنیت ملی بلکه برای دموکراسی بد است». تلفن از بروکلین، نیویورک.
«اطلاعات بیش از حد طبقه بندی شده وجود دارد. افراد زیادی به اسرار طبقه بندی شده دسترسی دارند. بسیاری از اطلاعات به دلایل اشتباه طبقهبندی میشوند، زیرا افشای آن باعث شرمساری کسی میشود یا ناخوشایند است یا مقامات دولتی را در معرض بررسی دقیق قرار میدهد که ترجیح میدهند نداشته باشند.»
تحقیقات بازپرس ویژه درباره ترامپ و بایدن فقط نوک کوه یخ است.
این هفته آرشیو ملی به نمایندگان رؤسای جمهور و معاونان رئیس جمهور سابق نامه نوشت و از آنها درخواست کرد که اسناد شخصی خود را در صورتی که اسناد طبقه بندی شده هنوز در میان آنها وجود دارد بررسی کنند. به گزارش آسوشیتدپرس، مقامات سابق از تمام سطوح دولتی متوجه می شوند که دارای مطالب طبقه بندی شده هستند و آنها را حداقل چندین بار در سال به مقامات تحویل می دهند.
چرا این همه پنهان کاری؟ یک توضیح، مشوق ها است. طبقه بندی می تواند برای یک مقام دولتی که به دنبال پنهان کردن بی کفایتی، حفظ انحصار بوروکراتیک بر مجموعه خاصی از حقایق یا نگه داشتن یک سازمان دولتی رقیب در تاریکی است مفید باشد. در مقابل، هیچ مجازاتی برای محرمانه نگه داشتن اطلاعات – هر چند بی اهمیت یا غیر ضروری – وجود ندارد و هیچ مکانیزمی برای حذف طبقه بندی در جهت منافع عمومی وجود ندارد.
یکی از پیامدهای این اثر فرار این است که بوروکراسی امنیت ملی از بار طبقه بندی رنج می برد: وقتی همه چیز مخفی است، هیچ چیز مخفی نیست. جافر اظهار داشت: «این پیامدهای امنیت ملی دارد زیرا به این معنی است که ردیابی و محافظت از اسراری که واقعاً باید محرمانه باشند، دشوارتر است.
همچنین نوعی بدبینی ایجاد می کند زیرا مردم از یک سو می بینند که مقامات ارشد دولتی در مورد حساسیت این اسرار و از سوی دیگر با این نوع اسناد و مدارک به این شیوه بی دقت برخورد می کنند.
او افزود که رفتاری دوگانه با مقامات ارشد و کارمندان در هنگام سوء استفاده از مطالب طبقه بندی شده وجود دارد. این نیز برای امنیت ملی بد است زیرا باعث تضعیف روحیه کارکنان جامعه اطلاعاتی می شود.»
طبقه بندی غارتگرانه نیز بر دموکراسی تأثیر می گذارد. بسیاری از اطلاعاتی که مردم به آنها نیاز دارند به طور غیر قابل توجیهی از دسترس عمومی خارج می شوند و در نتیجه، بحث عمومی در مورد موضوعات مهمی مانند سیاست خارجی و سیاست جنگ و مبارزه با تروریسم ضعیف می شود یا حتی بدتر از آن، مخفی کاری بی مورد تحریف می شود. “
جافر این را از نزدیک در ACLU کشف کرد، که او به عنوان یک داوطلب برای حمایت از افرادی که در حملات به جوامع مهاجر در اطراف نیویورک در هفتههای پس از 11 سپتامبر بازداشت شده بودند، پیوست. بازجویی و شکنجه زندانیان، بازداشت نامحدود، کمپین هواپیماهای بدون سرنشین و استراق سمع بدون مجوز.
وی افزود: دولت در خفا تصمیمات بدی گرفت و زمانی که افکار عمومی از این تصمیمات مطلع شدند دیگر برای جلوگیری از برخی هزینه ها دیر شده بود.
11 سپتامبر نقطه عطفی پس از دههها بود که در آن طبقهبندی عمدتاً مربوط به جنگهای محتاطانه در خارج از کشور یا توسعه تسلیحات، از جمله سلاحهای هستهای بود. واکنش به حملات به نیویورک و واشنگتن ماهیت اسرار دولتی را تغییر داد و آنها را بسیار به خانه نزدیک کرد.
جافر اظهار داشت: «بعد از 11 سپتامبر، بسیاری از این موارد پیامدهای مستقیم تری بر حقوق فردی از جمله حقوق قانون اساسی آمریکایی ها داشت. بین آنچه که دولت در جنوب شرقی آسیا انجام می دهد و آنچه در اینجا در شهر نیویورک انجام می دهد تفاوت وجود دارد.
