تنها تغییری که جواب نداد: رویای داشتن یک میخانه را داشتم. اما خیلی زود تبدیل به یک کابوس شد | میخانه ها

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

میک حسابدار یک بار به من دو توصیه تجاری کرد: هیچ کاری را با خانواده خود اداره نکنید و یک میخانه راه اندازی نکنید. بنابراین تصمیم گرفتم با خانواده ام یک میخانه راه اندازی کنم. من همیشه میخانه ها را دوست داشتم، حتی قبل از اینکه به سنی بروم که بنوشم. من اولین پولم را به عنوان یک پیانیست بسیار بد در آنها به دست آوردم و آنها را دوستانه، اجتماعی و در مورد نابینایی خود بسیار آرام یافتم. آنها همچنین، اتفاقاً مکان‌های عالی برای پیمایش هستند، اگر نمی‌توانید ببینید، زیرا می‌توانید خود را با صدا هدایت کنید: ماشین‌های میوه و بازی در حال چرخش هستند. یک تایل شلوغ کف پینت هایی که کشیده می شوند. راجر پیر که از روی صندلی همیشگی اش پاپ می کند. برای چندین دهه، آنها را مکان‌های عالی برای پیدا کردن و ملاقات با دوستان، توسعه ایده‌ها و استراحت می‌دیدم.

بنابراین وقتی صاحبان میخانه ای که اغلب به آن سر می زدم از من دعوت کردند تا با اجاره دیگری با آنها به خانه بروم، دریغ نکردم. بچه‌های من همگی به سمت تجارت مهمان‌نوازی گرایش پیدا کرده بودند و به نظر می‌رسید که این یک سرمایه‌گذاری خانوادگی عالی باشد.

اما ناسازگاری ها از همان ابتدا مشخص بود. مطمئناً، آن یک میخانه موسیقی زنده بود، اما شرکای تجاری جدید من موسیقی جاز را به دیدگاه راک اند رول ما ترجیح دادند. آنها می خواستند مشتریان را به بازار بالا ببرند. ما از یک جمعیت، باید بگوییم، “سرسخت تر” خوشحال بودیم.

نتیجه این بود که در عرض سه ماه، آنها تصمیم به خروج گرفتند. با نگاهی به گذشته، آن لحظه است که ما نیز باید از آن خارج می شدیم و اجاره نامه را دوباره می فروختیم. اما رویای من که صاحب میخانه می‌شدم، به‌علاوه سرسختی خانواده‌ام، به این معنا بود که ما اصرار می‌کردیم.

اما حتی وقتی به حال خودمان رها شدیم، کار نکرد. میخانه مکان مناسبی برای پیاده روی نبود، زیرا خارج از مسیر اصلی قرار داشت و پارکینگ نداشت. این رستوران به اندازه کافی مشتری در شهری جذب نکرد که قبلاً به خوبی با چنین مکان‌هایی اشتراک زیادی داشت، و سپس دولت ممنوعیت سیگار کشیدن در میخانه‌ها را معرفی کرد (مطمئن شد که خبر خوب برای برخی از میخانه‌ها، اما نه برای ما). البته، همانطور که حسابدار خردمند من می‌دانست، حتی نزدیک‌ترین خانواده‌ها نیز نمی‌توانند از داشتن برخی اختلافات اجتناب کنند، مخصوصاً وقتی اوضاع سخت می‌شود.

بتدریج متوجه شد که فروشنده مشتری نیست. اکنون این شما هستید که باید حامیان سرکش را بیرون کنید و به بازیکنان خوش رفتار بگویید که وقت آن است که به خانه بروند در حالی که آنها هنوز اوقات خوبی را سپری می کنند. وقتی پول تنگ است، این شما هستید که باید به کارکنان خود بگویید: نه نوشیدنی در خانه، نه نوشیدنی برای کارکنان، حتی زمانی که شب سختی بوده است. متوجه می‌شوید که شما – فردی که قبلاً جان و روح کافه‌ای بودید – برای یک شب هر چیزی را می‌دادید.

بسیاری از مردم توصیه های خوبی کردند: قرار دادن صفحه تلویزیون برای فوتبال. برخی از مشتریان بدخواه خود را از بین ببرید. رویدادهای ویژه بیشتری را برگزار کنید اما اگر آنها با تصویر میخانه ای که ما در سر داشتیم مطابقت نداشتند، چنین ابتکاراتی اگر اصلاً محاکمه می شد، زیاد دوام نمی آورد.

اشتباه نکنید، لحظات بسیار خوبی وجود داشت – و زمان هایی که حتی فکر می کردم ممکن است رویا به حقیقت بپیوندد. اما، پس از تقریباً سه سال (متوسط ​​مدت اجاره‌های میخانه‌ها)، ما آن را کنار کشیدیم. غمگین تر، عاقل تر، و در مورد من، به طور قابل توجهی فقیرتر.

من هرگز جرات نکردم دقیقاً بفهمم چقدر پول از دست داده ایم. فقدان هوش تجاری از سوی من مطمئناً سهم بزرگی در شکست ما داشت. اما علیرغم همه اینها، من همچنان این نظریه را قبول دارم که بهتر است بدانید رویای شما فقط همین بوده است تا اینکه هرگز سعی نکرده باشید آن را زندگی کنید.

میخواهی داستانت را در میان بگذاری؟ با پر کردن فرم در اینجا کمی در مورد خودتان و تغییری که برای شما کارساز نبود بگویید

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

بازی های برگشت نیمه نهایی لیگ اروپا و لیگ کنفرانس اروپا – زنده | لیگ اروپا

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ، اتفاقات کلیدی فقط رویدادهای کلیدی را …