به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آlex Abbey یک معلم، رئیس PE بود، و اگر میتوانست، هنوز هم همین کار را میکرد. او مجبور شد در اوایل دهه 30 زندگی اش را ترک کند، زیرا او شروع به سیاه شدن کرده بود. او یکی در یک درس داشت “و بچه ها همه فکر می کردند من مرده ام”.
بنابراین او از متخصص کمک گرفت. در ابتدا، پزشکان به او گفتند که بیماری نورون حرکتی دارد و باید به خانه برود و «آماده سازی» را آغاز کند. بعد از دور بعدی آزمایشات، آنها به این نتیجه رسیدند که ممکن است مولتیپل اسکلروزیس باشد. او قبل از اینکه متوجه شوند این یک تشخیص اشتباه دیگر است، چهار سال تحت درمان بود. سرانجام، او یک متخصص مغز و اعصاب پیدا کرد که توانست به او بگوید چه مشکلی دارد. او به احتمال انسفالوپاتی تروماتیک مزمن (CTE) مبتلا است، این احتمال وجود دارد زیرا فقط میتوان آن را به طور قطعی پس از مرگ تشخیص داد.
این در سال 2015 بود، پنج سال قبل از اینکه گروهی از بازیکنان راگبی حرفهای سابق، از جمله استیو تامپسون، مایکل لیپمن و آلیکس پاپهام، برای اولین بار تشخیصهای احتمالی CTE خود را در آبان نیوز فاش کردند. ابی نیز مانند آنها یک بازیکن راگبی بود، فقط او هرگز حرفه ای بازی نکرد. مصدومیت او به این معنا بود که او هرگز فرصتی پیدا نکرد.
اکنون در 48 سالگی، او یکی از گروهی متشکل از 55 بازیکن آماتور است که علیه مقامات بازی که آنها را به سهل انگاری در محافظت از آنها در برابر آسیب مغزی متهم می کنند، پیگرد قانونی می کنند. این پرونده جدا از پرونده ای است که شامل تامپسون، پاپهام، لیپمن و بیش از 200 متخصص می شود، اگرچه توسط همان شرکت حقوقی سازماندهی می شود.
ابی قبلاً در راگبی “غوطه ور” بود، اما سال هاست که در باشگاه محلی خود حضور نداشته است. من مدام دعوت می شوم، اما صادقانه بگویم نمی توانم با آن روبرو شوم. او قبلاً «شش روز در هفته» آنجا بود.
او در وارینگتون، کشور لیگ راگبی بزرگ شد. پدرش حرفهای بازی میکرد و الکس در کودکی «آن را میخورد، میخوابید و نفس میکشید». او اتحادیه برای نیوتن لو ویلوز، لیگ در وارینگتون بازی کرد و برای تیم مدرسهاش بازی کرد. او در سن 13 سالگی در حال بازی راگبی باشگاهی درجه باز، در مقابل بزرگسالان بود. در سال های نوجوانی، او هفته ای سه بازی انجام می داد و تقریباً هر روز تمرینات تماسی را انجام می داد.
ابی سعی کرد همه چیز را جمع کند. او می گوید که در نوجوانی “احتمالاً 600 بازی” انجام داده است که بسیاری از آنها در مقابل مردان بوده است. او می تواند 18 ضربه مغزی را مشخص کند، اولین مورد در 12 سالگی، آخرین مورد در 30 سالگی پس از بازنشستگی بود تا “با دوستانم در انتهای جاده بازی کند”.
اغلب به عنوان نه، او در بازی. احساس کرد که از او انتظار می رود. وقتی ناک اوت شدی، بلندت کردند و یک سطل آب روی سرت ریختند یا یک اسفنج سرد روی پشتت گذاشتند. از خواب بیدار شدی و اگر توانستی در یک خط مستقیم راه بروی، به بازی ادامه دادی.» اگر نمیتوانستید مستقیم راه بروید، آنها منتظر میماندند تا بتوانید دوباره شما را بفرستید.
او یک بچه بود که «روی زمین کوبیده میشد، سپس بلند میشد و برای کارهای بیشتر برمیگشت، بارها و بارها، و دوباره، سپس این کار را روز بعد انجام میداد». او آن را دوست داشت “چون تو احمق و جوان هستی و به رفتن و رفتنت ادامه می دهی.”
اکنون هیچ کدام از اینها مجاز نیست. اما در آن زمان نباید اجازه داده می شد. او می گوید که مانند “غرب وحشی” بود. هیچ کس ضربه های مغزی را حساب نکرد، هیچ کس هرگز او را پایین نیاورد یا به او پیشنهاد نداد که بازی بعدی بیرون بیاید. معمولاً روز بعد دوباره بازی می کرد. خسارت اضافه شد. زمانی که او به دانشگاه راه پیدا کرد، در هر تماسی دچار سیاهی شد. “فقط من هرگز متوجه نشدم، زیرا فقط برای یک ثانیه بود، مانند یک پلک زدن طولانی.”
ابی خوب بود، او برای کودکان زیر 16 سال شمال انگلیس آزمایشاتی داشت و با مردانی بازی کرد و در مقابل مردانی بازی کرد که در هر دو بازی به بازیکنان معروفی تبدیل شدند. ویگان زمانی که 17 ساله بود سعی کرد با او قرارداد ببندد، وارینگتون بعداً از او خواست تا محاکمه شود، اما پدرش اصرار داشت که او به دانشگاه برود و “یک شغل مناسب پیدا کند”. بنابراین او انجام داد.