بین مخفی نگه داشتن مشخصات یک اسلحه خاص و مخفی نگه داشتن این واقعیت که شما در حال شکنجه زندانیان در سایت های سیاه پوست در خارج از کشور هستید یا درگیر نظارت بر تماس های تلفنی و ایمیل های آمریکایی ها هستید، تفاوت وجود دارد. اینها انواع مختلفی از اسرار دارند: آنها به سیاست دولت، دامنه قدرت دولت، معنای حقوق فردی می روند. عموم مردم علاقه بسیار بیشتری به یک بحث عمومی آگاهانه در مورد این نوع سؤالات دارند.”
اگر سیستم خراب است، برای رفع آن چه باید کرد؟ رؤسای جمهور بیل کلینتون و باراک اوباما با موفقیت محدود به دنبال تشویق به حذف طبقه بندی بودند. جافر مایل است نهادی خارج از قوه مجریه – شاید قوه قضاییه – ببیند که این اختیار را داشته باشد که اطلاعات امنیت ملی را در جایی که منافع عمومی بر نیاز به رازداری بیشتر است، عمومی کند.
“یک نقص اساسی در سیستم امنیت ملی ما این است که تعادل منافع عمومی هرگز اتفاق نمی افتد. کسی نیست که وظیفه بررسی این احتمال را داشته باشد که دولت ممکن است در مخفی نگه داشتن چیزی علاقه داشته باشد، اما منافع عمومی در افشای اطلاعات بیشتر است.
«در چارچوب قانون آزادی اطلاعات، هیچ توازن منافع عمومی وجود ندارد. اگر شما برای اطلاعات امنیت ملی شکایت کنید و دولت بگوید این اطلاعات طبقه بندی شده است، کار تمام می شود. سپس داوران نمی گویند، آیا واقعاً نیاز به طبقه بندی دارد؟ اما آنها باید برای انجام این کار اختیار داشته باشند. این یک اصلاح مهم خواهد بود.»
به گفته جافر، قانون جاسوسی سال 1917 نیز مدتهاست بازنویسی شده است.
در قرن بیستم فقط یک نفر به نام ساموئل لورینگ موریسون به دلیل به اشتراک گذاشتن اطلاعات با مطبوعات محکوم شد (او در سال 2001 توسط کلینتون مورد عفو قرار گرفت). اما پس از 11 سپتامبر، هر دو دولت دموکرات و جمهوری خواه از آن برای هدف قرار دادن منابع روزنامه نگاران از جمله Reality Winner، Terry Albury و Chelsea Manning استفاده کردند.
اخیراً دولت به قانون جاسوسی استناد کرده است تا یک ناشر را تعقیب کند: جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس، که جافر روش های او را به روش های روزنامه نگارانی که در مورد مسائل ملی گزارش می دهند تشبیه می کند. آنها به طور محرمانه با منابع خود ارتباط برقرار می کنند، از هویت منابع خود محافظت می کنند، اطلاعات طبقه بندی شده را درخواست می کنند، اسرار دولتی را منتشر می کنند.
اینها چیزهایی است که آسانژ به خاطر آنها تحت تعقیب قرار می گیرد و خبرنگاران امنیت ملی همیشه درگیر آن هستند – و باید برای انجام کاری که ما می خواهیم انجام دهند، مشارکت داشته باشند. به همین دلیل است که من پرونده آسانژ را تهدیدی برای آزادی مطبوعات میدانم.»
جافر مطلق گرا نیست که بخواهد همه اطلاعات را در اختیار عموم قرار دهد. اما او نمی پذیرد که افشای اسرار دولتی یک تهدید وجودی است.
او گفت: «مشکل بسیار بزرگتر این نیست که موارد حساس بهطور خطرناکی افشا میشوند، بلکه اطلاعات مهمی که برای توانایی مردم در درک سیاستهای دولت، و برای مشروعیت دموکراتیک سیاستهای دولت حیاتی هستند، بهطور غیرقابل توجیه مخفی میشوند.»
آنچه ما نیاز داریم اصلاح از پایین به بالا در کل سیستم طبقه بندی از جمله قانون جاسوسی است. من فکر نمی کنم این سیستمی است که به خوبی به ما خدمت می کند. این واقعیت که این سیستم بسیار شکسته است هزینه های بسیار زیادی برای جامعه ما دارد و نه تنها برای بحث عمومی و برای دموکراسی بلکه حتی برای امنیت ملی نیز بد است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.