او بلافاصله پس از فارغ التحصیلی به دلیل مصدومیت های شدید کمر و کتف، بازی را رها کرد، به مربیگری جوانان رفت و سپس معلم شد. او در این کار نیز خوب بود و در برنامه رهبران آینده قرار گرفت. اما متوجه شد که دارد نام افراد را فراموش می کند، به طور غیرقابل توضیحی پرخاشگر می شود و چیزهای نامناسبی را به کارکنان و دانش آموزان می گوید.
پس از گذشت سالها، علائم او بدتر شد. حالا بینایی اش می آید و می رود، شنوایی اش کم و زیاد می شود، بی اختیاری مضاعف دارد، بنابراین کنترل مثانه و روده اش از بین رفته است. من در خیابان راه می روم و خود به خود ادرار می کنم. من به طور خود به خود اجابت مزاج کرده ام.»
بدترین حالت زمانی است که او با یک بیماری یا عفونت دست و پنجه نرم می کند – “مغز من تصمیم می گیرد همه چیز را ملتهب کند و تمام جراحات قدیمی من شروع به درد می کنند”. او در بستر رها شده است. “مردم فکر می کنند زوال عقل فراموش کردن جایی است که هستید، اما این بیماری جنبه فیزیکی آن نیز وجود دارد. مغز شما به درستی کار نمی کند زیرا همه مسیرها مسدود شده است.
آینده او را می ترساند. “واقعیت من این است که 10 سال دیگر با عزیزانم بحث خواهم کرد و حتی نمی دانم که دارم این کار را می کنم.” او یک همسر و سه فرزند دارد. او مجبور شده برای مراقبت از او کار را رها کند. من در مورد آن با او صحبت می کردم، او می گفت برای تو خوب است، تو نمی دانی. اما من آن را نمی خواهم. اما ما نمی توانیم آن را تغییر دهیم.»
او در حال گذراندن دورههای دارویی تجربی است که امیدوار است بتواند از افت او جلوگیری کند. من هر کاری میکنم تا از بدتر شدن خودم جلوگیری کنم، تا بتوانم به سر کار برگردم. من هر چیزی می دادم، خیلی بد است. این یک بیماری وحشتناک و وحشتناک است و فکر نمیکنم مردم قدر آن را بدانند زیرا مرا در حال راه رفتن میبینند.»
ابی هنوز عضو شورای کارگری است و تلاش می کند تا تجارت عمده فروشی پدرش را ادامه دهد. او می گوید که خوش شانس است که والدینش او را به کار گرفتند و پول کافی داشتند تا او را «پیچیده در پشم پنبه» نگه دارند. علائم می آیند و می روند، اما او مسیر کلی خود را به عنوان یک “شیب ناهموار” به سمت پایین توصیف می کند.
«مواقعی وجود دارد که از خودم میپرسم، چه کار میکنم؟ چرا این کار را می کنم؟ چه چیزی سر میز بیاورم؟ و بله، من در موارد متعددی اقدام به خودکشی کردم تا جایی که قرص ها را بیرون آوردم تا در نیمه شب خود را بکشم. فقط داشتن یک خانواده و همسر جوان است که به من اجازه میدهد از خودم حرف بزنم.»
ابی می داند که برخی از افراد در بازی چه می گویند. او قبلاً همه را شنیده است. افراد زیادی وجود دارند که به نظر می رسد هنوز آنچه را که اتفاق می افتد باور نمی کنند یا ژنتیک یا رفتارهای دور از زمین را سرزنش می کنند. اخیراً دوباره مطرح شد، زمانی که کورتنی لاوز، مهاجم تیم ملی انگلیس گفت: «به طور کلی این ژنتیک شماست که تعیین میکند آیا به مواردی مانند زوال عقل و مواردی مانند میزان نوشیدنیهای الکلی، سایر چیزهای تفریحی، و میزان سلامتی خود در آینده مبتلا میشوید یا خیر. زندگی».
هر کسی که لاوز با او صحبت کرده است، شاید باید بنشیند و به صحبت های فردی مانند ابی گوش دهد. “من مشروب نخوردم. من مواد مصرف نکردم ابی می گوید و من هرگز سیگار نکشیده ام. بین 12 تا 21 سالگی بیش از 12 بار مشروب ننوشیده بودم. بچه های دانشگاه عادت داشتند آن را خنده دار ببینند. من هرگز آن را دوست نداشتم. من هنوز الکل در خانه ندارم.»
او عمدتاً یک نوشیدنی کریسمس است. او این کار را شاید نیم دوجین بار در سال انجام می دهد. “بنابراین بعداً می گویند “فقط بدشانسی” است، که همه چیز ارثی است. اما هیچ سابقه ای از زوال عقل در خانواده نداریم. او میگوید که پدرش به تازگی نشانههایی از خود نشان میدهد که اکنون ۷۵ سال دارد. «حقیقت این است که شما نمیتوانید بیماری من را به چیز دیگری غیر از بازی راگبی نسبت دهید.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.